۸ پاسخ

ای جانم💓
ان‌شاالله سلامت باشید هردو مامان و گلپسری😍

عزیزم من حس میکنم خیلی زوده برای مهد
اگه شاغال نیستی و مجبور نیستی گاهی برای یکی دوساعت استراحت پیش خانواده بزار
مخصوصا اگه رده سنیشون جدا نیست و با بچه های بزرگتر از خودش تو یه کلاسن بیشتر درموردش فکر کن

اره به مربی بگو
اریا هم از صبح تا ظهر فقط یک تخم مرغ آب پز اونم نصف خورده بود ساندویچ رو برگشتن تو ماشین خورد، خودشون یادشون میره مربی باید یادآوری کنه برای تغذیه میان روز

وای یه لحظه فکرکردم پسرت ۳.۴سالشه🥺🥹

پوشکش هم عوض میکنن ؟

نگران نیستی که یوخت بد رفتاری کنند من خیلی لازم دارم مامانم حس میکنم اذیت بعضی وقتا میزاریمش اونجا چجوری مطمئن بشیم خوبن با بچه درست رفتار میکنند یوخت آسیبی بهشون نزنن

چقد خوب
جایی هس ک بچه این سنی قبول کنن
هزینش چقدره
منم دوس دارم شاهان بره گاهی

چندسالشه؟

سوال های مرتبط

مامان Liam👶 مامان Liam👶 ۲ سالگی
سلام دوستان گلم میخوام تجربم از شیرگرفتن بهتون بگم😌😅
در عرض پنج روز کامل از شیر گرفتم دو روز اول شیر روز قطع کردم به سینم تلخک زدم روز اول نخورد ولی روز دوم همینجوری تلخ خورد😅 روزسوم رژ قرمز زدم گفتم اوف شده میترسید نمیخورد و اینکه اصلا پیشش دراز نمیکشیدم چون درازکشیدنی شیرمیخواست روزا باهاش بازی میکردم یاحتی خونه رو تمیز کردنی یه دستمالم میدادم بچم تمیز کنه فقط برااینکه سرگرم بشه یابیرون میرفتیم قبل ظهر اصلا نمیخوابوندمش ساعت دو میخوابید روزا تا میومد شیر بخوره بهش غذا یا خوراکی میدادم بهونه شیر میگرفت با خوراکی حواسشو پرت میکردم
رو چهارم پنجم دیگه کلا شبام ندادم شبام باهاش بازی میکردم خسته میشد جوری ک خودش میگفت بخوابیم من شب اول ازش جدا خوابیدم ک نصف شب بیدارنشه برای شیر ولی باز پیدام کرد😅 دیگه بیخیال شدم رفتم پیشش خوابیدم بهش آب دادم گذاشتم روپام خوابید تاصبح

اینم بگم پسرمن قبلناشبا ۹ میخوابید تا صبح چندبار برا شیر بیدار میشد صبح هم ساعت شیش بیدار میشد ولی الان شب ساعت ده ونیم اینامیخوابه تاصبح ساعت هشت میخوابه رفته رفته بیشترم میخوابه غذاشم خوب بود ولی الان دوبرابر میخوره اینم از تجربه ترک شیر😘🩷🩵


#شیر
#ترک_شیر
#قطع_شیر
#شیرشب
مامان فاطمه زهرا مامان فاطمه زهرا ۱ سالگی
👧دارم دخترم رو از پستونک می‌گیرم…
برای اون یه تیکه از آرامشه، برای من یه تیکه از کودکیش..
امشب شب دومه🥺دختر من خیلی شدید وابسته به پستونکش بود منم خیلی عجیب و یهویی این تصمیم رو گرفتم🙊 ..
اصلا نمیدونم چی شد 🤷‍♀️که تصمیم گرفتم از پستونک بگیرمش
حقیقتا دخترم👧 خیلی داره اذیت میشه مدام گریه😭 خیلی بغلی شده🫂 ولی من 👫و باباش باهاش خیلی بازی🤾🤹‍♂️🚵🤸‍♀️🏋🏊‍♀️🏌‍♀️🏇🏃‍♀️💃 می‌کنیم و سرگرمش میکنیم ک حسابی خسته😓🥱 بشه و موقع خواب😴 سریع بخابه ولی مدام اسمشو میاره و میخادش 🚫
سخت از دخترم برا من خیلی خیلی سخت بود چون با پوست و گوشت و استخونم درکش میکنم که چقد داره اذیت میشه حتی تا حد گریه😭 هم رفتم ولی سریع خودمو جمع کردم🥲امشب هم حدود یک ساعت و نیم بردمش حموم👳🏊‍♀️🏄🛀 و کلی آب بازی و توپ🏀⚽️🥎 بازی کرد الانم گذاشتمش رو پام🛌 دارم تکونش میدم ..
ان شاالله🤲 که امشب و فردا شب و شب های دگر هم ب خوشی و راحتی بگذره و دیگه کلا از سرش بیوفته ✅
شما از تجربه پستونک گرفتنتون بگید شاید چیزی گفتید ک به دردم خورد🙏❤