علی این هفته شبکاره
لباس که میپوشه بره سرکار ارتا با من بای بای میکنه
فکر میکنه علی میخواد ببردتش بیرون🥲
بعد که میبینه علی داره تنها میره فقط گریه میکنه🥲🥲🥲
ولی باز علی هرروز باهاش حرف میزنه بوسش میکنه
میگه من میرم زود میام
خیلی بهش وابسته ست🥲میره بغل علی لباسشو محکم‌میگیره میکشه🥲
شما چیکار میکنید ؟؟؟؟

علیسان هر ظهر که باباش میاد میخواد بده این کارو میکنه من سرشو گرم میکنم میبرمش اتاق وسیله میدم دستش باورت نمیشه شبا هم نمیخوابه تا حامد از خونه بره بیرون بگه رفتم سرکار تا بیاد بخوابه فیلم داریم ما 😂🤣😅

علیسان اصلا براش مهم نیس وجود پدرش چون بشدت به من وابستس اصلا باباشو انگار نمیبینه

ازمنم هروقت باباش میره ۱ساعت گررریه میکنه بعدخوب میشه ب شدت باباییه

پسر منم اینطوره همسایه امون میگفت بدعاتش کردید نباید هر جا می‌رفت می‌دادید بغلش ببرتش اونموقع بچه وابسته میشه اذیت میشه

ولی من هیچوقت جمله های دروغی و چرت پرت نمیگم، راستشو میگم مثلا میره سوپر مارکت میگم رفت برامون قاقا بخره میره سرکار میگم بابا داره میره سرکار فردا برمیگردت

دختر منم با من بای بای میکنه میرم بیرون واکنشی نشون نمیده اما واسه باباش کلی گریه میکنه، شب کار که هس میرم خونه مامانم میره رو در توالت میکوبه صداش میزنه عدااا عدااا، صدای در میاد جیغ میزنه عدااا🥺🥺پریشب برای اولین بار پاشد وایساد شوهرم میگه قلبم مچاله شد از اینکه من پیشش نبودم میگه متنفرم از این کار شیفتی حس میکنم عطرین برا من نیست🥲

پسرمنم همینه

پسر من به من وابستس چون باباش وقت زیادی باهاش نمیگذرونه فوقش روزی در حد یه ربع بازی میکنه باهاش به خاطر همین وقتی میره عین خیالش نیست ولی من ازش دور شدنی حتی سرویس رفتنی جیغ بنفش میکشه

شوهر من صبح سرکار رفتنی انگار دخترمو کوک کردی رو اون ساعت بیدار میشه چنان جیغی میزنه