سلام مامانا
من با وابستگی بیش ازحدکارن واقعا نمیدونم چیکارکنم شب بین من و باباش میخوابه
تامیخوام به کاوان شیربدم میادمیچسبه به من
تامیخوام چشمموببندم بخوابم میگه نپاپ😂یعنی نخواب
قبل اززایمانم اینجوری نبودا این چندروزه بدترشده اصلا نمیخوابه انگارمیترسه بخوابه من بازبرم
چیکارکنم وابستگیش کمترشه حداقل شبا بهم نچسبه بره جاش بخوابه

بنظرم باید باباش بگی بیشتر باهاش وقت بگذرونه مثلا از سرکار میاد ببرش بیرون ی پیاده روی یا چ میدونم ی دور با ماشین
پارک خوراکی و... ک ازت جدا بشه برا ی ساعتم شده
اینجوری ب مرور شبا با باباش میخابه یا حداقل پایین تخت
ما الان با نینی و شوهرم رو تخت میخابیم شبا دخترم بااینکه خودش جدا تو اتاقش رو تخت میخابید الان چندوقته از آخرای حاملگیم اومده تو اتاق ما ولی پایین تخت براش تشک میندازیم

طبیعیه دختر من با این که از کارن بزرگتر بود چون روز زایمان پیشش نبودم بعد زایمان حتی بهداشتم میخاستم بریم می‌ترسید باهامون میومد .فقط باید بیشتر از قبل بهش توجه کنی که متاسفانه با وجود نوزاد کار سختیه

هنوزکوچیکه محبت تورومیخوادبیشترازکاوان پسرمن ۸ساله شه دخترمومیخوابوندم میادمیگه برای منم لالایی بخون گناه داره پسرشماهنوزخیلی کوچیکه

کاوان چیه؟
اسم پسرته؟؟؟؟

من مهرسانا میگه به دلساشیرنده من بغل کن تو گهواره اش میخوابه تو تشکش میخوابه اینقد اذیت میکنه

اگه فهمیدی چیکارکنی به منم بگو

طببعیه حسودی می‌کنه ... پسر منم همش میاد رو پام می‌خوابه و تو بغلمه بااینکه قبلا خودش می‌خوابید ...

بسم الله الرحمن الرحیم روش مادران قدیمی دمپایی

چن وقتشه