امروز از اون روزای کسل کننده ی من بود
برا بچه ها شده بودم خفاش شب
برا همسر شدم کلثوم اکبری🤣🤣🤣🤣یعنی چپ و راست میرفتم غر میزدم بهش
هیچی رو روال نمی‌رفت جلو پسرم از ساعت ۸صبح بیداره و هنوز نخوابیده🤕


دست تنها آقاهه هم همش خواب 🤕🤕🤕

روان ندارم دیگه با کارا و بریز بپاشا

عصرآقای خونه بعلت گیر دادنای من فرار کرد بیرون و بعد از اندی ساعت اومد خونه دید من افقی افتادم رو به زمین
تا دیدمش باز غرهام شروع شد
این چه زندگیه خسته شدم هیچ تفریحی نداریم جایی نیست بریم
خانم های مردم یه پاشون تو باشگاهه یه پاشون تو آرایشگاه🙄
منم اینجوری🤕
همسرمم آماده ی شلیک🤔

قرار نیست که همه مثل هم باشن
من:😖😖😖😖😖😖😖😖😖
خداروشکر کن بچه ها شادن سرحالن پسرت کنارته دخترت هست

زندگی زیباست لبخند بزن انقد ناشکرررررر نباش

کجای این ناشکریه بنظرتون 😤😤😤😤😤😤
اینا حداقل های یه زن خونه است گاهی خانم ها باید درک بشن توسط آقایون که نمیشن متاسفانه😮‍💨

شماها هم از این روزا دارید؟

من همیشه کلثوم اکبریم😂

کلثوم جان حق داری عزیزم،گاهی روزا واقعا کسل کننده میشه،من تجربه ی مشابهی از این ورژن همسر ندارم ولی خب غرهای مشابه دارم و همسر جان هم حق اعتراض نداره😊😊👍

کلثوم اکبری😅
غر زدنات قشنگ بود

اخلاق ما خانما به شدت تحت تاثیر هورمونای لعنتی‌
برم اون دنیا اولین سوالم از خدا اینه که واقعا هدفش چی بوده این هورمونا رو انداخت به جون ما خو دوتاشم میداد به مردا😁😁😁😁

الهی بگردم برات کلثوم جان اکبری، ✋، منکه تاحالا چنین تجربه ای نداشتم تا قبل بارداری منم شاغل بودم و همه کارهاتون تقسیم شده بود به مرز🤕🤕 نرسیدم حالا ببینم بچه هامون بدنیا بیان چه طور میشه

اره منم دقیقا توهمین حالم...