مامانا شب خوش . من پسرمو از ماشین در حال حرکت ترسوندم که یه وخ ماشین دید نره جلوش وقتی من کنارش نباشم . هدفم این نبوده ک خیلی بترسه هدفم آموزش بود . ولی مثل اینکه اشتباه کردم الان هرجا میریم ماهم کنارش باشیم ماشین درحال حرکت یا حتی ایستاده یا صدای ماشین بشنوه خیلی میترسه و میدوه میچسبه ب من با گریه . خاک بر سرم نمیدونم چه طوری اینقد میترسه . براش توضیح میدم ولی زیاد فایده نداره ب نظرتون چیکار کنم از ترسش کم بشه؟؟

عزیزم بچه ها از طریق بازی خیلی خیلی خوب یاد میگیرن، میتونی با عروسکاش و ماشیناش براش بازی بسازی که مثلا ماشین که میاد باید هر جا هستیم توقف کنیم، یا دست مامانش رو بگیره عروسکش، یا کارتنهایی با همین مضمونها بذاری براش، نگران نباش درست میشه

دختر منم ی فحش بلد بود وقتی گفت گفتم شیطون گولت میزنه این حرفارو میزنی. دیشب میخاس بخابه هی نگاه به تلویزیون میکرد میگفت این شیطونه میخاد گولم بزنه وحشتناکه🙁 تو خوابم میگفت بگو گولم نزنه 😕😕 اعصابم خورد شد

من نمیدونم اموزشت چطور بوده ولی بچه من رو دوچرخه میشینه
بهش گفتم صدای ماشین اومد چه پیاده باشی چه با دوچرخه باید اروم باشی کنار مامان
اگه پیاده ای من باید دستتو بگیرم ماشین میخوره بهت
اونم بلد شده

دقیقااااا کاری ک من کردمو کردی

تو اين سن بچه ها از همه چيز ميترسن چون همه چيزو بزرگ ميكننو اينكه قدرت تجسم بالايي دارن پس ما خيلي بايد حواسمون ب حرفامون باشه كه دامن نزنيم بش،مثلاً من ب آووش گفتم پستونكتو فرشته ها بردن بعد حالا امشب ب باباش ميگه يوقت موتورمو نبرن فرشته ها،يعني از كاه كوه ساخته