خانوما بنطرتون اگه بچه ای شیطون باشه تو مهد تا الان باید معلوم بشه؟پسرم هرچی بقیه شیطونی میکنن فقط نگا میکنه خیلی ریز بازی میکنه مثل بقیشون نیست کم رو هم هست

۱ پاسخ

حوشبحالت من از،فضولی نمیتونم کیان وببرم جایی میترسم هواسشون نباشه خرابکاری کنه

مقالات مرتبط

بیش‌فعالی کودکان
بیش‌فعالی کودکان | علائم، علت و درمان بیش‌فعالی در کودکان
بازی کامپیوتری برای کودکان
بازی کامپیوتری برای کودکان | مزایا و معایب آن
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟

سوال های مرتبط

مامان پسر نانازم مامان پسر نانازم ۴ سالگی
خدا رو شکر که مهد و کلاس میبرمش برا همه تون پیشنهاد میکنم ببرینشون ،،،،هم بازی می‌کنه هم سرگرم میشه ،هم روابط اجتماعیش بالا می‌ره هم یکم با خودت تنها میشی،،،،،شبها هم زودتر میخابه،خصوصا اگه بچه اتون شیطونه
مشاهده ۴ پاسخ
مامان ارتین و رادین مامان ارتین و رادین ۴ سالگی
مامان ها سلام،، من پسر بزرگم چهار سال و نیمشه ، خیلی شیطونه ماشالله،، اصلا اهل تلویزیون و گوشی نیست فقط اهل بریز و بپاشه ،، با وسایل خونه بازی می‌کنه بالای کابینت هاست و کشو هارو میگرده پسر کوچکمم همش ازش یاد میگیره و باهاش همکاری میکنه،، از صبح تا شب کلا سرپام فقط جمع میکنم اونا میریزن،،حسرت ی خونه ی تمیز به دلم مونده،، هفته ای سه روز میزارمش مهد چهار ساعت اونجاست یکم راحت میشم همین که میرسه خونه رو منفجر میکنه،، خیلی خسته ام از دستشون،،، شوهرم اصلا کمکم نیست😑😑
مشاهده ۷ پاسخ
مامان پسرم👨‍👩‍👦 مامان پسرم👨‍👩‍👦 ۵ سالگی
شماهم از صبح تا شب با بچه بازی میکنین؟ من که دیگه حالت تهوع گرفتم از بازی . از لحظه ای که چشم باز میکنم نان استاپ دارم بازی میکنم. فوتبال والیبال هندبال بدبختی‌ دومینو. اصلا بخدا اضطراب گرفتم دیگه از بس کارام میمونه. اگه بازی نکنم هم اینقدر اذیتم میکنه سگ میشم. مهد هم میره ولی انگار نه انگار. خستگی نمیفهمه. تا میره هم رو دور تند غذا میپرم و حمام و کارام.
مشاهده ۴ پاسخ
مامان فندق خونمون مامان فندق خونمون ۵ سالگی
مامانا سلام
من پسرم خیلی وابستمه پارسال نوشتمش مهد نرفت ینی دوس داشت بره خیلی هم دوس داشت هروز می‌گفت بریم ولی نمی‌رفت با بچه ها بازی کنه الآنم امسال نوشتمش کلاس فوتبال نمیره با بچه ها با مربی بازی کنه خودش توپشو برمیداره یه گوشه زمین بازی می‌کنه خدا بهم رحم کنه تو مدرسه وایسه امسال پیش دبستانی باید بنویسم
مشاهده ۱ پاسخ
مامان امیدگلم مامان امیدگلم ۵ سالگی
سلام خانمهای گل، من خونم تو مفتح هست. کارگاه مادر و کودک یا جایی رو میشناسید که به استقلال بچه کمک کنه؟؟؟ پسرم بشدت بهم وابسته هست ‌،خیلی نگرانشم. پارسالم ،مهد تنها نموند، شیش ماه تموم ،همپاش مهد بودم. امسال می‌خوام یه راه پیدا بشه تا بچم اذیت نشه
مشاهده ۰ پاسخ
مامان هیراد مامان هیراد ۴ سالگی
خانوما تو مهد کلاس پسرم یه پسرست بچهارو میزنه و سُک میده مربی خیلی کنترل میکنه جدا از بچها مینشونش . پسر من سمتش نمیره اما دیروز دیدم دارن باهم بازی و بدو بدو میکنن بدون هیچ اذیتی پسرم نیم ساعت باهاش مشغول بود کاری بمن نداشت اخه بدون من کلاس نمیمونه حالا به مربیش گفتم مراقب پسرم باش از اون پسر دور باشه گفت من خودم کنترلش میکنم اتفاقا اون پسر داره باعث میشه پسرت از تو جدابشه و مستقل شه اذیتم نمیکنه اصلا من مراقبشم . پسر من کم رو و ساکت حالا دوتا از شیطونا باهاش دارن دوست میشن اما باهاش خوب رفتار میکنن منم مرتب میگم دوست خوبی برا هم باشین .جای نگرانی هست بنظرتون؟
مشاهده ۴ پاسخ
مامان محمد مامان محمد ۵ سالگی
سلام مادرای عزیز خوبین انشاالله حال دلتون خوب باشه... خواهرشوهرم 7 ماه بارداره ی کم وزنش زیاده الان وزنش 105 هست.. مشکلش اینه که وقتی میشینه پهلوش درد میکنه.. ایستاده و خوابیده اینجوری نیست فقط وقتی میشینه شما عزیزان تجربه ای دارین؟
مشاهده ۴ پاسخ
مامان امیرعباس✨️ مامان امیرعباس✨️ ۴ سالگی
خانوما پسرم حالش خوب بود حتی صبح بردمش مهد ... برا ناهار فقط نون خورده...میل نداره.الانم اب میخوره استفراغ میکنه.۵ بار تا حالا استفراغ کرده.الانم بی حال نشسته ... چیکار کنم؟ببرمش دکتر؟ تا حالا بچه هاتون اینطوری شدن؟
مشاهده ۷ پاسخ
مامان علی مامان علی ۴ سالگی
سلام وقت بخیر خانما لطفا لطفن اگه تجربه دارید کمکم کنید. امروز پسرم توی مهد دست ب شلوار دوستش زده و از پشت میگه چسبیده بهش.. الان مربیش گفت بهم خیلی داغون شدم اینم بگم ک منو باباش اصلا رابطه ای نداریم ک بخاد ببینه فقط کنار هم میخابیم ولی گوشی اینستا زیاد دستش هست الان اومد خونه من باید چکار کنم
مشاهده ۶ پاسخ
مامان ماهان و میلان مامان ماهان و میلان ۴ سالگی
مامانا پسر منم همش میگه من با کی بازی کنم گریه میکنه مدام میگه بریم خونه ی کسی
حالا مهد نبردم دلایل خودشو داره
الان دارم فک میکنم باهمه وقتی ک براش میزارم از بازی نقاشی خمیر اینا بازم حوصلش سر میره پسر دوم بدنیا بیاد ک اصلا جانی نمیمونه واسه بازی و اینا این بچه چی باید بشه گناه داره
از حالا میشه مهد برد!؟آخه مهد گفتن باید لباس فرم بدوزه منصرف شدم آخه اومدو نموند این همه هزینه لباس و کتابب و لیست لوازم تحریر
مشاهده ۱۱ پاسخ
مامان سعید و یاسی مامان سعید و یاسی ۵ سالگی
پیش دبستانی ها دو نوع هستن
یه نوع مثل مدرسه هستش قانون دارن زنگ تفریح دارن میرن حیاط
ولی یه نوع دیگش مثل بازی خونه مثل مهد هستش
حس میکنم مدل اول رسیدگی بیشتری دارن به بچه ها از لحاظ آموزشی
ولی گزینه دوم حس میکنم زیاد با بچه کار نمیکنن فقط نگه میدارن زنگ‌تفریحم تو همون بازی خونه بازی میکنن
گزینه اول از پسرم تست گرفت مقل سنجش قبول نشد
گزینه دوم که خیلیم زیاده هرجا رفتم قبول کردن تست نگرفتن
ولی پیش دبستانی ک آزمون گرفت از پسرم خیلی باحالتر بود دوس داشتم بره اونجا با اینکه شلوغتر بود
مشاهده ۹ پاسخ
مامان لپلپی 😍 مامان لپلپی 😍 ۵ سالگی
سلام خواهرا 36 سالمه تا پارسال اصلا تصمیم به فرزند دوم نداشتم ولی الان تصمیمم عوض شده و خیلی هم دو ست دارم خدا درباره بهم بچه بده کیست تخمدان دارم و فولیکول ریز پیش این دکتری که رفتم تو این مدت هیچ نتیجه نگرفتم .خواهش میکنم اگه دکتر خیلی مجرب و با تجربه ای رو میشناسید که زود مشکلم حل بشه رو معرفی کنید در تهران ..
مشاهده ۴ پاسخ
مامان دلوین مامان دلوین ۵ سالگی
مادرا بیاین کمک
خواهر زادم 8سالشه
دخترم 4سال
باهم بازی میکنن ب خواهر زادم نگا میکنم کلا دستش ب التشه واونجاش بلند میشه
هیچ وقت بچو ول نکردم ونمیکنم ولی بنطرتون این بچه چیزی دیذه ک اینطوری میشه آلتش؟
برادرزاده شوهرمم کلا دنباله فرصته دخترمو ببره تو اتاق شلوارشو بکشه بایین اونجاشو نگا کنه ...حالا خونه برادر شوهرم نمیرم ولی الان خواهرمو چیکار کنم
هیچ وقت فک نمیکردم تو این سن نگرانه همچین چیرایی باشم
مشاهده ۷ پاسخ
مامان آیهان و آیین مامان آیهان و آیین ۴ سالگی
پسرم ن مهد میمونه ن پیش یک میمونه فقط میگه تو هم باید باشی اصلا عادت نمیکنه خسته شدم راهکاری راه حلی کمکی دارین
مشاهده ۸ پاسخ
مامان لیانا مامان لیانا ۴ سالگی
مامانا ترخدا جواب بدین قرص آرامبخشی که بدون تجویز پزشک بشه ۷ورد هست خواب آور نباشه اینجوری نبودن خیلی عصبانی شدم خیلی بزرگمو میزنم اذیتم میکنه خیلی زیاد الان زدم در گوشش بعد مثل دیونه ها پشیمون نبودم. از ساعت ۱۰.۳۰ اومدیم اتاق برای خواب صبح مهد بوده بعداز ظهر نخوابه بک ساعت و نیم پارک بوده میگه رو پا منو بخوابون هنوز ابن عادت مسخررو نمیخواد کنار بذاره گریه گریه هرچی با مهربونی ماساژ غصه بگم انگار نه انگار کوچیکم در طول روز اذیتم میکنه این موقع شب یه کوچیک الهی بمیرم گوشی دادم تا اون یکی و بخوابونم من خیلی مادر بدیم خیلی زیاد حالم از خودم و بچه داریم بهم میخوره
مشاهده ۵ پاسخ