لحظه ای که فهمیدم پناه رو باردارم چقد شیرین و قشنگ بود ، گریه و خنده و ذوق و شوق و همش با هم داشتم ، فقط هم فکر میکردم چجوری دخترم و باباشو سورپرایز کنم ، یه برنامه چیدم نزدیک تولد همسرمم بود رفتم بیرون خرید و ازمایش خون دادم که مطمئن شم باردارم ، ازمایشو که دادم هنوز جواب نیومده بود ازونجا رفتم خرید ، یادش بخیر بیرون بودم که ازمایشگاه زنگ زد (باهاشون هماهنگ کرده بودم که جواب و بهم بگن تلفنی) لحظه ای که گفت مثبته تو خیابون بودم و همونجا از ذوق زدم زیر گریه .....
خدایا هرکسی ارزوی بچه داره رو به ارزوش برسون

بچه هامو برام حفظ کن ، من رو هم برای بچه هام حفظ کن ❤️❤️❤️

ای جان دلم‌ خداروشکر ک سالم و سلامت به دنیا اومده
منم وقتی فهمیدم حامله ام‌ دنیا ریخت رو سرم هر روز گریه میکردم حالم خیلی بد بود افسردگی گرفته بودم چون شرایط شوهرم و زندگیمون اونطور نبود ک بچه بیاریم خیلی ناراحت شدم واقعا دلم شکست گفتم آینده بچه و .... ما هم ک اجازه ایم دیگه اولش ک نمیدونسم حاملم‌ کلی زعفران و انواع دمنوش هارو خوردم کمر مو صد بار کوبیدم دیوار ک پریود بشم چیزای خیییییلی سنگین برمی‌داشتم و فلان هیچس نشد تا اینکه بی بی چک زدم فهمیدم حاملم مردم‌زنده شدم
خداروشکر سالم و سلامت به دنیا اومد ولی اقعا سخته شوهرم کار نداشت اجاره و کلی دردسر دیگه نمیخواستم یه بچه هم شریک درد های ما بشه 😔😔😔😔

برای تولد فسقلیتون اگر مینیمال پسندید و اکسسوری خواستید در خدمتم دوست عزیز 🌼

الهی آمین
من روز دختر (میلاد حضرت معصومه) بود که تستم مثبت شد همون موقع به دلم افتاد که بچم دختره خیلی حس خوبی بود الهی قسمت همه بشه چراغ خونشون با بچه پرنور تر بشه

امین عزیزم

آمین الهی