مامانا سلام
اومدم تجربه از شیر گرفتن پسرمو باهاتون به اشتراک بذارم بلکه به درد کسی بخوره چون خودم خیلی از این مرحله وحشت داشتم
۲۱ ماهگی از شیر گرفتم چون دائم وصل من بود و اصلا غذا نمی‌خورد بعدم چون باید از اول مهر برم سرکار مطمئن بودم اگر تا ۲ سالگی اش که آذر میشه بخواد شیر بخوره اونجوری خیلی براش سخت تر میشه چون پیشش نیستم ولعش بیشتره
من به روش تدریجی ۴ در ۴ گرفتم
اینم بگم چون پسرم بسیار نق نقو و وابسته به شیر بود این روش خیلی خوب بود . اگر یهویی میگرفتم ازشیر مطمئنم خیلی عصبی میشد
صبح که از خواب پاشد دنبال سینه بود که دوباره بخوابه ولی هب بهش ندادم تا ظهر بعد به تدریج از ظهر تا عصر بعد عصر تا شب بعدم دیگه کامل ندادم
(از یکسالگی به بعد شیر شب نخورد)
وقتی می امد سراغم با بازی سرشو گرم کردم اصلا هم دراز نمی‌کشیدم یا نمینشستم که نیاد سراغ شیر
وقتی هم میامد دنبال شیر، میگفتم لالاکرده الان نمتونی بخوری
چسب ۵ سانتی هم زدم روش که اگر دید بفهمه تغییر کرده
(با توجه بهنظر روانشناسا نباید تلخک زد یا سینه را وحشتناک کرد چون منبع ارامش بچه بوده و بهش حس عذاب وجدان میده که چون من اینو خوردم اینطور شده)
البته که هرکس بچه اش را بهتر میشناسه و نمیشه کامل مطابق نظر روانشناسا پیش رفت بخصوص امثال من که بچه شیطون و نق نقو دارن
الان با خوابوندنش درگیرم که هنوز عادت نکرده بدون شیر بخوابه

۵ پاسخ

منم ۲۰روزه از شیر گرفتم خوابوندنش برام خیییلی سخت تره چون باشیرخوردن خوابیده

من چسب برق مشکی زدم به سینه هام گفتم اوف شده الان نمیتونی بخوری.بایه حرکت چسبارو کرد خوابید شیرشو خورد 😂

ممنون از توضیحات تون منم امتحان کنم ببینم نتیجه میده

عزیزم ممنونم بابت راهنماییت فقط اینک صبح که شیر میخواد برای خواب مجدد خیلی شدید گریه میکنه دخترم اینو چیکارش کنم؟؟

سخت ترین سخت ترین سخت ترین چیز واسه ی مادر و فرزندش همین شیر گرفتنه،،،،،،،،برا من سختر از زایمانه

سوال های مرتبط

مامان علی مامان علی ۱ سالگی
از شیر گرفتن تدریجی

من خیلی تحقیق کردم این روش به نظرم خوب اومد
توی این روش خیلی آهسته از شیر میگیرین طوری که بچه خیلی کم اذیت بشه
هم اگه خودتون شیر می‌دین تولید شیر به مرور کم میشه
فقط صبر و حوصله زیاد میخواد
اول اینکه شما اصلا پیشنهاد شیر خوردن بهش نمی‌دین
در تمام روز سعی میکنین سیر بمونه که به خاطر گرسنگی سمت شیر نیاد
خب مرحله اول اینه که از وقتی بیدار شد تا چهار ساعت یعنی خواب بعد از ظهر اصلا نباید شیر بخوره تو این مدت همش باید بازی کنین یا برین بیرون یا....کلا حواسشو پرت میکنین که یاد شیر نیفته
تا چهار روز این روند ادامه پیدا می‌کنه
بعد شروع می‌کنین به گرفتن شیر بعد از خواب بعد از ظهر تا چهار ساعت بعد
اینم تا چهار روز ادامه می‌دین
خلاصه این روند رو اینقدر ادامه می‌دین که شیر خوردن بشه فقط موقع خواب
که اونو در مرحله آخر یهویی قطع می‌کنیم
تو این روند اگر بچتون با شیر می‌خوابه باید براش روتین درست کنین و کارای دیگه تا یاد بگیره بدون شیرم بخوابه (مثلاً بعد از شیر خوردن بزارینش رو پا یا تاپ یا ..... که اینطوری بخوابه)
مامان نیکا مامان نیکا ۱ سالگی
پارت اول
سلام مامان ها
می‌خوام از یه تجربه بگم از راهی که خیلی ها سردرگم هستن که برن.
یا نرن
من قبل از اینکه دخترم رو از شیر بگیرم اینجا سوال پرسیدم
بعضی ها در حد چند کلمه جواب دادن و نتیجه نگرفتم کامنت ها رو
خوندم و بعضی ها خیلی خوب راهنمایی کرده بودن خلاصه من زیاد اهل پیام گذاشتن نیستم فقط چون خیلی زجر کشیدم این چند روز
خواستم اینجا بگم شاید کمکی به بعضی از مادرها بشه
دختر من از ساعت دوازده شب که موقع خوابش بود تا دوازده ظهر که بلند میشد دو ساعت دو ساعت شیر می‌خواست گاهی یه ساعت به ساعت نه با آب نه با سرپا دور دادن آروم نمیشد بخاطر اینکه باباش غر نزنه سریع مجبور میشدم شیر بدم
سعی کردم صبح ها ۹صبح که برا شیر بیدار میشه دیگه ندم که بلند بشه ولی باز چشم بسته گریه میکرد و شیر می‌خواست وقتی بلند میشد هم صبحونه نمی‌خورد و بسیار بد غذا بود .البته تا اردیبهشت که پیش مامانم بود و من سرکار بودم بهتر بود
تابستون که کنارش بودم بدتر بدغذا شد و طلب شیر میکرد
منم مجبور بودم بخاطر اینکه مهر باید برم سرکار و دیگه نمیتونستم از شیر بگیرم و بدغذاییش ازارام‌میداد شوهرم هم یا سرکار بودو وقتی خونه بود خیلی باهاش بازی نمی‌کرد و به این خاطر نمیتونستم رو اون حساب باز کنم و
تصمیم به گرفتن شیر کردم اونم موقع ای که شوهرم شبکار باشه و آرامش بیشتری باشه واونم بد خواب نشه و غر بزنه
فقط هم شیر خودم رو میخورد
طبق تجربه یک یکی از مامان ها آبلیمو زدم لب زد دید ترشه و چند دقیقه بعد دوباره امتحان کرد و دیگه اصلا سراغش نیومد
یکم بی قراری کرد و خوابید دوبار تا صبح بیدار شد و گریه کرد
روز دوم خونه مامانم خواهر زاده هام پیشش بودن خوب بود
مامان حافظ مامان حافظ ۲ سالگی
تجربه از شیر گرفتن پسر عزیزم رو بگم شاید براتون مفید باشه
من روز یکشنبه هفته پیش توکل بخداکردم و دیگه شیر به پسرم ندادم روش یه تیکه کوچولو چسب برم زدم وقتی گفت ممه میخوام نگاش کرد اما دیگه نخورد گاهی بهانه میگرفت اما من نشونش میدادم میگفتم اگه میخوای بیا بخور مامان جان اما اوق میزد فرار میکرد تا سه شب شبا که میخوابید بیدار میشد نق میزد آب بهش دادم و کم کم عادت کرد
من سینه هام بیش از حد ورم کرد از شیر جوری که دستام تکون نمیخورد دیگه
داروخونه قرص کاپرگولین داد (اگه اسمشو اشتباه ننوشته باشم) به همراه قرص چرک خشک کن
اگر شما هم اذیت میشید حتما برید داروخونه راهنماییتون کنه
سینم ۳ روز پر شیر بود بعد کم کم نرم شد
فواید از شیرگرفتن پسرم☺️
خوابش منظم شد حتی دیگه خودش میاد تو بغلم دراز میکشه میخوابه
غذاخوردنش خوب شده چون از عید به بعد غذا خوردنش خیلی بد شده بود
خداروشکر گذشت و پسرم راحت شد
اما بسیاااااار لجباز دل نازک و ددری شده بگی بالاچشمت ابرو زار زار گریه میکنه که پرسیدم گفتن که عادیه و باب دلش راه برو بعد دوماه دیگه عالی میشه