نمی‌دونم خوشحال باشم یا ناراحت
۵روزه زایمان کردم
زیر شکمم بخیه
حال روحی صفر نیاز داشتم یکی همدمم باشه و پشتم باشه
خانواده شوهرم اومدن خونم مادر و خواهر بدبخت منم اومدن اینا پی گشت و گذار بودن مادر من همش کار میکرد
دیروز دیگ به سرم زد به شوهرم گفتم چرا اینا اینجوری میکنن
اومد خونه دادو و بیدار اوقات بچه هام و مادر و خواهر تلخ کرد مادرش مشکل قلبی داره میگ اگه چیزیش بشت تاخسیر شماش مردی که با جون و دل میخواستمش دیگ از چشمام افتاد دیشب تهمت زدن به خواهر هم همسرم هم خانوادش از خونه ای با جون و دل ساختم و زندگی کردم بیرونم کردن و از بچه هام دور بچه هایی که وابسته منن هستن خیلی دخترم وقتی نیستم کلی گریه می‌کنه پسرم شیر خودمو میخوره دیشب که بیرون کردن من و خانوادم با هزار بدبختی یکیو‌ پیدا کردیم زنگ زدیم رفتیم خونش تا الا دلم خیلی خونه دنیا رو سرم خراب شده برام دعا کنید حالم خوب بشه حدقل بچه هام بدن بهم 😭😭😭😭😭😭😭😭
#بارداری #زایمان

۳۳ پاسخ

الهی باعث و بانی نبینه مگه با زن تازه زایمان کرده اینجوری حرف میزنن ببخشید این میگم ولی همسر شما بی عرضه هس هر اتفاقی افتاده بود حالا من نمیدونم میتونست هم خانواده ی خودش هم واسه تورو بیرون کنه بگه خودم به زن و بچم میرسه نه این زنش و که ۵ روزه زایمان کرده بچه رو ازش بگیره بسپره دست کسه دیگه هیچکس برای یه نوازد نمیتونه مادرش باشه دلم گرفت گلم این همه انتظار بکشی بعد بیان اینجوری کنن زیاد خودتو ناراحت نکن بهت دعا میکنم ایشالا همین امروز برگردی پیش بچه هات

وااای نمیدونم واقعا چی بگم فقط بگم دلم برات خونه دختر 😭😭😭😭

خدانبخشتشون 🥲

وای خدا لعنتش کنه 😭

ای الهی بمیرم برا دلت خواهر خداا ایشالا حق تو و بچه هات رو بگیره ازشون چرا ب خواهرت تهمت زدن

خدا لعنتشون کنه این چه کاریه

🥺🥺😮‍💨

وااا چ آدمایی پیدا میشن تو این موقعیت مگه لازمه این کارو باهات بکنن

کاش امروز بری کلانتری و شکایت کنی از خونه بیرونتون کردن
این خودش تو مراحل طلاق خیلی به کارت میاد
البته انشالله به طلاق نمیکشه و به گوه خوردن میفته

بنظرم چند روز صبر کن جوابش نده به غلط کردن افتاد اونموقع قشنگ میتونی تلافی کنی
فعلا شاکی نشو

فقط ۲۲ سالتههههههه‍ههههههه با خودت این کارو نکن
کاش میگفتی همسرم بگو نیان،مادرم هست اینا برن اونا بیان که کمکم هم باشن

الهی بگردم عزیزم فقط بسپار به خدا جوابشونو بده مگه با کسی که تازه زایمان کرده این کارو میکنن

ولی باید صورت جلسه میکردی با یک مامور ک بچتو ازت گرفتن و بیرونت کردن وگرنه فردا عدم تمکین و ترک خونه میزنه برات و مشکلت بزرگتر میشه

واای واقعا نمیدونم چی بگم 😔 خدا لعنتشون کنه. روزای بعد زایمان هر چی که آدم تجربه کنه تا عمر داره یادش نمیره . شوهرت خیلی ساده و دهن بین . حس میکنم سنش کمه هنوز شعور زن داری بلد نیس. الهی که سرش به سنگ بخوره و بیاد دنبالت زودتر عزیزم غصه نخور

مسافرخونه ای، دوستی، برو اصن نمازخونه پاسگاه. اینجور بیشتر هواتو دارن
فردا میگن چطو بچتو ول کردی رفتی
حداقل همونجا باش ببینن طاقت نداری بری

باورم نمیشه😑😑
برو ازش شکایت کن مرتیکه بی غیرت رو
بگو از خونم بیرونم کرده بچه شیرخوار دارم مگه الکیه اخه

همون دیشب میرفتی شکایت میکردی

برو شکایت کن ازش حق نداره بچه رو ازت بگیره یا بیرونت کنه

ای وای چقدر نفهمممممن

وا هیچ شوهری حق نداره همچین کاری کنه چه ادمیه

من باردارم چند روز پیش این اتفاق برام افتاد و بیرونم کرد،فقط رفتم وسایلمو برداشتم و طلاهامو گزاشتم جلوش،میخاستم زندگی کنم برای همین بلیط گرفتم و برگشتم شهر خودم و به خونه داییم رفتم،داییم تماس گرف باهاش و کمی بحث کرد،خودمم اصلا جواب تلفن ندادم تا بعد از چهارروز خودش اومد دنبالم معذرت خواهی
اگ نمیخاستم زندگی کنم فورا شکایت تنظیم میکردم

وای دختررر نگوووو

اگه میخای زندگی کنی باهاش صبر کن هنوز،یا کسیو واسطه کن بیاد اشتیتون بده
اگه میخای اذیتش کنی برو شکایت کن بگو اینا بچمو که چند روزه است از من گرفتن و انداختنم بیرون

خدا لعنتشون کنه ایشاللع مثلااومدن هواتو داشته باشن

چرا تو رفتی اشتباه کردی
اونا میرفتن
اونجا خونه توئه نه اونااااا

عزیزم چقدر ناراحت شدم 😔

سلام عزیزم وای چرا آخه
چرا اینجوری ان
یعنی چی بچه هامو گرفتن
بچه شیرخوااااااااره گناهه خب
خودت هم اذیت میشی مادری
چه بی رحمن
سر چی آخه اینجوری کردن بی شرفا
بیرونت کردن از خونه به چه حقی خب؟؟؟؟؟؟؟؟
حق داری با این حال و روزی که داری آخه زائو دو تا بچه هاااات

وای خدا لعنت کنه
چرا اینجوری گردن اخه
خدا ذلیل کنه همشونو

خانواده شوهرهیچوقت ادمو جمع نمیکنه نبایدالکی ب شوهرت میگفتی ک بحثتون بشه

چقدر شوهرت بیشعوره حالا هرحرفی هم زده باشه مگه دیوونه س ک زده ب سیم آخر خجالت نکشید از مادروخواهرت میدونم سخته ولی صبور باش خودش میفهمه چ غلطی کرده

وای بگردم برات 🥲
عجب آدمایی پیدا میشن خدا لعنتشون کنه انشاالله همینا سرشون بیاد🤦‍♀️

الاهی بگردم خدا کمکت کنه چقدر شوهرت آدم بیخودیه زن و بچه هاشو ب مادرش و خواهرش ترجیح داده ولی تو نباید از خونت میرفتی بیرون میزاشتی اونا برن

وای خدا لعنت کنه
چرا اینجوری گردن اخه
خدا ذلیل کنه همشونو

سوال های مرتبط

مامان آقـا سُـبحـان🩵 مامان آقـا سُـبحـان🩵 ۶ ماهگی
سلام
بیخشید نگرانتون کردم و مرسی که برام دعا کردید ...
والا هنوز حالم برای تعریف کردن تجربه ی مذخرف زایمانم خوب نیست
نمیدونمم کی خوب میشه
ولی چون دیدم خیلی نگران شدین گفتم بیام ی خلاصه بگم بهتون
...
من دیشب کیسه ابم پاره شد بستریم کردن با همون دوسانت . بماند که چه فلاکتایی داشتم تا این دو سانتو‌کردیم 9
یهو گفتن دهانه رحمت ورم کرده 9ت شد 7🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️
باز ورزش برعکس دادن بهم که بچه برگرده عقب تا دهانه رحم ورمش بخوابه

دردامم هی داشت زیاد و زیادتر میشد بحدی ک‌دیگ اپیدورال هم جواب نمیداد ی مسکن تزریقی یکی هم تو سرمم زدن بازم افاقه نکرد
داشتم میمردم از درد
بعد دکتر و ماماها با فرض اینکه شکمم بخاطر چاقی خودمه نه وزن بچه
هی باهام دعوا میکردن که چرا زور نمیزنی لگن به این بزرگی بچه هم که ظریف و 3 کیلوییه
بعد ک با پاره شدن من و بدبختی و مرض سکته رفتن و هزار درد و بدبختی دیگه
بچه بدنیا اومد
کاشف به عمل اومد که چی ؟
بچه ۴۴۰۰ کیلو بوده و من بدبخت مادر مرده زور میزدم ولی بچه بزرگتر از توانم یوده
بعد اینام با کارایی ک کردن سر زایمان
هم جون من هم بچه رو به خطر انداختن
الان هم من بستری ام و کلی ازمایش دارن ازم میگیرن ک مطمئن شن زایمان برام عوارض نداشته باشه هم بچه ...
ممکنه بچه بخاطر زایمان دچار عوارض شده باشه فعلا ک دارن ازش ازمایش میگیرن 😭😭😭😭
منم فقط همون لحظه اول دیدمش که اونقدر بی حال بودم حتی الان یادم نمیاد چه شکلی بود 😭😭

برامون دعا کنید جفتمون فردا مرخص شیم 😭😭😭😭
مامان پناه مامان پناه ۳ ماهگی
خانوما شما به چشم نظر اعتقاد دارین من بچم وحشتناک بهم ریخته الان یه هفتس خواب نداره همش گریه شبا که دیگه وحشتناک
خشک میشه دیگه نفسش می‌ره دیشب مادر شوهرم اینجا بود اون که اومد رفتن بچه وحشتناک باز شروع کرد که فقط پرواز نمی‌کرد از دیشب هم که جلوشون شیر خورد بعد دیگه حتی شیر نمیگرف به بدبختی
خودم می‌دونم مادر شوهرم اینا اینجورن الان دیگه ثابت شد امروز بردم بچم پیش یه خانومی گفته چشم نظر داره و خودمم میدونستم تا میان بعدش دیگه بچه دیوونه میشه فرار کردم اومدم خونه مامانم دیشب اومدن باز بچه اینجور شد
از وقتی وسایل بچه دید
کلا حسودی همش هم شوهرم مقصر نشون داد خدایی یه گهواره کریر چندتا تیکه وسایل ضروری واسه بچم بعد یازده سال خیلی 🥺لعنتیا همه جا هم گفتن حالا اینا چندتان که به شدت حسودن
باید چیکار کنم واسه چشم نظر
چقد هم خودم اذیت می‌کنه همش میگه امنه مقصر هی آمنه فلان اومدم خونه مامانمم باز هم اومد دیشب شوهرمم گیر داد پسفردا برگردیم خونه برم این دیگه ول نمیکنه خونمون یه جا روانی فکر می‌کنه خیلی حالیش