سلام سلام بیاین بگین چخبرا
با بچه ها و خودتون در چ حال هستین؟
من از صبح پاشدم تا الان مشغول کار بودم. بیشترین کارمم نوزاد داری بود😂 تازه الان اومدم رو مبل لم دادم
از مشهد که برگشتیم تا الان هر روز کم کم درگیر جمع و جور کردن هستم، کلی لباس شستم و خشک کردم و جابجا کردم، خیلی هم دعاتون کردم
فک کنم فردا دیگه کارم تموم شه و بالاخره ان شاءلله خونه بیاد رو روال..😮‍💨 حالا برای شام دارم فکر میکنم.. از یه طرف هم دلم یچیز خوشمزه میخواد که درست کنم
هم دلم میخواد آسون و سریع باشه که بهم فشار نیاد😆
چه وَکنم؟ 😄
عاقا چند وقته دلم میخواد یه تغییراتی تو چهرم بدم ولی نمیدونم چی؟😆
اینم بگم که اصلا اهل تزریق و کاشت و.. نیستم
میگم موهامو کوتاه کنم دیگه چ کنم یه رنگ و لعابی بگیرم؟ والا بچه دوماه و نیم شد بسه دیگه هر چی غرق در بچه داری بودم باید یه فکری کنم متفاوت و جذاب بشم
البته تو خونه پیش من جان و همسر
نه پیش جوان مردم(استیکر لب رو گاز گرفته)😂
من مثل سابق تو گهواره نیستم خیلی دلم برای خیلیاتون تنگ شده بوس به همتون❤️😘

۴ پاسخ

ماشاالله بهت عزیزم
خسته نباشی
از اختلاف سنی بچه هات راضی هستی؟ به نظرت کمه یا زیاد؟

سلام گلم خداقوت زیارتتونم قبول 🤍
منم دوسه روزه سرما خورده بودم ب هیچ کاری نرسیده بودم دیگه امروز جم و جور کردم خونه رو تمیز کردم حسابی تاهمین الان ک آخرین مرحله شوستن سرویس و حمام بود ازلباس شوستن و خشک کردن و درآخر جمع کردنشون متنفرم اما همیشه درگیر همین موضوعم
منم دلم میخاد تو چهرم یه تغییری بدم اهل کاشت و ژل و ایناهم نیستم موهامم خیلی بلنده حیفم میاد کوتاه کنم حالا چ کنم ؟
ماچ بهت 💕😘

گلم میشه بری پیوی

يه سوال اين همه ماشالا طول روز كار ميكني براي شب بيداري ها كم نمياريد؟من همش تاريك ك ميشه هوا نگران شبم ك بايد بيدار بمونك

سوال های مرتبط

مامان «آنشرلی🦢» مامان «آنشرلی🦢» ۵ ماهگی
روزای اولی که مامان شده بودم پر بودم از استرس از اضطراب. بیشترش شاید برای این بود که اطرافیانم اونجور که باید ازم مراقبت نمی‌کردن و مدام استرس میدادن که امشب نمی‌تونم بیاماا یا از فردا نمی‌تونماا خونه زندگیم مونده.و من پر از ترس که چی؟ اگه گریه کرد چجوری آرومش کنم؟ پوشکشو چجوری عوض کنم؟
گذشت و مجبور شدم یه وعده شیرخشک بدم. رو قوطی شیرخشک زده بود برای زیر یکماه ۹۰ میل شیرخشک. منم همین‌کارو کردم ولی دخترم ۳۰ تا بیشتر نخورد. اومدم گهواره پرسیدم دخترم ۱۸ روزشه من ۹۰ تا براش شیردرست کردم اما ۳۰ تا بیشتر نخورد عادیه؟ یه موج از استرس روونه من شد که چی؟ ۹۰ تااااا؟ دختر من ۲ماهشه هنوز ۹۰ تا ندادم.به اون بچه معصوم ۹۰ تا شیر دادی؟ و ایموجیای پوکر. سوالمو پاک کردم نشستم گریه کردم. اون شب یه چیزی تو من شکست.. یچیزی فروریخت.. دردش هنوز گوشه قلبمه یادم نیست حتی صاحب کامنتا کیا بودن اما دلم میخواد شده حتی اون دنیا از دلم دربیارن چون هروقت یادش میفتم یچیزی تو قلبم صدا میده. از اونروز دیگه تا یماه گهواره نیومدم دیگه سوال نپرسیدم زیاد.. کاش اینجوری نباشیم کاش عذاب وجدان ندیم کاش باعث نشیم کسی از خودش بدش بیاد. پشت هر اکانتی اینجا یه نینی نشسته که یه مامان خوشحال میخواد نه یه مامانی که ما اذیتش کردیم:)