دیروز برای عصرونه با یه جمع خونوادگی دور هم بودیم
موقع خداحافظی
خانوم مسنّی که تویه جمع بودن دست رادو گرفتن و باهاش خداحافظی کردن و چندتا بوس از لباش کردن
من موقع بوسیدنشون چون فاصله‌ام چند قدمی بود دیر رسیدم
و دستشو گرفتمو از اون خانوم دورش کردم به آرومی
و خودم شروع کردم به خداحافظی و گفتم خیلی خوشحال شدم دیدمتون، امیدوارم بزودی ببینیمتون و خیلی خوشحالتر میشم دفعات بعد اگر رادو هر جا دید اینکارو باهاش نکنید چون ما گفتیم لب جای خصوصیت و هیچکس اجازه اینکارو باهات نداره.
فاصله گرفتم بدون اینکه به عکس العملشون توجه کنم با بقیه صحبت کردیمو رفتیم سوار ماشین‌ شدیم.
ظهر هم این تذکرو به پدرشوهرم داده بودم
چون هر موقع رادو میبینن گوششو میبوسن یا گاز میگیرن
و راد اینکارو اصلا دوست نداره، و همیشه کلی داد میزنه و بهشون میگه کار درستی نیست اما باز هم تکرار میکنند
هر بار همسرم به پدرشون میگفت مامانشون به طرفداری از پدر شوهرم
و اینبار دیگه من کلافه شدم
و گفتم اگر میاد سراغتون برای اینه که خیلی دوستتون داره
اما شما اجازه ندارین با رفتار اشتباه اونو از خودتون دور کنید
و رادو بغل کردم بردم پیش مادر شوهرم، کنارشون نشستم
اینجوری که مخاطب مامان همسرم باشه گفتم گوش ویروس و قارچ رو سریع میگیره
الان هم فصلشه و از طرفی بهداشت دهان رو خیلی‌ها رعایت نمی‌کنند
ما باید به بچه‌مون یاد بدیم که کار درست چیه
رفتار درست غریضی نیست که بدونه
خلاصه دیروز رو منبر بودم هر چقدر تلاش میکردم یسری رفتارها رو نادیده بگیرم
اما چون پایه راد وسط بود نمیتونستم
ما‌مانها عزیز مراقب باشید چون یکسری چشم پوشی‌ها اصلا به نفعه بچه‌تون نیست
و این چشم پوشی‌ها احترام گذاشتن نیست در واقع سهل انگاریه

😍😍✌🏼✌🏼✌🏼

تصویر
۲۷ پاسخ

متاسفانه فرهنگ وقتی نباشه ناراحتی پیش میاد و آدم بخاطر بچش باید اخم دیگران رو تحمل کنه
همه اینا بر میگرده ب شعور و درک ک خیلیا ندارن ولی تظاهر داشتن میکنن ولی وقتی گوشزد کنی میشی آدم بد
البته ک من برام اهمیت نداره با آرامش جواب میدم اجازه دخالت بیشترم نمیدم 🙂

دختر من از اول خودش نمیزاشت کسی بوسش کنه الان تقریبا کل فامیل دو طرف میدونن و کسی سعی نمیکنه ببوسدش خدا رو شکر

اونروز عمم میگفت دلم لک زده ک هانا رو ببوسم اما اجازه نمیده وروجک

اره واقعا 😳پدر شوهر منم همیشه گوش پسرمو تودهنش میکن😩

آقای کیوت باشی😍😎
خیلی دلبره

دقیقا درسته

بااینکه کاملا موافق حرفاتونم و خودمم از اونام ک اینچیزا رو منع میکنم
ولی مگ میشه این جیگرو دیدو نبوسید آخه😍😍😍😍🧿🧿🧿

چقد تو قشنگ حرف میزنی🥲🥲

سلام مامان راد عزیز
من همیشه میام سرمیزنم ببینم تاپیک جدید زدید یا نه تا بخونم و یادبگیرم
چون خیلی درست و منطقی هستین
امکانش هست یه سوال بپرسم ازتون؟ ممنون میشم جواب بدین
عزیزم من درهفته ۱ روز همیشه میرم جایی و چون کسی نیست مجبورم پسرمو ببرم خونه مادرشوهر و تقریبا۸ یا ۹ساعت پسرم اونجاست.
ازطرفی خیلی دلم میخواد برم، ازطرفی دلم نمیخواد ببرمش؟
چون پسرمن هنوز قشنگ صحبت نمیکنه و نمیتونه توضیح بده که چکارا کرده؟
فقط وقتی ازش میپرسم من برم جایی، شما تنها میری خونه مامان جون، میگه اره من میرم.
شما بودین بچه رو میبردین یا نه؟خیلی دودلم

چقدرحساسین من اصلا حساسیت روبچهام نداشتم وندارم توی فامیل هم همه بوسشون میکنن خداروشکرمشکلی نبوده فقط بچه کوچیکم ازبوس بدش میاد جای بوس روپاک میکنه

آفرین مامان کافی ما خودمونیم لب دخترم بوس نمی کنیم بهش گفتیم خصوصیه دقیقا همین شرایط مشابه داشتم دخترداییم اینکارو انجام داد اینقدر حرص خوردم حد نداره ولی بهش گفتم لطفااینکارو نکن بعد اون موقع تو شرایط مشابه قرار گرفتیم غیرعمد انجام شده مثلا میخواستن لپش بوس کنن یهو صورتش برگردونه دیگه خودش میگه خصوصیه نمیشه بوس کرد قربونش برم و الان خوشحالم خودش اجازه نمیده

بله درست میگین

متنفرم از این جور ادما تا جایی ک ب دخترم یاد دادم زدن کار بدیه ولی اگه کسی زوری بوست کرد بزنش و جیغ بزن ک مامانی زود بیام
و اثرش رو هم دیدم سوژه ک میخواست بچه رو زوری بوس کنه با جیغ و گریه بچم مواجه شد و من مثل شیر غرران رسیدم بالا سرش و ترس رو تو چشای طرف دیدم

منم به شدت حساس هستم، ولی خب یه راهنمایی میخوام، وقتی هرچی میگی کسی اهمیت نمیده، و نمیشه قطع رابطه کرد تکلیف چیه؟ من واقعا موندم باید چجوری بگم خانم یا آقای محترم این رفتار اشتباهه تا تکرار نکنن

خیلی ممنون که گفتی

اوووووووف منم خیلی رومسایل حساسم

امان از این بزرگترها که لطفشون مایه دردسره، من برام مهم نیست کسی ناراحت بشه چون همیشه در کمال آرامش و احترام با بقیه رفتار کردم یا حرفی زدم آخه بچم مهمتره تا نظرات و دلخوری بی مورد اونا

منم همیشه حواسم هست
دوستم میگفت یه شب که پدرشوهرم خونمون بودمن مشغول اشپزی بودم ایناتواتاق بازی میکردن صبح که شدپسرم بیدارشددیدم تمام قسمت گوش گردن پسرم کبوده میگه زدم سیم اخرزنگ زدم هرچی دلم مبخواست گفتم بهش .واقعاچی فکرمیکنن اینکارارومیکنن

دیشب جلو در خونه مادرم ی خانم بسیار پیر در حال گذر ب ایلیا پِخ کرد اونم تو تاریکی بچه یهو پرید
من سریع گفتم این چه وضع رفتاره
هم من هم همسرم بهت زده شدیم

تو خانواده با صراحت میگم ب زور بغلش نکنین و ب زور نبوسید
هرجام ببینم داره بهش فشار میاد و بقیه مراعات نمیکنن خودم ورود میکنم ما داریم محافظت از خود رو میگیم ، بقیه تصور میکنن حساسیم
بچم نتونه در برابر دوست و آشنا دفاع کنه خدایی نکرده در برابر خطر و دست درازی جامعه چه باید بکنه

من خودم به پسرم یاد دادم برای همین اونقدی نزدیک نمیشه که ارتباط فیزیکی ایجاد کنه با بقیه مگر با زور بگیرنش «که اون موقع خودم وارد عمل میشم»

عالیه منم رو این موضوع حساسم و اطرافیان هم هم عقیده هستن و در صورتی که خودم هم نباشم خالش و عمش مثل عقاب بالا سرش هستن

آفرین به این جسارتی که داشتین بازگو کردین حالا من بابت مسئله ای ناراحت بشم بخوام به خانواده ی همسرم تذکر بدم شوهرم میبینه حق با منه ولی میگه زشته بی احترامی وازاین حرفا؛ که همین باعث اختلاف منو همسرم شده

چقد خوبه حرفتون رو می‌زنید و به عکس العمل شون توجه نمیکنید، و هم ارتباط و رفت و آمد رو ادامه میدید، من که فاصله میگیرم.چون اگه رک حرف بزنیم بهشون بر میخوره و قیافه شونو کج میکنن و یه چیزی بدهکار میشیم.

بسیار عالی و درست بوده رفتارتون
احترام به حریم خصوصی بچه ها بنظرم خیلی مهم تر از اینه که دیگران بخوان ناراحت بشن یا بی احترامی تلقی کنن

آفرین کارت درسته

دقیقا همینطوره من از همه بدتر بخاطر مریضی از این مدل رفتارها بدم میاد☹هیچکدوم از بچه های نزدیکان مو نمیبوسم میگم شاید تو بدن من ویروسی باشه و نشون نده ولی سیستم ایمنی بچه ضعیف تره و سریع مریض میشه من باعثش میشم کاش این بوس و بوس بازی کلاااا تموم شه چیه آخه

خداروشکر هیچکدوم از اطرافیانم تا حالا اینکارو نکردن فقط یبار خواهرشوهرم داشت بستنی لیوانی ب دخترم میداد با همون قاشق خودشم میخورد رفتم یه بستنی و یه قاشق دیگه اوردم دادم به دخترم گفتم یاس دهنی کسی رو دوس نداره بخوره

مال ماهم هرچی میگیم بدتر لج میکنن
حرص دراور و لج باز ترین پدرشوهرم

سوال های مرتبط

مامان 💙راد💙 مامان 💙راد💙 ۳ سالگی
اینم نتیجه یک پریز سه کاناله مخفی😂🤩🤩

امروز یه ویس گوش دادم راجب ضربه زدن بچه‌ها به مادر یا پدر

مادری بود که میگفتن بچه‌اشون تویه ۵ سالگی هنوز بهش تو شرایط خاص( مثل مهمونی، سره کار،جلساتی که مجبوره بچه‌اشو ببره و …) میاد کنارش و با دست ضربه‌ میزنه و آروم نمیشه هر چقدر باهاش همدلی میکنه

با توجه به گفتگویی که با مشاوره داشت و داشتن ریشه یابی میکردن
مادر میگفت ممکنه تقلید از دوستاش باشه که رد شد
(اکثر مامانهای اینجا میگن منو باباش اصلا اینکارو نمی‌کنیم و از بچه‌های فامیل یا دوستاشون یادگرفتن که این موضوع هم رد شده)
میدونید ریشه‌اش چی بود؟!

⭕️بی توجهی⭕️

اون لحظه‌ای که بچه شروع به اینکار میکنه مسیر توجه رو پیدا کرده
اصلا مهم نیست که خوبه یا نه( راه سریع توجه)
پس اول با بچه همدلی و بعد از محیط دورش کنید یه گوشه دنج،یه اتاق دیگه، و اونجا علت کارشو بپرسید اگر جواب نداد فقط به مدت ۱۵ دقیقه اونو بغل کنید آرامش بگیره و ممکنه پستون بزنه اما حتی دورا دور کنارش باشید و با دلایل و فکرهای دیگه سرگرمش کنید تا بتونه همراهتون شه تو اون شرایط
این مورد تویه بعضی از بچه‌ها که مهد یا مدرسه میرن هم بررسی شده
و بچه بعد از مدتی که از پدر و مادر دور میشه بعد از دیدنشون شروع به زدن و پرخاش کردن میکنه
اگر بتونید روزانه فقط ۱۵ تا ۲۰ دقیقه بچه رو بغل کنید و در مورد دوست داشتنش صحبت کنید و بگید که وقتی نیست به اون فکر میکنید و دلتون براش تنگ میشه و همینطور به این فکر میکنید که وقتی برمیگرده ،چه صحبتهایی بکنید و یا چه بازیهایی

اینجوری بچه آرامش میگیره

ممکنه چند روز زمان ببره اما نتیجه‌اش واقعا لذت بخشه😍✌🏼

من انجام دادم و خیلی خیلی راضی هستم❤️❤️✌🏼✌🏼
مامان 💙راد💙 مامان 💙راد💙 ۳ سالگی
امروز بعد از دو تا مصاحبه مهد کودک و مثبت شدن نتیجه مصاحبمون، و بازدید ما از سه تا مهد کودک دیگه و پرسش‌های ما از اونا باعث شد بلاتکلیف بمونیم، کجا ثبت نام کنیم!!!
همسرم تو محیط کارش با آدمهای خوبی ارتباط داره، و هر کدومشون متوجه شده بودن که میخوایم راد رو بزاریم مهد جاهاییکه خوب بوده رو معرفی کردن
و از طرفی گفتن که اصلا نفرستینش تا پیش ۲… و بچه نیاز نداره بره مهد
و به درد خونواده‌هایی میخوره که مادر شاغله و تو محیط خونه نیست
همسرم هم امروز بعد از ظهر به من میگفت تو که کارت تو خونه است و دور کاری و بهتره که نره، پیشت بمونه و …
😳😳😳😳
وااایییی من… دیگه گنجایش مجاب کردن ندارم🫠🫠🫠🫠
به همسرم گفتم آخه فقط راد با منو تو در ارتباطه کسیکه این راهنمایی رو بهت گفته دارن بچه‌هاشونو به صورت گروهی بزرگ میکنند یا تو خونه مامانه خانومشه یا خونه پدریشون
و اینکه راد اصلا دورش بچه نیست همه بزرگن و سن بالا، یا اگر بچه‌ای هست جنسیتش باهاش یکی نیست
من مهد رو برای ارتباط با بچه‌های دیگه و ارتباطهای اجتماعیش در نظر گرفتم، و حتی دیدگاهم اینه که استقلال شخصیتی بگیره
خلاصه که دارم قاطی میکنم😂😂😂
ساعت ۱۲ تا ۲ که برقمون قطع شد تصمیم گرفتم بعد از ناهار سیر ترشی درست کنم روش تاریخ بزنمو بمونه برای چندین سال آینده
تقریبا ۱۵ کیلو سیر رو جمعه پوست گرفته بودیم(خیسشون کردم که راحت پوستش کنده شه)
تنگ‌های شیشه‌ای رو آماده کردم فلفل سیاه‌های نسابیده رو شب تا صبح تویه آب خیس کرده بودم و بعد با سرکه و نمک جوشوندمشون
سیرهارو ریختم تویه تنگ و یه مقدار رب انار با سرکه سیب قاطی کردمو ریختم داخلشون و فلفل‌ها رو اضافه کردم.
به تاریخ امروز دو تا تنگ بزرگ‌ سیر ترشی گذاشتم تا سالهای بعد😅✌🏼
مامان 💙راد💙 مامان 💙راد💙 ۳ سالگی
امروز ما هم مثل خیلیها تو خونه گذشت
همسرم سره کار بود و راد تا بعد از ظهر پیش من بود یسری بازی‌ها با هم انجام دادیم
ناهارساندویچ مرغ پختم
مرغ رو آبپز کردمو ریش ریش شدن با پیاز خلالی سرخ شده و قارچ تفت داده شده میکس کردمو لایه نون باگت گذاشتم و با پنیر گودا تو میکر گذاشتم
خوشمزه شده بود
برای اولین بار چسبید
بعد از ظهر راد با همسرم پارک رفتن و منم رفتم یه دوش حسابی گرفتم😍😍
وقتی برگشتن
رفتن دستاشونو شستن
و همسر اومد تویه آشپزخونه، تعریف کرد که
چند دفعه است تو پارکی که میریم دوتا دختر بچه دو قلو کم‌توان ذهنی هستن😍😍
و راد خیلی زمان پارکشو پیش اوناست و داره یا بهشون پیشنهادهای مختلف برای بازی میده یا مشارکت تو بازی اونا می‌کنه
و متأسفانه بقیه بچه‌هاییکه تویه پارک هستن اصلاً باهاشون بازی نمی‌کنند و یا وارد بازیشون نمی‌کنند حتی بعضیا تا میبیننشون مسیرشونو تغییر میدن
شنیدنش برای من و دیدنش برای همسرم واقعا لذت بخش بود
یکی از سوال‌های مهد کودک هم همین بود که مشکلی با این قضیه ندارید که راد هم کلاسیه اوتیسم یا کم‌توان ذهنی یا معلول داشته باشه، که ما جواب دادیم اصلا اتفاقا پذیرای این موارد هستیم.
خلاصه که مامانهای گل ، مامانهای عزیز به بچه‌هامون منعطف بودن رو آموزش بدیم.
این انعطاف برای آیندشون خیلی خوبه😍😍😍
برای خلاقیتشون، برای صبور بودنشون و …
راستی کسی هست ترشی بادمجون درست کرده باشه، که رنگ بادمجونش بنفش باشه و قهوه‌ای نشده باشه؟!
مامان 💙راد💙 مامان 💙راد💙 ۳ سالگی
چند روز بود فشار آب ساختمون پایین بود و اصلا نمیتونستم چیزی بشورم
امروز صبح زود که همه خواب بودن، ماشین لباس‌هارو روشن کردم
فشار آب هم خوب بود، یه دوش گرفتم
داشتم صبحونه آماده میکردم یادم افتاد قبل پریود شدنم میخواستم موهامو رنگ ریشه بزنم
فردا یه مهمونی باغی دعوتیم
نمیدونم تو اون تایم گرما چی بپوشیم چون مهمونی خونوادگی نیست و چی ببریم🤪🤪🤪
جاتون سبز امروز دیزی پخنم که منو راد حسابی گرسنه‌مون بود خوردیم چون بابایی گفته بود ممکنه دیر بیاد
داشتم اتاق‌ها رو جارو میکردم دو تا مطلب یادم اومد که بهتون بگم
اولی برای مامانهاییکه مشکل صافی کف پای بچه‌هاشونو دارن
دمپایی انگشتی بخرید زودتر از اون چیزیکه فکر می‌کنید مشکلشون رو به بهبودی میره
دومی دوتا کتاب هوش چند ماه پیش خریدم ایناها خیلی خوبه و سرگرمی مناسبیه
و اینکه بذرهای مختلف خریده بودم، امروز با راد جعفری و شاهی کاشتیم
خیلی بامزه باهام همکاری کردو خاک ریخت و دونه‌های بذرو پاشید و بهش گفتم روزی یکبار باید بهشون آب بدیم از ساعت ۱۰ صبح صد دفعه رفته نگاه کرده و میگه در نیومدن که😂😂😂

خلاصه که بچه‌ها مفهوم انتظار و صبر و گذر زمان رو درک نمیکنند پس تا در اومدنشون باید سرگرمش کنم😍😍😍
مامان ❤️امیرحسام❤️ مامان ❤️امیرحسام❤️ ۳ سالگی
سلام مامانای عزیز طبق تایپینک قبلیم دیشب تا صبح از شکم درد به خودم میپیچیدم یعنی اصلا چشم رو هم نزاشتم سمت راست زیر شکمم هم درد میکرد انقد استرس داشتم که نکنه آپاندیسم باشه چون همین بلند میشد راه برم کل بدنم از درد میلرزید بلاخره صبح رفتم دکتر عمومی برام سونو گرافی لگن و شکم نوشت رفتم انجام دادم گفت بخاطر کیت های ریزی که داری شکم درد و لرزم بخاطر همین بود وگفت باید بری پیش متخصص زنان پیگیر باشی هیچ دارویی برام ننوشت چون ماه قبل هم رفته بودم هم آزمایش چکاف کامل داده بودم هم سونو شکم و هم سونوی واژینال گفته بود کیستت دفع شده نمیدونم این دیگه چه دردیه که یعنی هر ماه باید بکشم دکتر گفت کیست اصلا درمان نداره چون 90 در صد خانوما کیست دارن بستگی به بدنشون داره منم چون دیگه بیخیال شدم البته خسته شدم گفتم دیگه بمیرم هم نمیرم الانم دور نافم و شکمم بلند که میشم یهو درد میگیره و فقط استامینوفن خوردم فعلا بیخیالش شدم چون واقعا نمیشه هر ماه بخوام دکتر برم کلی برام آزمایش و سونو بنویسن اخرش هم هیچی به هیچی واقعا دیگه خسته شدم حالا در حال حاضر چه دارویی برای شکم دردم بخورم که یه کم آروم شم... ممنون میشم اگه بگید
مامان 💙راد💙 مامان 💙راد💙 ۳ سالگی
تقریبا ۲ بعد از ظهر وقتم آزاد شد و ناهار خوردیم،
راد بعد از ناهار اصرار کرد که با بابا جون جون بره سره کار
منم مقاومت نکردم فقط لباسی پوشوندمش که خاک نشینه روی پوستش ، چون خونه قدیمیه و خاک مرده
با رفتنشون بادمجونهاییکه از دیروز تو آفتاب گذاشته بودمو آوردمو ترشی بادمجون شکمپر آماده کردم یه تیکه نباتم گذاشتم روشو درشو بستم
رفتم سراغ لباسهاییکه باید اتو میکردم
تموم که شد یه تی خونه رو کشیدم که صدای در اومد
همسرم و راد با یک کارتون اومدنو با سرعت یسری کارها کردنو
گفتن دوتا بچه گربه است دستش نزنیا 😳😳😳 شیرشونو دادنو رفتن
ت
من با حیوون هر نوع حیونونی تو خونه مخالفم حریف تمیزکاری ایناییکه زبونمو متوجه میشن نمیشم چه برسه به اون بی‌زبون‌ها
خلاصه رفتم در جعبه رو باز کردم فکر میکنم نوزاد گربه هستن چون نه راه میرن و نه میبینن
مامانم تازه از سره کار برگشته بودو بهم زنگ زد جریانو بهش گفتم،
ادامه داد که هر دو ساعت باید بهش شیر بدین و …
خلاصه که بعد از ظهر تو فکر گربه‌ها بودم که یک کلاغ اومد پشت پنجره‌ای که کارتون گربه‌ها بود🙃🙃🙃
سریع پنجره رو بستمو لامصب شکارچی ، عاشقه کلاغم
به همسرم گفتم فقط تا زمانی اینجا باشن که راه افتادن و دیدشون خوب شد، اسیر شدیم بخدا

چند شبه قبله خواب میاد پیش من
چندتا کتاب براش میخونمو یه داستان مفید آموزشی از بچگیه خودم میگمو میخوابه
این چند شب وسط داستانها میگفت منو محکم بغل کن و من هر بار میگفتم ماما دردت میگیره و اونم اصرار نمیکرد میگفت پس ماساژم بده
امشب یهو گفتم بزار محکم بغلش کنم چرا اینقدر مقاومت می‌کنم
باورتون نمیشه تویه ۲۰ ثانیه خوابید🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️❤️❤️❤️
بچه‌ها هر چیزی موقع خواب میخوان براشون انجام بدید میرن تو عمق خواب