غصه نخور من مامانم ۳روز پیشم بود بعدش رفت چون کار داشت و مریض بود نمیتونست بیشتر بمونه
ولی من از پس کارام بر اومدم البته شوهرمم کمک دستم بود
ولی باید بگزره من سزارین شده بودم ک نمیتونستم تکون بخورم اون روزا خیلی سخت بود ولی گذشت خداروشکر الان بچم خیلی اذیت نمیکنه میتونم کارامو انجام بدم
هیچی... همه کارا شو خودم میکنم مگر اینکه برم خونشون شستشستنشو میشوره
من که از اولش تنها بودم و نخواستم کسی بمونه کمکم ک عادت کنم
سر این خودمم و همسرم گاهی و کمکم میکنه
سخت نگیر، میدونم ی روزایی خیلی آدم خسته میشه ولی ب همشون با عشق نگاه کن درست میشه
من مادرم خیلی کمکمه با اینک خونم ی شهر دیگست ولی بگم میاد
سلام عزیزم من پیج سیسمونی و اکسسوری نوزاد از جمله هدبند و توربان و کلاه و بادی زیر دکمه و سرهمی و پاپوش و جوراب و ...دارم خوشحال میشم در اینستا پیج منو همراهی کنید @gallery_igul
من مادرم ۴ ساله فوت کرده. خیلی غصهاشو میخورم. دست خودم نیست.یه داداشم که ازدواج کرده ولی داداش کوچیکم مجرده. بابامم زن نمیگیره. دغدغه اونا رو هم دارم. هرچند از وقتی بچه دار شدم نمیذارن کاراشونو انجام بدم.هرجور باشه خودشون کاراشونو میکنن
خواهر هم ندارم. مادرشوهرم افسردگی شدید داره اصلا هیچ
خواهرشوهر هم ندارم
شوهرمم از صبح میره سرکار تا شب بعدشم اینقد خستس دیگه مثل قبل نمیتونه کمکم کنه.کمکش اینه که ایراد غذای خوب و خونه خیلی مرتب نمیگیره.خدا خیرش بده
صبحها ۷ تا ۸ هیراد بیدار بشه با باباشه فقط
الان هیراد یکم بزرگتر شده بهتر به کارام میرسم. کیک میپزم. شیرینی میپزم گاهی.ولی کمردرد دارم.خیلی سختمه هیراد همش میخواد بغلم باشه و وابسته خودم شده.بغل کسی نمیره
گاهی یه کار میخوام انجام بدم تا چند روز پهنه تا کی بشه وقت کنم انجامش بدم
غصه نخور
موندم برم یا نرم
وام داریم ماهی ۷ تومان فقط وام باید پرداخت کنیم
هزینه پوشک وشیر خشک
میترسم شوهرم از پسش خرج برنیاد
دیگه درست سخت
من سر هر سه تا بچهام تا دو هفته بیشتر نموند
گفت دیگه خودت زندگی و کارات تنظیم کن
درست سخت خیلی
ولی خودم جمع و جور کردم
گهواره بخر برای بچه خیلی به درد میخوره
قهوه یا نسکافه بخور
من میخورم هر روز ی وقتایی روزی دو بار میخورم
خوابم بخاطر بچها کلا کم شده حالا نه بخاطر قهوه
ولی خو به کارام میرسم مهمونداری و خریدو کارای یخچال و فریزر و خونه و شست و شو ......
هر وقتم بتونم میخوابم
پس از عزیزم من که مادر ندارم چی بگم از ۱۴ روزگی بچم خودمم وخدای بالای سرم باور کن ما مادرا خیلی قوی هستیم از همین اول کاراتو خودت انجام بده مساقل بشو من از دیقه ی اول تمام کارای بچه رو خودم انجام میدم یعنی کسی رو نداشتم مادر شوهرمم روز ۱۴ رفت ته خاهری نه هیچکسی شوهرمم سرکار بود تنهایی تمام کارای خونه وبچه رو انجام میدادم درسته تا دوماهگی خیلی سخت بود اما خدارو شکر راضی ام که روی پای خودم وایستادم ومستقلم باور کن شبا که بچم میخوابید نهار فردامو درست میکردم شلواراشو میشستم حمام میرفتم تا میخوابیدم میشد ۱۱ بچمم ۴صبح به بعد دیگه خواب درستی نداشت روزاهم خوابش کلا نیم ساعت بود
عزیزم من کلا مادروپدرم فوت کردن خواهرمم دور بود ازم از ۵روزگی خودمو همسرم هندل کردیم سخته ولی نشدنی نیست
این موضوع بستگی به شرایط داره هر کسی یجوریه و هر مادري یه اخلاقی داره ، ولی بنظرم ما قبل هر کسی باید خودمونو آماده هر شرایطی کنیم و به خودمون متکی باشیم واقعا بچه داری سخته مخصوصا اگه شد خواهرت بیاد حتی اگه شد چند روز در غیر اینصورت مگر اینکه دوستی آشنایی یا از خانواده شوهرت
منم خونه بابام بودم امروز قرار برم خونم خیلی نگرانم پسرم همش ناله میکنه همش میترسم از پسش برنیام
مامان من سر بچه اولم از ۱۴ روزگی منو گذاشت رفت خکدم تنهایی بر اومدم پسرم خیلی اروم بود اصلا بهم سخت نگذشت اما سر بچه دومم مامانم دوماه پیشم موند ایکقد اذیتم میکرد هنوزم اذیت میکنه پدرمو دراورد ولی دیگ پوست کلفت شدم سعی خودت حالتو خوب کنی ب خودت انرژی مثبت بده اگ بچت ارومه ب خودت برس کارای مورد علاقتو انحام بده بهت سخت نگذرع اگ بشینی گریه کنی خیلی بهت سخت میگذزع
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.