همیشه فک میکردم بعد از تولد بچه فقط باید خوشحالی کنم، ولی واقعیت اینه که خیلی وقتا با گریه میخابم. احساس غم ،ناراحتی و اضطراب دارم . وقتی ضعفا و بی تجربگی خودم و یه نوزاد کوچولو را کنار هم میذارم دلم میلرزه میترسم...!😢😢😢

منم🥲

با تمام وجود دركت ميكنم اول اينكه همين كه به موجود از درون تو متولد شده يعني تو يه مادر قوي از پس همه چي بر مياي
دوم اينكه روزاي اول نيني خيلي كوچولو كم كم جون ميگيره و ترس هاي تو كمتر ميشه
سوم اينكه تكثرين روزتي تورو گذرونديم خيلي طبيعيه تا چند روز ديگه خوب ميشي اگه امكانشو داري از مامانت كمك بگير

بعد از زایمان این چیزا طبیعیه عزیزم. من تا دو هفته بی دلیل همش گریه میکردم. شوهرم همش پیشم بود حتی سر کار نمی‌رفت ولی انگار ی چیزی کم داشتم توجهشو میخاستم همش. خیلی بهم کمک کرد زود حالم خوب شد. باید همسرت تو این روزا خیلی کنارت باشه کمکت باشه تا حالت خوب شه. بهش بگو

عزیزم من تجربه شو ندارم ولی خیلی دیدم و شنیدم که بعد زابمان همچین احساساتی سراغمون میان که نشونه افسردگی بعد زایمانه. به مرور قطعا بهتر میشی و طبیعیه این احساساتو داشته باشی.
تو اگه قوی نبودی که خدا اون موجودو از یه سلول تو بدنت تبدیل به یه آدم کامل نمیکرد، اینقد قوی بودی که با بدنت یه آدم ساختی و الانم اونقد قوی هستی که بتونی بزرگش کنی، مث همه ی مادرای دیگه.
این حس تو رو اکثر مادرا بعد زایمان تجربه میکنن، خیلی تو فکرش نرو، یکی دو ماه که بگذره این فکرا تموم میشن.

همه بی تجربه و خامیمم
یادمیگیری عزیزم
همه ما درکت میکنیم چی میکشی، ولی ما مامانیم دیگه و قطعا قدرت خیلی کارا رو داریم بچه که چبزی نیست با این همه مسعولیت❤

منم همینجوریه ام اولین بچه و بی تجربگی و الان حدودا بهتر شدم خداروشکر

منم سر دخترم خیلی می‌ترسیدم، ولی فکر کردم این همه خانم از من کم سن تر در طول تاریخ تونستن، پس منم میتونم.

دقیقا مثل من