تجربه زایمان طبیعی
پارت 1
37هفته و 5روزم بود که دل درد پریودی داشتم بعد از 36هفته مرتب هر شب پیاده روی میکردم یه شب کلی پیاده رویی کردم تند تند روزش دبدم ترشخ موکسی قهوه ایی رنگ داشتم دل درد پریودی هم داشتم دیگه شک کردم که زایمانم نزدیکه

۳ پاسخ

سلام عزیزم بچه دستگاه نرفت؟

مبارکه عزیزم

مبارکه عزیزم انشالله که قدمش پر برکت باشه براتون😍

مقالات مرتبط

درمان دل درد در نوزادان
درمان انواع دل درد در نوزادان
درمان دل درد نوزاد زیر یک ماه
درمان دل درد نوزاد زیر یک ماه | روش‌های درمان خانگی و دارو...
درد مفاصل بعد از زایمان
درد مفاصل و زانو درد بعد از زایمان و علت آن
گریه نوزاد در شب
گریه نوزاد در شب | علل و درمان گریه شبانه کودک

سوال های مرتبط

مامان حدیث🤍🌈 مامان حدیث🤍🌈 ۱ ماهگی
تجربه زلیمان طبیعی
پارت 2
بعد خودمم میخاستم زودتر دنیا بیاد دیگه خسته بودم میخاستم 38هفته دنیا بیاد وزنش خوب بود 36هفته که رفتم 2900 بود دیگه شروع کردی همش پیاده روی و ورزش و فعالیت ولی فقط دل درد پریودی داشتم بازم پیاده روی کردم روز بعدش سر صبحی همش انقباض داشتم اول اروم بودن بعد یکم قوی تر شدن
مامان حدیث🤍🌈 مامان حدیث🤍🌈 ۱ ماهگی
مامانا دیشب تا صبح دل درد پریودی داشتم الان ترشخ موکوسی قهوه ایی رنگ داشتم مال زایمانه؟ الان برم بیمارستان؟
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان فندوق مامان فندوق ۴ ماهگی
امروز 3ساعت پیاده رویی داشتم همین درد پریودی هم ناپدید شد 😂😂
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان فرشته زمینی مامان فرشته زمینی ۲ ماهگی
خسته شدم دیگه رابطه و دوش پیاده رویی انگار فایده ای نداره همون درد های پریودی که داشتم هم ۲ روز میشه دیگه ندارم ترشح هم قطع شده دیگه چیکار کنم که درد زایمانم شروع بشه☹️
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر
مامان آریا مامان آریا ۵ ماهگی
دیشب بعد معاینه که گفت یک سانتی ، رابطه داشتم و شیاف گذاشتم
امروز هم یمقدار پیاده روی کردم دل درد و کمر درد گرفتم ممکنه بخاطر معاینه دیروز باشه یا اینکه پیشرفت داشتم؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان فندق کوچولو💙 مامان فندق کوچولو💙 ۱ ماهگی
خاطرات زایمانم پارت ۱
من شنبه معاینه لگنی شدم ماما گفت ۱ سانت باری اما دهانه رحمت کاملا نرمه
منم از شنبه هر شب پیاده روی میرفتم گاهی تند و حالت دو پیاده روی میکردم
۶/۷ طبقه ساختمونو هر روز به جای اسانسور با پله پایین بالا میکردم
رابطه داشتم از اول بارداری هفته ۲/۳بار حفاظت نشده
کل بارداریمو فعالیت زیاد داشتم از کار خونه بگیر تا کار بیرون و هزار جور چیز دیگه
هیجوقت بارداریم مانع نشده برام کاری رو انجام ندم هر جقد سخت انجام میدادام
یواش یواش دل درد پریودی شذوع شد برام اما روزی چند بار سراغم میومد که اصلا منظم هم نبود
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان النا💕 مامان النا💕 ۲ ماهگی
سلام خانوما من امروز پیاده روی کردم ترشح دارم ولی نه موکسی نه آبکی سفید غلیظ کلا داشتم پیاده رویی کردم بیشتر شد یعنی هنوز باز نشده اصلا
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان آنیسا مامان آنیسا ۲ ماهگی
پارت 2

بعده اون دیگه اومدم خونه کلی ورزش کردم دو سه بار رفتم دوشه آبگرم گرفتم و تو لگن نشستم حدود یه ساعت هم پیاده روی داشتم دیدم دردام خیلی شدید شدن دوباره رفتم بیمارستان اونجا دیگه گفتن سه سانتی گفت برو یه ساعت دیگه بیا خلاصه از ساعت 12 شب تا 1نیم شب پیاده روی و چرخش لگن داشتم تا که دیگه 4نیم سانت شدم و بستریم کردن.....
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان دختری🤍✨ مامان دختری🤍✨ ۲ ماهگی
خوب اینم از تجربه زایمان طبیعی من با چند روز تاخیر 😁
وقت داشتم ولی تنبلیم اومد بیام بنویسم.

خوب من از دو هفته تقریبا قبل زایمانم دردای کاربن شروع شده بود تقریبا بیشتر وقتا درد پریودی داشتم که اذیتم میکرد ولی عادت کرده بودم بهش .من از ۳۵ هفته پیاده روی رو شروع کردم که به نظرم خیلی تاثیر داشت توی راحتی زایمانم😉
تقریبا هر روز پیاده روی میکردم بیشتر روزا روزی دو ساعت میشد
خیلی هم سخت بود چون بر نی نیم پایین بود و قشنگ فشار می آورد به مثانه😵‍💫 ولی وقتی به این فکر میکردم که روی زایمانم تاثیر داره توانمو جمع میکردم و تا جایی که می‌تونستم ادامه دادم.
هرشب درد پریودی رو داشتم تا اینکه شب آخر بازم همون دردا بود و خستگی پیاده روی اینم بگم من ورزش جدول و پله و چمپاتمه راه رفتن هم داشتم که بنظرم ایناهم خیلی تاثیر داشت🤌
صبح که پاشدم حس کردم دردم نسبت به روزای قبل بیشتره وقتی هم رفتم سرویس یه لک قهوه ایی دیدم که دلم ریخت فهمیدم جدی جدی انگار زایمانم نزدیکه 😄ولی بازم توجه نکردم با همسر جان بازم ساعت نو صبح پاشیدیم رفتیم پیاده روی که تلاشهای آخرم بزنم😅
خودم انقد اذیت بودم که دعا دعا میکردم که دیگه آخرش باشه ولی از یه طرف هم اصلا به زایمان نمیتونستم فکر کنم 😂🤦
صبح حدود چهل پنجاه دقیقه پیاده روی کردم که تو اون مدت بازم درد داشتم ولی کم
دیدم اینطور نمیشه هنوز اصلا معاینه نشدم بودم کنجکاو بودم ببینم چند سانتم به ماما همراهم پیام دادم و رفتم مطب معاینه کرد انقدی درد نداشت چون کامل شل گرفته بودم اینجا رفتار ماما هم خیلی مهم بود با مهربونی انجام داد و سعی می‌کرد حواس منو پرت کنه 🤭
گفت کلا یک سانتم سر بچه هم درشته سرشم کامل تو لگنه ولی دهانه رحمم کامل نرم نشده هنو🙃
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان فرهاد مامان فرهاد ۳ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی "پارت ا
طبق تاپینگ های هفته های پیشم من دو هفته بود دهانه رحمم یکسانت باز بود و کمر درد و درد پریودی داشتم و ترشحات ژله ایی رنگ گاهی مایل به زرد
ورزش و پیاده روی اصلا نداشتم شاید کلا من دو سه بار تو این دو هفته ک یکسانت باز بودم رفتم پیاده روی
چند شبی بود کمر دردام شبا خیلی زیاد میشد ولی بعد چند ساعت کلا از بین میرفت برای همونم زیاد تعجب نمیکردم وقتی کمر درد میشدم با خودم میگفتم ماه درده ...
۱۰ ام تیر بود ک بهداشت نوبت داشتم برای مراقبت وقتی رفتم سردرد و سرگیجه داشتم ..... پارت بعدی
مامان آریا🐣💙🧿 مامان آریا🐣💙🧿 ۴ ماهگی
سلام ماماناا
ماه درده و ما هروز یه مشکلی داریم🤦🏻‍♀️
از دیشب بعد پیاده روی یه کوچولو دل درد پریودی داشتم الانم انگار روده هام به هم ریخته دل درد و گاهی بینشون کمر و پام درد میگیره (مثل دلدرد پریودی) 🥴
نی نی هم حرکت میکنه تو واژنمم باز درد میگیرع😣
یعنی شروع درده یا اینم درد فیکه😐
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان آرادجون مامان آرادجون روزهای ابتدایی تولد
مامانا امروز حدود نیم ساعت پیاده روی ب حالت تقریبا تند داشتم الان دردای زیر دل دارم و کمی انقباض.ایا زوده برا شروع ورزش و پیاده روی؟۳۶ هفتم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان سامیار👼🏻🩵 مامان سامیار👼🏻🩵 روزهای ابتدایی تولد
خانومای گل یه بار بعدظهر یه بارم شب کمرم عجیب درد گرفت
به حدی بود که برام غیرقابل تحمل بود
امکان داره این دردا برای این باشه که دهانه رحمم باز شده باشه
یا به خاطر اینه که صبح سه ساعت پیاده روی داشتم تند تند راه رفتمه؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان رها مامان رها روزهای ابتدایی تولد
از دیشب ترشح دارم موکسی رنگ همرا کمر درد دل درد درد پریودی
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان اقاکیان و ماهان مامان اقاکیان و ماهان ۳ ماهگی
پارت دوم #
من اومدم شهرستان و خبری از زایمان نبود روز ب روز هم علائم زایمانم کمتر میشد
هر روز هم پیاده روی ورزش داشتم اما اون درد ها و اون فشار رو ب پایین رو دیگه نداشتم
بعضی روزا که پیاده روی زیاد میکردم شبش دل و کمر درد شدید میگرفت به خودم میگفتم امشب دیگه زایمان میکنم اما تاصبح یا کم میشد یا دیگه اثری ازش نبود خلاصه گذشت وهمسرم اومد مرخصی ب امید اینکه من زایمان میکنم اما خبری نبود تا اینکه روز سی نه هفته پنج روز و شش روز خیلی پیاده روی کردم کلی اسکات زدم دوش ابگرم گرفتم پله و بلوار رفتم اما بازم خبری نبود درد داشتم اما دردا منظم نبود گاهی میگرفت ول میکرد شب قبل چهل هفته از ساعت ده تا یازده ربع دردای پشت هم داشتم که برا خودم میگفتم دیگه باید خودمو اماده کنم واسه زایمان اما ادامه دار نبود