اینستا می‌چرخیدم چندتا پست دیدم باگوشت و استخوان حس کردمش
یکی مامانه باگریه بچه رومیخابوند کافه داشت سرکاربودن می‌گفت تو روخدابخاب خیلی کاردارم
یکی دیگه بچه به بقل گریه میکرد خودشو میزد ازشدت بی خوابی
چقدر برای من پیش اومد هیچ کس نبود به دادم برسه انقد گریه میکردم خودمو میزدم

۵ پاسخ

و منی که ۳ ساله روی هم شبا دو ماه بیشتر نخوابیدم‌ تا صبح نق و گریه گوش میدم

و من

و من ۷ ماه سال وضعیتم اینطوریه🫠🫠🫠

و من💔😔

چقدر من 🥲❤️‍🩹

مقالات مرتبط

از خواب پریدن کودک با گریه
از خواب پریدن کودک با گریه نشانه چیست؟
مزایا و معایب داشتن پرستار بچه
مزایا و معایب داشتن پرستار بچه
توضیح بچه دار شدن برای کودکان
توضیح بچه دار شدن برای کودکان
آموزش خواب به کودکان
آموزش خواب به کودکان بدون گریه در سنین مختلف

سوال های مرتبط

مامان جوجو خوشگله مامان جوجو خوشگله ۲ سالگی
نمی‌دونیم چی شد که خونه مامانم بودم زرشک پاک میکردم رفتم بشورم تموم شد دیدم کنار روم پام میخوره شلوار مو از داخل نگاه کردم دیدم سوسک توشلپارمه به که کندگی جوری جیغ میزدم شلوارمم نمی‌تونستم دربیارم وحشتناک جیغ می‌کشیدم به جیغ من مامانم بچه به بقل اومد اونم بقل مامانم جیغ میکشه قیافه ام دیدن داشت ..یه عالمه ام ترشح ازم خارج شد انگار دسشویی کردم به خودم ولی دسشویی نبود اگه حامله بودم صد درصدمیافتاذ
مشاهده ۳ پاسخ
مامان اریا مامان اریا ۲ سالگی
به همین وقت اذان ازتون خواهش میکنم برای بچم دعا کنین خوب بشه انقد گریه کردم ک دیگه نفسم بالا نمیاد براش شیاف گذاشتم تا همین الان داشت جیغ میزد از درد . از بی خوابی داره بیهوش میشه ولی نمیتونه بخوابه ترقران دعا کنین براش 😔😭
مشاهده ۲۲ پاسخ
مامان مهرسا مامان مهرسا ۲ سالگی
امان و صد امان از این مزخرفاتی که تو اینستا میگن. مامانا. یاد میگیرن. امروز. دختر. دو سالم. دیدم. بیشتر از ده دیقس. وایساده تو صف. تاب. تو پارک. منم گفتم حتما خاننه. ادمه الان بچش. میاره پایین منم میرم دخترم سوار میکنم از دور نگاه میکردم. دیدم نه بابا محل نمیده دخترمم با گریه شدید اومد سمتم. که نمیزارن سوار بشه. اول اروم بود ولی دیگه خیلی وایساده بود بی قرار شده بود رفتم نزدیک. گفتم. عزیزم. نوبت. دخترمه. میاد پایین؟دیدم گفت نه دلش نمیخواد بیاد پایین من که نمیتونم به خاطر. گریه بچه شما. بیارمش. پایین؟هیچ. وقت به خاطر گریه بچه کس. دیگه بچت و مجبور نکن. گفتم خانم اینجا عمومیه. الانم. نوبتشه. دیدم قانع. نمیشه. یه ساعت بحث. کردیم. دخترمم گریه گریه. پسر. اون خانم ۴. سال بود دختر من دو سال. اخر شوهر خانمه اومد بچه رو ورداشت. بعد حمله کرد شوهرش. که چرا اوردیش. پایین🤐🤐🤐🤐
مشاهده ۳ پاسخ
مامان 👸❤️🐇 مامان 👸❤️🐇 ۲ سالگی
هیچ کس حق نداره به بچش اجازه بده به بچه های دیگه آسیب بزنه با این ذهنیت که بچست دیگه خواهشا مسئولیت بی ادبی بچه هاتونو به عهده بگیرین مرسی اه
مشاهده ۹ پاسخ
مامان سورنا جون مامان سورنا جون ۲ سالگی
بچه ها سورنا از دیروز‌زور میزنه نمیتونه پی پی کنه الانم داشت زور میزد زد زیر گریه رفتم دیدم پی پیش ببخشیدا توو سوراخش گیر کرده یکم معلومه. چیکار کنم؟
مشاهده ۶ پاسخ
مامان محیا جونم💫 مامان محیا جونم💫 ۲ سالگی
به نظرتون طبیعیه با گریه خودم دخترمم ناراحت بشه و بغضی بشه😢؟؟؟
.
دلم خيلی گرفته بود داشتم گریه میکردم دیدم دخترم با حالت بغض مانند نگام میکنه... کمی بغلش کردم و مطمئنش کردم که چیزی نیست و باهاش کمی بازی کردم
.
حالا تو این حال من این قسمت فیلم بچه مهندس اومده بود😣
حالمو بدتر میکرد🥲
مشاهده ۵ پاسخ
مامان نوان مامان نوان ۲ سالگی
خانوما بچه های شما گاهی وقتها ساعتها بی دلیل گریه میکنن؟ من دیگه روانی شدم هیچ‌ جوره هم آروم نمیگیره
مشاهده ۴ پاسخ
مامان عروسک 🥰 مامان عروسک 🥰 ۲ سالگی
مامانا دختر من هر وقت گریه میکنه خیلی بد جور گریه میکنه دااااد میزنه و جیییییغ به خصوص وقتی چیزی باب میلش نباشه
بعد خیلی وقتا بچه ای کنارش باشه اینجوری گریه کنه بچه میترسه اونم‌گریه میکنه فرااااار میکنه🤣🤣🤣🤣 ولی من خیلی ناراحتم خوب میوای گریه ام‌کنی آروم گریه کن 😢 چه کار کنم درست شه
دیروز تو کلاس مادر کودک قرار بود بچه ها بازی فکری ببرن با هم بازی کنن یا اطباز بازی هاشون رو به دوستاشون بدن اینم اسباب بازی دوستش رو گرفته‌بود داشت بازی میکرد یکی که اومد اسباب بازی اینو برداره یه جوری گریه و جییییغ و دااااد هم زمان با هم زد اون بچه طفلیم ترسید
اینم بگم عصبی نیست ولی تازه مریض بوده و خوب شده یه کم اخراق نداره هنوز😂
مشاهده ۱ پاسخ
مامان مایسا مامان مایسا ۲ سالگی
تو آشپزخونه بودیم ب مایسا به شوخی گفتم پفیلا بهت نمیدم مال خودمه
یه نگاه کرد اومد تو پذیرایی
دنبالش رفتم دیدم داره اروم و بیصدا گریه می کنه
دلم کباب شد 😭
باورم نمیشه دخترم انقد بزرگ شده

چون قبلش صبحونه بهش دادم ریخته بود رو زمین
مشاهده ۷ پاسخ
مامان مهراد مامان مهراد ۲ سالگی
سلام مامانا یکم طولانیه دوتا سوال داشتم . من امروز پسرمو بردم مهدی نزدیک خونمون در اصل برای کارگاه مادر کودک. رفتم تو خوش برخورد بودن اول مهرادو گفتن میخوای ببرمت پیش بچه ها بغلش کردن بردن. منم گفتم 5 دقیقه میخوام سوال کنم دیگه. خلاصه شروع کرد یه عالم حرف زدن و اینا دیدم بچم بغل یه خانمی از شدت گریه به هق هق افتاده معلوم بود خیلی وقته گریه کرده. من و پسر بزرگم رفتیم بگیریمش هی نمیداد بچه رو میگفت نه برق رفته گرم بوده میبرمش پایین گفتم نه بدینش من. خیلی تعجب کردم چرا انقد به زور گرفتمش. حالا دو تا سوالم یکی اینکه آیا رفتارشون طبیعی بود؟ چرا زودتر نیوردنش؟ همینجوری بچه باید گریه کنه؟
واینکه کارگاه مادر کودک 5 جلسه 2 تومن درسته ؟ زیاد نیست؟
مشاهده ۸ پاسخ
مامان یلدا 💗 مامان یلدا 💗 ۲ سالگی
دخترم ۲۵ دقیقه تمام داشت برای گوشی گریه میکرد... در حالی که قبلش اجازه دادم نیم‌ساعت بازی کنه و قول گرفتم بعدش باید بده ... انگار قلبمو رنده کردند اینقدر دلم از گریه های بچم لرزید ☹ میگم نکنه کارم‌استباهه؟ باهاش حرف زدم‌ ، احساسشو تایید کردم‌ ، نشون دادم درکش میکنم ولی توضیح دادم‌چرا نمیتونه بیشتر از این بازی کنه . بعد هم یادآوری اینکه گریه فایده نداره ... ولی به هیچ صراطی مستقیم نشد هر چی پیشنهاد دادم‌قبول نکرد... دیگه بهش گفتم پس من منتظر میمونم هر موقع خواستی با هم بازی کنیم ... اونم درست ۲۵ دقیقه گریه کرد ... مامانایی که بچه هاتون همسن‌ یلدای منه شما تو این مواقع چیکار میکنید؟
مشاهده ۴ پاسخ
مامان 💋نفس💋 مامان 💋نفس💋 ۲ سالگی
خانوما ببخشید زحمت هر کی بیداره یه کمک بکنه
دخترم از وقتی خابیده تا همین چند دقیقه پیش بکوب گریه میکرد میگفت شکمم بعد میگفت دستشویی دارم صد بار بردم چیزی نبود فقط میگه شکمم درد میکنه هلاک میشه از گریه بنظرتون چشه دل‌درد شده یا خدایی نکرده عفونت ادراری چیزی
مشاهده ۱۴ پاسخ
مامان اهورا مامان اهورا ۲ سالگی
مامانا چیزی هست بی ضرر باشه برای تنطیم خواب بچه؟ اهورا صبح اکثرا ۹نیم بیدارمیشه انقد بیدارم میمونه ۵ میخوابه بعد دیگه شبم خوابش نمیبره ۱ اینا میخابه همیشه هم با گریه میخابه کم پیش میاد خوابش ببره چراغاکه خاموش میشه شروع ب گریه 🫠چرا از خواب فراریه این بشر
مشاهده ۹ پاسخ
مامان کیارش مامان کیارش ۲ سالگی
من امروز حالم زیاد خوب نبود روز دوم پریودمه ،از صبح تا الان کیارش به دلایل مختلف یکسره گریه کرده ،دیگه آخرش منم گریه کردم باهاش ،ساکت شد منو نگاه کرد ،الان بعد نیم ساعت برگشته میگه مامانی گریه نکن ،میگم تو اذیتم میکنی من گریه میکنم ،میگه گریه نکن حالا ،آدم نمیدونه بخنده به حال خودش یا گریه کنه
مشاهده ۱ پاسخ
مامان فندق وتو دلی مامان فندق وتو دلی ۲ سالگی
امروز یکی از بدترین روزای زندگیم بود من واقعا هر روز با پسرم یه چالشی دارم دیگه از هیچ چیز و هیچ کس نمیترسه نه برای من نه باباش تره هم خرد نمیکنه سر خوردنش داغون داغونم شوهرم امروز بهم گفت یه مشکلی داره وگرنه مگه میشه بچه هیچی دوس نداشته باشه انصافا مگه میشه بچه از شیر انبه غلیظ یا همون شیک انبه اونم خودم زحمت میکشم درس میکنم یا شیر موز یا معجون یا بستنی خوشش نیاد به خدا هیچ بچه ای رو ندیدم بستنی دوس نداشته باشه آنقدر شوهرم اصرار کرد بهش بخوره از صبح هیچی نخورده بود ساعت ۶غروب اومدیم بهش شیک انبه بدیم جفتمون رو رنگی کرد بسکه حرص خوردیم آخرم شوهرم کاسه رو کوبید تو دیوار حتی نمیخواد لب بزنه ببینه مزش چطوریه فقط ناهار خورده بود که اونم بلافاصله کلش رو بالا آورد روز به روزم داره بدتر و حرف گوش نکن تر میشه خیلی خستم خیلی روح و جسمم داغونه دلم میخاد یه کوله ببندم نصفه شب برای همیشه برم و دیگه هیچ کس رو نبینم حالا در کنار همه اینا بعد اون پروسه شکستن کاسه بردیمش پارک یه خانمه متولد ۷۸سه تا بچه داشت ۷ساله ۶ساله و۶ماهه یه طوری حرف میزد که میگفتی وای زندگی با بچه چه لذت بخشه با اینکه اون دوتا بزرگه مدام صداش میکردن و اون شش ماهه داشت گریه میکرد قشنگ داشت می‌خندید و سیگار می‌کشید نمیدونم من مشکل دارم یا اونا خوش به حال بچه هاش با همچین مادر آروم و ریلکسی بیچاره پسر من با این پدرو مادرش
مشاهده ۱۱ پاسخ