سلام مامانا پسرم وقتی بچه های اقوام باهاش بازی نمیکنن زیاد ناراحت میشه هی پاپیچشون میشه و اصرارشون می‌کنه هم اونا اذیت میشن هم خودش هرچی هم براش توضیح میدم که گاهی ممکنه باهات بازی نکنه ولشون کن توپارک دوست جدید پیدا کن بیا منو تو بازی کنیم اما بازم هیچی .دراخر عصبانی میشه هی به بچه ها میگه باهاتون قهرم یاهلشون میده میزنتشون.نمیدونم من بد تربیتش کردم یا اقتضای سنش هست نمی‌دونید چیکارکنم؟میگه من عاشقشونم اما اونا بازی نمیکنن باهام

دقیقا پسر بزرگ من همینه هرچی میگم پسرم الان آبجی ها خسته هستن یا بزار استراحت کنن اصلا انگار با اون نیستم انقدر میگه اونام انگار نمیشنون منم نمیدونم چیکار کنم

دختر من تو پارک میریم بجا اینکه با وسیله ها بازی کنه دنبال دوست یا میان باهاش دوست میشن یا دخترم میره میگه بیاید باهم بازی کنیم بعضیا قبول میکنن بعضیا نه من یادش دادم ممکنه نه بشنوه ناراحتی نداره میره سراغ یکی دیگه بهش گفتم تو هم میتونی دلت نخواست نه بگی

دخترمن که توپارک خودش بازی میکنه بقیه میرن باهاش دوست میشن.اگرم کسی اذیتش کنه میگه تامعذرت خواهی نکنی باهات دوست نمیشم.باشگاهم که میره بلده دیگه ازخودش دفاع کنه براهمین کسی اذیتش نمیکنه.

واقعاً حس بدی به مامان بچه میده اینجور مواقع.....

دختر منم امروز توی جمع دورهمی میخواست بازی کنه و توی بغل کسی بره تنها بود و توجهی نمیکردن بهش کسی