۱۹ پاسخ

به سلامتی دانشگاه رفتنش عزیزم

چ فرم قشنگی

جان من است او❤

تصویر

دختر منم پیش ۱ میره دارم لحظه شماری میکنم برای اول مهر

ای جانم خدا حفظش کنه پیش ۱ هست

موفقیتاشو ببینی.
برا پیش یک فرم دادن؟

فداتشم دعا کنید گفتار پسر منم درست بشه سال دیگ انشالا میره پیش دبستانی

ای الهی من فدای این دوتا بچه بشمممم🥰🥰🥰♥️♥️♥️😘😘😘انشالله بسلامتی موفیقت وخوشبختی جفتشونو ببینی عزیزم
منم امروز همه کارای مهد رفتن رو کردم سرشب رادمان بردم ارایشگاه انقد بغضی شدم توماشین اشکم درومد ولی نزاشتم بفهمه اگ میدید مهد واینمیستاد🥲🥲🥲❤️❤️

آخیی عزیزم چه زوقیم داره مبارکش باش گلم 👏🤲👌😍😘

عزیزم لیست وسایلش چیا هس عکس میدی
مبارکش باشه بسلامتی ایشالا دکتر بشه 😍

خدا حفظش کنه برات عزیزم 🧿

بسلامتی چشم به هم بزنی فارغ التحصیلیشم میاد
موفق باشه انشالله

کرج خرمدشتی؟

عزیزم ماشالله ب جونشون
موفق باشن
راهشون روشن

پسر منم می‌ره پیش دبستانی خیلی ذوق دارم

ای جونم به سلامتی خدا حفظش کنه چشم به هم بزنی دخترت هم تو این لباس میبینی 😍😍😍

خدا حفظش کن انشالا دانشگاه رفتنشو چشن بگیری

مبارکه انشالله موفق باشه

پسر منم پیش ۱ میره 🥰

تصویر

سوال های مرتبط

مامان گل پسر و تودلی مامان گل پسر و تودلی ۵ سالگی
خانما ، من یه مشکلی دارم با پسرم ، شاید باورتون نشه ولی پسرم به من حسادت می‌کنه ، خیلی شدید باباییه ، با این که وقتی کار اشتباهی می‌کنه باباش باهاش برخورد می‌کنه ولی من بیشتر وقتا در برابرش کوتاه میام اما یه وقتایی یه جوری باهام برخورد می‌کنه انگار نه انگار که من مامانشم انگار دشمنشم ، مثلا بیرون بودیم ، چند تا عکس ازش گرفتیم یهو به شوهرم گفتم اینجا وایمیسم یه عکس تکی ازم بگیر اینقدر عصبانی شده میگه نمی‌خوام مامان عکس بگیره باید فقط از من عکس بگیری ، دیروز رفتیم بازار برای خودم یه کفش بگیرم ، اولش که میگه تو که کفش داری چرا میخوای کفش بگیری ؟کلی تو مغازه بد خلقی کرده اونم باباش بهش گفت چرا اینجوری می‌کنی وایسا تا مامان خریدشو بکنه بعد میریم دیگه تحمل کرد وقتیم خریدم بهم میگه خیلی زشته ، باور کنید قبلش برای پسرم یه لباس دیدم با این که نیاز نداشت گرفتم بعدش یه اسباب بازی خودم دیدم گفتم نگاه از اینایی که دوست داری وایسادیم براش گرفتیم نمی‌دونم چرا نسبت به من این‌قدر بده ،بعضی وقتا دلم میخواد گریه کنم ،نمیدونم چی کار کنم درست بشه 😔
مامان نیلی مامان نیلی ۵ سالگی
سلام مامانا دخترم ماه دیگه انشالله میره تو پنج سال .اما وابستگیش به من خیلی زیاده .البته خب منم خودم تو جایی که زندگی میکنم ارتباطاتم کمه از خانواده و فامیل .شوهرمم بخاطر مشغله کاریش نمیتونه زیاد وقت بزاره با بچه حق میدم بهش .منتها دخترمم ازم انتظار بیش از اندازه داره و واقعا افسرده شدم خودم هیچ تفریح و سرگرمی ندارم همش تو خونه ام اما چون دوست ندارم بچم منزوی و غیر اجتماعی بشه سعی میکنم مرتب روزی یکی دو ساعت ببرمش بیرون تابش بدم .تو خونه باهاش نقاشی میکشم و سرگرمش مسکنم همش میگه بیا نی نی بازی کنیم خلاصه که فقط با من وقت میگدرونه من هم واقعا تایم آزادی برا خودم ندارم .هر وقتم بهش میگم مامان خسته شدم نمیتونم بیام باهات بازی کنم همش میزنه زیر گریه و نق و غر وقتی هم میبرمش بیرون تو جمع که میبرمش به خودم میچسبه با هیچ بچه های بازی نمیکنه اصلا انگار بلد نیست شادی و بچگی کنه .چکار کنم خسته شدم .تورو خدا شما بگین چکار میکنید با بچه هاتون
مامان رایان مامان رایان ۵ سالگی