بعد. زایمان شده بگید چرا بچه دار شدم خسته شدم یا بگید قبلا چقدر همه کتر میکردم همه جا میرفتم الان محدودم و یا هرچیز دیگ🫠

نه همیشه ذوقشو دارم😍
انقد بارداری سختی داشتم که الان هیچی برام سخت نیست فقط لذت بخشه

اره مخصوصا ک دوتاست دیگه کم آوردم ن خواب دارم ن استراحت ن گردش
شبا بچه نمی‌نمیخوابه روزا هم از ترس بزرگه نمیتونم بخوابم میاد بچه رو انگولک میکنه اون سری چرتم برده بود دستشو میزده ب نرمی سر این😑😑
برگشته میگه چرا نرمه

قطعا شده

هرموقع به اینجا رسیدی فقط به فسقلت‌نگا کن خداروشکر کن 🙂

مشاور میگه همه خانومای که زایمان می‌کنند تا سه ماه هیچ هورمون خوشحال کننده ای تو بدنشون، ترشح نمیشه،فقط تنها کاری که باید بکنید اینه هر کار دلت میخاد بکن،تا اذیت نشی

با اینکه جونم بهش وصله ولی آره چون هیچی زندگیم مثل قبل نیست مخصوصا رابطم با شوهرم 😥

من وقتایی که شیر نمیخوره و نمیخوابه میگم

آره من اینکه بدنم داغون شد افتادگی مثانه پیدا کردم ولی از اینکه چرا بچه دار شدم نه از اینکه چرا نرفتم سزارین خودمو سرزنش میکنم فقط

وایی دقیقا
بچه هر روز ی دردی داره
یروز نشده خوب باشه

نههه اصلا

من
خستم دیگع ی نفرم نیس یکم نگه داره بخابم
ماشاالله هرکی هم میاد لشکر کشی می‌کنه خونه بدنم نمی‌کشه
بچم شبا کلا بیداره شب روزم یکی شده

فعلا که هنوز زایمان نکردم.
یعنی زایمان کنم ممکن اینجوری بشم!

منم همینطور بودم
عادیه خوب میشی

اگه خوب بخوابن نه واقعا پشیمون نیستم ولی وقتی نمیخوابه چرا میگم😂

بله من اوایل اینطوری بودم
تا ۱ ماه اول
بعدش بهتر شدم

اره شده افسردگی گرفتم دلم ب حال بچم میسوزه