پریشب خونه مادر شوهرم خابیدیم
پرنیان خانوم و رو تشک دراز کردم انداخت ب شکم خودشو و دیدم ساکته نگاش کردم دیدم خابیده
حالا خونه خودمون باید بزارمش رو پام و خودم و جررررر بدم ک بخابه
حتی برا شیرم پانشد صبح خونه خودمون همیشه ۷و نیم ۸ بیداره
اونجا تا ۱۰ خابید خانوم
مادرشوهرم برگشت گفت بچه به این خوبی آرومی یکسره میگین اذیت میکنه
الان چیکار کنم با این وروجک
اینم عکسم در حال فضولی کردن خونه مادرشوهرمه
آزادانه هرچی بخاد میزارن جلوش بازرسی کنه خانوم

اومدن برای ضایع کردن ما خواهر😂

بچه من جای دیگه خابش نمیبره اصلا .. یه شب خاستیم اونجا بمونیم جا انداختیم خابیدیم لامپارو خاموش کردیم نخابید . مجبوری ساعت ۲ برگشتیم خونه

همه مادرشوهرااینجورین واسه من میگه توکاری نداری که بچه به این ارومی

عزیزم خوبه خداروشکر.
زیاد برو خونه مادرشوهرت

مادرشوهر من خیلی حساسه به تمیزی پریروز رفتیم شوهرم ماشین میخواست ببره تعمیرگاه ماهم انتقام گرفتیم ازش خونشو این شکلی کردیم🤣🤣🤣

ای ننه شیطونک میخوان همه چیو دست بزنن ببینن چیه خدا حفظش کنه😘

برعکس مادرشوهر من بیش فعاله اصلا مهبد میبینتش کلا بی قرار و عصبی میشه نمیخوابه همش گریه میکنه انقد که بهم فشار اومد آخرین بار با جنگ برگشتم مادر شوهرم صدا میداد نمیتونستم بچه رو بخوابونم خوب بابا این ظرف رو الان جمع نکن دنیا تموم نمیشه که بزار بچه بخوابه😠 منم شوهرمو بردم اتاق ادب کردم قبل از ناهار جمع کردیم اومدیم هرچی گفت بمونید گفتیم نه بچه خونه راحت میخوابه اونم از حرصش غذامون رو با اسنپ فرستاده بود😂

برعکس دختر من خونه پدرشوهرم اصن نمیمونه بهانه میگیره نمیخوابه شیرم نمیخوره
ولی خونه بابام خیلی خوبه همچیش مثل خونه خودمه🤭

بچه ها کلا همینن
دختر من جلو بقیه ی جوری خوبه ک همه میگن این بچه چقد ماهه چقدر بی ازاره و ...
نمیدونن ک من چه ها میکشم از دستش😁😁

دیروز آبجیم اومد خونمون دخترم خودش خوابش برد آبجیم هم بچه یک ساله داره گفت خوشبحالت در حالی که اولین بار بود راحت خوابید
بنظرم ازخستگی راحت میخوابن

وای دختر منم همینطوره وقتی با خودم تنهاییم تا مرز سکته منو میبره ولی تا یکیو میبینه دیگ میشه ساکت ترین و مظلوم ترین😂

وقتی دقیقا من خونه ی مادر شوهرم اینا میگم تیارام میگه یکی پیشم باید بشینه وگرنه گریه می‌کنه یا شبا خوب نمی‌خوابه خونه ی مادر شوهرم اصلا صداش در نمیاد چه روز چه شب😒😒😒😐😐😐