مامانای دوقلو دار بچه هاتونو خودتون تنها نگه داشتین یا کمکی داشتین؟
من بیشتر اوقات خونه بابامم منتها مادرم حوصله و کشش بچه هامو نداره کارای خونه هم باید انجام بده بنده خدا، دوس دارم خونه خودم بمونم منتها از پس این دوتا وروجک برنیام با شوهرمم همش بحث و دعوا میشه موندم چیکار کنم

من از ۸روزگی خودم تنهایی نگهش میدارم بایه پسر سه ساله
تنهایی ب نظرم بهتر قلق بچها بدست میاد راحتر وقشنگتر ب بچها میرسی
وکسی رومخت یا اظهار نظر یا ایرادگیری نداری

ببین باور کن تنهایی خیلی راحت تره اعصابت آروم تره بچه هاتم آروم ترن
من از یه ماهگی شون خودم تنها نگهشون میدارم با اینکه سه قلوان

باور کن خونه خودت هم خودت راحت تری هم بچه‌ها

بنظرم تنهایی بهترینه
من تنها بیشتر بلدم چیکار کنم
مامانم میاد کلا روتین عوض میشع

من خودم نگه میدارم

من آویزون مامانمم هنوز
شنبه و یکشنبه ها مامانم میاد خونم
دوشنبه تا چهارشنبه من میام
چهارشنبه ظهر که شوهرم میاد میریم خونمون تا شنبه
واقعا نمیشه تنهایی نگه داشت منم خسته شدم از اثاث بردن و آوردن مامانمم بچگی هیچی نمیگه ولی خب پاگیر ما شده بدخواب میشه شبا دیگه چه میشه کرد ایشالا کم کم بزرگتر میشن روتین میشیم

بایدیادبگیری تنهایی ازپسشون بربیایی

من تا الان کمکی دارم اما اونم میخاد بره دیگه کسی رو هم ندارم جاش بیاد
از ماه دیگه دست تنها میشم
میدونم خیییلییی سخته ولی در نهایت ما مادر بچه ها هستیم و باید مسئولیتشونو قبول کنیم
تا جایی ک متوجه شدم هم طبق تجربه بقیه مامانا کم کم دستمون میاد زمان بر و سخته ولی به یه روتین میرسیم

من هنوز محتاج مادرمم و اونم خسته شده دائم سرکوفتم میزنه،خونه خودمونم در حد یه سالن و اشپزخونه خیلی کوچیکه بچه ها نمیمونن حوصلشون سر میره،خیلی خودم فشار روحی رومه

من از ۱۷ روزگی تنها بودم
دو بچه بزرگترهم دارم که کمکم میکنم
البته الان که مدراس باز شده تنهام تا ظهر
درسته بچه ها برزگتر کمکم میکنم ولی خوب اونها هم کارهایی دارن که باید براشون انجام میدم مثل غذا پختن یا ظرف شستن . وقتی که خودت تنها باشی دبگه این کارها زیاد نیست

منم داغون شدم خصوصا وقتی حساس هم هستم وسواس گرفتم

من ک شهر غریبم هیچکس ندارم

من بعد واکسن ۶ ماهگی خودم تنهایی نگه داشتم ولی حمومشون با مامانم بود.اتفاقا تنهایی بهتر تره و بنظرم آرومتر میشن و میتونی روتین داشته باشی

من خونه خودمم روزا تنها نگه میدارم شبا مامانم میاد کمک دوروزم مادر شوهرم میاد کمک