یچیزی یادم اومد من روز زایمانم تجربه نداشتم بعد سزارین بودم شیرم اصلا نمیومد نزاشتن تا شب شیرخشک بدم نصف شب مخفیانه شیر دادم بچم انقد گریه کرد وای عذاب وجدان دارم از اون موقع

من پسرم چند شب توبیمارستان طبقه بالا تودستگاه بود خودم پایین به بچه هایه هم تختی که شیر نداشتن شیر میدادم

وای من اگه ده تا بچه ام بیارم همه رو شیر خشکی میکنم،من ب پسرم دوماه شیر دادم از اول شیرخشکم دادم،ولی کلا از شیر دادن خوشم نمیاد

حالا من دخترم زردی بدو تولد داشت که خیلی خطرناکه. دکترش گفت بهش شیر نده و فقط شیر خشک میدادن بهش. 20 روز طول کشید

من 20 روز شیرمو با بدبختی میدوشیدم که شیرم خشک نشه و بعدا بتونم شیر بدم

که خداروشکر همون اولین بار که سینه گرفت، شیر خودمو پسندید

من اگه دوباره باردار بشم از همون بیمارستان شیرخشک میدم
شیر نداشتم انقدر به سینه هام فشار میاوردن از درد نعره میزدم درد رحم و‌زایمانم هزاااار برابر میشد
۲۰ روز با سینه های زخم و خونی به بچم شیر دادم و مدام مسکن میخوردم که دردو حس نکنم
تهشم بچم شیرخشکی شد و خودمم شیرخشک شد

اصلا عذاب وجدان نگیر عزیزم مهم اینه بچه سیر بشه وقتی شیر نداشتی باید چیکار میکردی بچه از گرسنگی ضعف میکرد

پسر من چی تا صبح فقط گریه میکرد شیر نداشتم آخرش صبح پرستار یه سرنگ آب قند بهش داد چند ساعت خوابید

یه پرستار مخفیانه شیر داد ب پسرم تا صبح راحت خوابید