خیلی خستم خیلی دلم چن سال پیشارو میخاد یا مجردی هام بخورم بریزم بپوشم بی استرس بی دغدغه سریال ببینم بزم پیاده روی ساعت ۱۰شب برگردم خونه برم تو اینیستا بچرخم فقط به خودم برسم خیلی خستم ......تقریبا از غروب گریه کردم هیچی حالمو خوب نمیکنه ولی متاسفانه الان وسط اتاق خابم پسرم نمیزاره دماغشو خالی کنم خابش برده تو خابم نمیزاره فقط خرخر میکنه خوش به سعادت اونایی که کمکی دارن یه دایه ی مهربان تر ازمادر که روزی چن ساعت بچشون رو نگه میداره فقط خدارو شکر کنن

همه این حرفا و خستگیات وقتی بچه سالم باشه با یه استراحت چند دقیقه ای هم فراموش میشه.
ولی خدای نکرده بچه ناسالم باشه اونوقت میفهمی چقدر همین خستگی ها قشنگن‌.

من هم صبح دخترم که میره مدرسه دختر کوچکم بهونه میگیره تا آن موقع که دخترم از مدرسه بیاد بعد هم درس هاش را می خواد بنویسه تا دختر کوچکم می خوابد مشق می نویسد دیگه به خواندن نمی رسه بعد هم که بیدار میشه دختر کوچکم نمی زارم درس بخونه موندم چکار کنم با درس ها دخترم

من الان تو یه دوره سخت پسرم قرار گرفتم به شدت بی قرار و بی حوصله بهونه گیر شده شدید بهونه میکنه فقط گریه کلا خواب که ندارم نهایت ۲ساعت تو ۲۴ساعت خیلی اذیت میکنه میخوابونم یهو بلند میشه شروع میکنه به جیغ داد گریه با بدبختی فلاکت آروم میکنم یکم میگذره باز

وای دقیقا منم همین حس دارم
همش میگم کاش حداقل برمیگشتن ب 15 سالگیم میرفتم مدرسه با دوستام بکو بخند میکردم تو راه
هر وقت دلم میخواست می‌خوابیدم پامیشدم‌ فیلم نکاه میکردم
نگه همش با ی بچه لج باز سرو کله بزنم

بارداری عزیزم ؟ منم دوتا شیر ب شیر دارم پسر انقد شلوغن انقد اذیت میکنن دیونه شدم بقران بعضی وقتا جنون دست میده بهم انقد اذیت میکنن میگم خودمو میکشم

دقیقا منم حس حال شما رو دارم بعد ده سال بچه دوم رو آوردم خدا برام حفظش کنه ناشکری نمیکنم همش میگم ایکاش دومی رو نمی آوردم پابند خونه ام همش دتر بزرگم از آب و گل دراومده بود راحت بودم

چقدر منی تو دلم میخواد زار بزنم
الان چند هفته ای؟

دقیقا منم توی همین مرحله ام، تو تنها نیسی🥺
ولی بدون ک روزای خوب ماهم میرسه، بلاخره تموم میشه این روزا🙏