۹ماهگی عشق قشنگم 🥰😘💋

روزهاییکه با کسری میگذره انگار از عمرم کم نمیشه ،امروز بازم کلی پا درد و شکم درد دارم حس میکنم یه چیزی تو شکمم سنگینی میکنه رو به پایین طبق معمول از جی پی تی پرسیدم😩😅
میگه احتمال افتادگی رحم هست بعد اون زایمان پر دردسر🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️
از صبح که بیدار شدم همش تو فکرش بودم و مثل دیوونه ها همش حس میکردم خدایا چرا درد های من مریضی های من تمومی نداره

یهو به خودم اومدم که امروز شاید روز شروع اون بیماری و آسیب هاییکه دیدم باشه ولی هیجی از این کم نمیکنه که زیباترین موجود دنیا رو تو این روز تو بغلم دادن ،دیگه انگار یادم رفت درد و استرس و مریضی رو دنیای این روزهای من فقط حول محور کسری جون میگرده و تمااااام😍😍😍😍

#اولین باری که خونه بازی رفته 🥰(اابته با وسایل ضروری پیشبند و زانو بند😂)

تصویر
۴ پاسخ

سلام عزیزم من گیفت سازم ارسال از مشهد خرید حضوری دارم برا مشهدیا
شمع ساز خوشحال میشم حمایتم کنید
ایتا روبیکا کانال دارم

09051616035

@zahra55107

چت جی پی تی زر میزنه ، هیچیت نیست خواهر...
ولی دم خودت گرم ک نزاشتی این حس ها بهت غلبه کنه ...
تو قوی تر از این حرفایی ، تو از پس مشکلات خیلی سخت تری بز اومدی ... خداروشکر ک کسرا ماماتی ب قوی تو داره 😘❤️

زانوبندش میمونه تو پاش؟
من برا همتا می‌بندم یکم که می‌ره جلو زانوبندش می‌کشه میاد پایین یا می‌ره بالا

فقط اون یه لنگ جورابش که داره از پاش درمیاد🥰😘😁

مقالات مرتبط

درد مفاصل بعد از زایمان
درد مفاصل و زانو درد بعد از زایمان و علت آن
بازي با كودك دو ساله
بازی های مناسب کودک دو ساله کدام‌اند؟
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
بازی با نوزاد
اهمیت بازی با نوزاد + ایده‌هایی برای بازی با نوزاد

سوال های مرتبط

مامان حامد&ماهلین مامان حامد&ماهلین روزهای ابتدایی تولد
هوف خانوما ببخشید من یوبوست هستم بعد فکر میکنم بواسیر هم گرفتم باردارم الان رفتم سرویس ببخشید اونقدر زور دادم که شکم درد شدم الان هم مقعدم درد می‌کنه دیروز یادم رفت به دکترمم بگم نمی‌دونم از دارخونه چی بگیرم که فایده کنه واقعاً سوزش و درد مقعدم خیلی هست ببخشید ولی با این که دستشویی نکردم درد می‌کنه 🤦🏻‍♀️
مشاهده ۱۳ پاسخ
مامان امیرحسین مامان امیرحسین ۱۳ ماهگی
“پسرم، عشق مامان! ❤️ دیروز ۳۲ ساله شدم. 🎂 شاید باورش سخت باشه، ولی دیگه اون هیجان و ذوقی که سال‌های قبل برای تولدم داشتم رو ندارم. انگار عددها دیگه مثل قبل معنای شادی رو منتقل نمی‌کنن. 😔 اما یه چیزی بود که این روز رو برای من خاص کرد و تمام حسرت‌ها و دلتنگی‌ها رو از بین برد: حضور تو، نفس مامان! 🥰 اون لبخندهای شیرینت 🤩 و نگاه‌های معصومانت 🥺، بهترین هدیه‌ای بود که می‌تونستم داشته باشم. کنار تو، حتی عبور از یه سال دیگه هم قشنگ بود. تو تنها دلیل واقعی خوشحالی من در این روز بودی. دوستت دارم! 😘”
مشاهده ۱۲ پاسخ
مامان مهوا🌝🌛 مامان مهوا🌝🌛 ۱۴ ماهگی
خانما من دیگه کم کم دارم از احساساتم میترسم ...بعد از زایمانم تا الان هر روز که میگذره بدترم.
اصلا انگار همه حس هام به شوهرم از بین رفته حس میکنم دیگه دوسش ندارم
#بارداری
#زایمان
مشاهده ۸ پاسخ
مامان نفس🩷🎀 مامان نفس🩷🎀 ۱۲ ماهگی
دیگه راحت شدم و بدون استرس از باز شدن بخیه یا درد گرفتن دلم دخترمو بغل میکنم این حدود یک ماه انگار تو زندون بودم چقدر سخت بود یه تیکه از وجودمو نمیتونستم با ارامش خاطر بغل کنم.
خدایا شکرت که اون روزا گذشت.
انگار نفسم میخواد تلافی کنه تموم کم کاری های مامانشو🥲
از بغلم کنده نمیشه امروز از صبح تا ظهر همش چسبیده بود بهم.
من عاشقتم دختر یکی یدونه مامان😍🥹
مشاهده ۷ پاسخ
مامان حامد&ماهلین مامان حامد&ماهلین روزهای ابتدایی تولد
خانوما پسر من همش میاد میشینه رو شکمم و منم واقعاً زیر شکمم احساس درد میکنم میزارمش زمین شروع میکنه به گریه کردن فقط میگه باید دراز بکشی من بشینم رو شکمت حتی تو ماشین هم خوابیدنی خودشو میندازه رو شکمم نمی‌دونم چیکار کنم وقتی هم بهش چیزی میگم بر میخوره شروع میکنه یه جوری به گریه کردن انگار زیر کتک گرفتیش😂🤦‍♀️
مشاهده ۲ پاسخ
مامان آنیسا مامان آنیسا ۱۲ ماهگی
سلام مامان های عزیز

امروز صبح دخترم از خواب بیدار شد عطسه میکرد با سرفه سرما خورده بردیمش دکتر براش قطره پلاژین با آموکسی سیلین و سدیم کلراید داد

بنظرتون خوب میشه؟
خیلی نگرانم 🥺🤦🏻‍♀️ این چندمین باره که سرما میخوره اون روز از دخترعموش ها گرفته هرچقدر گفتم بچه رو بغل نگیرید سرما خوردید اصلا انگار کر شده بودن
بفرما الانم سرما خورده 🤦🏻‍♀️
مشاهده ۲ پاسخ
مامان 𝑻𝒂𝒚𝒎𝒂𝒛💙 مامان 𝑻𝒂𝒚𝒎𝒂𝒛💙 ۱۶ ماهگی
😭😭😭😭😭😭 خدایا منو بکش راحت بشم به هرکس نگاه میکنم بچش مثل آدم غذا میخوره شیر میخوره 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️ چرا پسر من نمیخوره چرا رفته رفته لاغر تر میشه خاک تو سر من که نتونستم مادر خوبی باشم 😭😭😭😭😭😭😭😭
مشاهده ۲۴ پاسخ
مامان 🩷نفس🩷 مامان 🩷نفس🩷 ۱۱ ماهگی
نَفَسِ کوچولوی من،
از روزی که اومدی، خونه‌مون پر از خنده و نور شد،
یه نوری که از چشمات می‌تابه و از ته دلِ منو گرم می‌کنه 💫

تو فقط دختر من نیستی،
تو هم‌نفس منی، دلیل لبخندای بی‌دلیل منی،
دلیل اینکه هر صبح با امیدتر بیدار می‌شم 🌞

وقتی صدای خنده‌هاتو می‌شنوم، دنیا قشنگ‌تر می‌شه،
وقتی بغلم می‌کنی، انگار تمام غصه‌های دنیا ذوب می‌شن...
با هر نگاهت، یادم می‌افته خدا چقدر منو دوست داشته که تو رو بهم داده 🤍

نَفَسِ من،
آرزو می‌کنم همیشه خوشحال باشی،
همیشه بخندی، همیشه خودت باشی...
نه به اندازه‌ی دنیای من،
بلکه به اندازه‌ی دنیایی که هنوز نساختی ولی قراره از عشق و لبخند پرش کنی 💕

تو که بخندی،
من هزار تا بار دیگه عاشق زندگی می‌شم 💗

روز دختر مبارک به قشنگ‌ترین دختری که خدا آفرید…
دخترم، نَفَسِ من، همه‌ی عشقِ دنیای من. 🌸
مشاهده ۵ پاسخ
مامان جوجه عقاب😇 مامان جوجه عقاب😇 ۱۷ ماهگی
باورم نمیشه تو این عصر با این همه اطلاع رسانی و....
هنوز هستن کسایی که میگن بچه تا سن بلوغ هیچی از چیزای جنسی‌نمیدونه

هنوز هستن کسایی که با این همه اپ و آموزش. و .... میگن بچه که این چیزارو نمیفهمه

یعنی هستن کسایی که نمیدونن تربیت جنسی باید از تولد شروع شه
و این ربطی به روابط جنسی و .اینا نداره بلکه به شکل گیری شخصیت اون بچه و تاثیرش‌ توی روح و روانشه

از تولد یعنی اینکه لب بچه به هیچ عنوان بوسیده نشه
نحوه شیر دادن و از شیر گرفتن باید درست انجام بشه
نحوه تعویض پوشک بچه
نحوه شستن محل ادرار و پی پی ش

هنوز هستن کسایی که نمیدونن ۳۰ درصد شخصیت هر انسانی تو دوسال اول زندگیش‌ شکل میگیره
۵ سال اول زندگی هر انسانی مهم‌ترین دوره شکل گیری شخصیت و علایق و ...شه

اینا رو من از تو جیبم در نیاوردم
مطالعات میگه 🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️
مشاهده ۱ پاسخ
مامان آنیا 👧🏻🤎 مامان آنیا 👧🏻🤎 ۱۷ ماهگی
من و دوستم و دخمل خوشگلم❤️
.
.
با دوستم هم سنیم ولی انگار من ۱۰ سال ازش بزرگترم 🤦🏻‍♀️
دختر من هر روز گریه میکنه انگار حوصله اش تو خونه سرمیره میبرم بیرون فضای سبز کنار خونمون بازی میکنه کلی میخنده ولی تا کی من هر روز ببرمش اونجا 😐 یه ماه دیگه اسباب کشی دارم شاید خونه جدید نزدیک پارک اینا نبود من چیکار کنم اونموقع 🤦🏻‍♀️ بچه های شما هم اینجوری ان؟ باهاشون چه بازی هایی میکنید؟
مشاهده ۱۳ پاسخ
مامان 💙𝔂𝓪𝔃𝓭𝓪𝓷 مامان 💙𝔂𝓪𝔃𝓭𝓪𝓷 ۱۱ ماهگی
«پسر قشنگم… امروز توی تقویم دل من یه روز خاصه، چون تو وارد ماه هشتم زندگیت شدی. هشت ماهی که لحظه‌لحظه‌اش برای من پر از عشق، شوق و شیرین‌ترین تجربه‌ها بوده. تو با اومدنت معنی زندگی رو برام عوض کردی، با خنده‌هات قلبم رو سرشار از امید کردی و با نگاهت بهم یاد دادی که عشق واقعی همینجاست، توی چشمای پاک و معصومت.

پسرکم، تو دلیل همه‌ی صبوری‌ها و لبخندای منی. وقتی نگاهت می‌کنم، همه سختی‌ها از یادم میره و فقط خوشبختی داشتن تو برام می‌مونه. بزرگ شدنت زیباترین رویای منه و هر روز که می‌گذره عاشق‌ترت می‌شم.

امروز که هشت ماهه شدی، از خدا می‌خوام همیشه همراهت باشه، مسیرت رو پر از برکت کنه و خوشبختی همیشه رفیق روز و شبات باشه.
هشت ماهگیت مبارک عشق جاودانِ مامان 💙👶🏻»
مشاهده ۱۵ پاسخ
مامان کیــــ💙ــاشا مامان کیــــ💙ــاشا ۱۵ ماهگی
ینی از وقتی کیاشا چهاردست وپا شده و کل خونه رو میگرده من ذوق زده ترینم
باورم نمیشه بچه خودم همون کوچولویی که اونقدر تو شکمم اروم تکون میخورد الان داره کل خونه ای که با وجود خود کیاشا پر از عشقه میگرده
چقدر ارزوی این روزارو داشتم😍❤
خدایا شکرت بابت هرچیزی و مهمترینش وجود پسرکم ❤️🥹
داشتم تو اشپزخونه سالاد درست میکردم اومد کنار در کسری از ثانیه به تندی دستش تکون خورد نفهمیدم چی شد 😂😂
یهو دیدم فک و لباسش تُفی شده و اَاَاَ میکنهیهویی دست کردم دهنش و این کلم رو از دهنش دراوردم🥹🥹😂😂
همینقدر شیطون شده و من باید روز ب روز محتاط تر بشم و سرپایی کار انجام بدم 🥺❤️
مشاهده ۴ پاسخ
مامان کیان جون مامان کیان جون ۱۱ ماهگی
یادداشت اولین قدم‌های کیان 👣
📅 تاریخ: ۱۴۰۴/۰۷/۲۸

امروز یکی از قشنگ‌ترین روزهای زندگی من بود. کیانِ کوچولوی من، با اون پاهای نازک و لرزونش، برای اولین‌بار خودش راه رفت.
من نشسته بودم، نگاش می‌کردم، که یهو ۴-۵ قدمی برداشت و اومد سمت من…
با هر قدم، انگار قلبم تندتر می‌زد.
و وقتی رسید، خودش رو انداخت تو بغلم — درست مثل اینکه تمام دنیام تو اون لحظه جمع شد.

اون چند ثانیه، ترکیبی از عشق، ناباوری، و اشک‌های خوشحالی بود.
کیانِ من بزرگ‌تر شد… و من دیدم چطور داره دنیاش رو با شجاعت خودش کشف می‌کنه.

💛 با عشق،
مامان
مشاهده ۶ پاسخ
مامان فرزند مامان فرزند ۱۱ ماهگی
سلام مامانا یه درد و دل مادرانه داشتم
امشب اعصابم خیلی بهم ریخته و ناراحتم
کارای خونه ام خیلی زیاده، روزانه کلی کار انجام میدم از بهم ریختگی و نامنظمی عصبی میشم همه جا باید تمیز باشه، خیلی وزن کم کردم ولاغر شدم،دخترم هر جا میرم میخواد بغلم باشه و بچسبه بهم، تو روروئک نمیشینه اصلا،از بس بغلمه کمرم گود شده شکمم اومده جلو، رفلاکس پنهان داره درست غذا نمیخوره
هر چی درست میکنم و وقت میذارم نمیخوره و میریزم بیرون وزن خوبی نگرفته،
از اون طرف شبا تا بیاد بخوابه به خودش می‌پیچه با خودم میگم خدایا مگه این چه غذایی نفخ دار یا سنگینی خورده که اینطوره🤦🏻‍♀️
همش باید بگردونمش و موهام تو دستاشه میکشه و منم از این بابت که بعد زایمان ریزش مو داشتم و چیزی نمونده ناراحتم
تا میام بخوابم نصفه جونم
اگه هم بریم خونه بابام یا بابای شوهرم با اینکه باهاش بازی میکنم ولی بازم باید استرس بکشم و خودم همونجا کنارش باشم که کجا رفت چی خورد ای وای سرش نخوره به جایی
خسته تر برمی‌گردم
واقعا احساس افسردگی میکنم گذشته از اینکه میرفتم سرکار و دیگه با این وضعیت نمیرم ولی الان حتی درست میتونم برای خودم وقت بذارم
واقعا حس تنهایی و گریه بهم دست میده
مشاهده ۲۲ پاسخ
مامان شاهان مامان شاهان ۱۴ ماهگی
ب این شوهر خنگم گفتم برو لیپوزفر مولتی بگیر داروخونه بهش ادوزفر داده منم خنگ تر از اون روشو نخوندم چندروزه دارم ب جای مولتی ویتامین میدم الان یهو توجهم رفت بهش دیدم نوشته ادوزفر .
🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️اشکال نداره همینو بدم تا تموم شه بعد مولتیش رو بگیرم ؟؟؟؟
مشاهده ۳ پاسخ