۲ پاسخ

خداروشکر که بخیر گذشته عزیزم
انشالله که تا آخر بارداری مشکلی پیش نیاد ......
🥰🥰🥰🥰🥰

آره واقعا باهات موافقم من ۳۴ هفته بودم متوجه شدم دفع پروتئین گرفتم میزنه فشارم میره بالا اولش جدی نگرفتم نرفتم بستری بشم ولی یه روز دیدم فشارم ۱۸ رفتم ۱۵ روز بستری شدم حالم بد بود تو ۳۶ هفته سزارین اورژانسی شدم اول رفتم طبیعی فشارم رفت ۲۱ ضربان قلب بچه اومد پایین دیگه سز شدم
بعدش رفتم آی سی یو
واقعا یه وضعی داشتم شدید

سوال های مرتبط

مامان 🍒ܭَــࡅ࡙ܠߊ‌ܚࡍ🍒 مامان 🍒ܭَــࡅ࡙ܠߊ‌ܚࡍ🍒 ۱ ماهگی
تجربه زایمان
خب یه سری از دوستام درجریان وضعیت من بودن(کیسه آبم سوراخ بود از ۳۱ هفته ۱۲ روز بستری بودم ۳۴ هفته ام ختم بارداری داشتم که رضایت شخصی دادم و اومدم خونه)هر هفته دوبار سونو و آزمایش خون میدادم که عفونتم بیشتر نشه و اب دور بچه کم نباشه هر علائم خطری که داشتم باید فوری میرفتم بیمارستان
که ۳۰ شهریور ساعت ۱۲ شب معده درد شدید گرفتم و ببخشید بالا اوردم هرچی خورده بودم خلاصه به زور و با درد معده خوابیدم تا ساعت ۳ صب که شدید لرز کردم نمیتونستم از شدت لرز دهنم رو باز کنم فوری با یه پتو راه افتادیم سمت بیمارستان هیچی ام وسیله برنداشتم خلاصه رفتیم اورژانس گفتم علائمم رو گفتن باید بستری بشی تا ساعت ۸ صب کارای بستری طول کشید رفتم زایشگاه واسه زایمان طبیعی ان اس تی وصل بود بهم تو اورژانسم ضربان قلب بچه خیلی بالا بود تو زایشگاهم وضعیت بچه همچنان همون بود یا افت ضربان یا ضربان بالا خلاصه معاینه کردن گفتن یه سانتی منم داشتم شدید انقباض می‌گرفتم دیگه پرستار و ماما اومد گفتن وضعیت خوب نیست دکتر بیاد میفرستیم سزارین
همون موقع سوند وصل کردن حس بدی داشتم انگار یه عالمه ادرار داشتم که نمیومد همش میگفتم کاش قبلش میرفتم دست‌شویی
یه ساعت اینا گذشت دکتر اومد گفت ببرین اتاق عمل امادم کردن فرستادن اتاق عمل
بارداری
زایمان
بارداری
مامان نی نی مامان نی نی ۳ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
بیمارستان حجتیه
دکتر غروی

۲۲ ام ساعت ۱۲ شب احساس کردم که خیس شدم
یه دوش سریع گرفتم وسیله هام و که جمع کرده بودم و برداشتم و رفتم بیمارستان


ازم تست گرفت و nst و یه آزمایش ادرار که با سوند ازم گرفتن(اصلا درد نداشت)

توی nst انقباظ های منظم داشتم
ولی خودم خیلی احساس نمیکردم

همون موقع زنگ زدن دکترم و دکتر گفتن که بستری بشم
دیگه لباس پوشیدم و رفتم توی بخش

مدام پرستار میومد چک میکرد و ازم nst میگرفت
تا ساعت ۶ صبح دکتر زنگ زد و گفت یه قرص و سوزن بهم بدن

خیلی کم درد داشتم
که ساعت ۹ معاینه کردن هنوز یک سانت بودم که دیگه زنگ زدن دکتر اومد
و خود دکتر کیسه آبم و پاره کرد
یه حجم زیااااد آب ازم خارج شد
خدمات بیمارستان مرتب با خوش اخلاقی زیرم و عوض میکردن و انرژی میدادن بهم
دیگه با کمک پرستار ها رفتم توی زایشگاه
اینم بگم که زایشگاه بیمارستان LDR بود و نیازی نبود که بخوایم اتاق بگیریم و میتونستیم یه همراه داشته باشیم حتی همسرم هم میتونست بیاد

ادامه اشو اینجا میذارم👇🏻