از موقعیت الانم بخوام بگم
از ساعت ۴ درگیر پوشک و شیر دوقلو ها و خوابوندنشونم
بابام اومده تو اتاق کمکم🥹
الان بابام خوابش برده و صدای خروپفش نمیذاره یکی از پسرام بخوابه🫠😂😂😂

آرزومه بابای منم بود. نمیزاشت فسقلم بخابه😅😭😭😭قدرشو خیلی بدون خدا حفظشون کنه انشالله🙏🙏🙏🧿

فقط،میگم خدا کمکت کنه بهت توانایی بده. دوقلویی سخته من که داغونم

خدا نگهداره باباتو برات.چقد خوبه کمکت میده 😍😍😍

عززیززم قدرشو بدون . برو تو یه اتاق دیگه بچه ها رو بخوابون. منم زایمان اولم بابام خیلی کمکم میداد. حیف که الان 4 ساله ندارمش🥺🥺

حالا به بابا رسیدگی کنین😂

وای 🤣🤣

آخی😍
منم وقتی بعد زایمانم خونه مامانمینا بودم موقع نماز صبح بابام در اتاقمو باز می کرد می گفت زینب خوابیده؟🥹
یا یوقتایی چشممو از خواب باز می مردم می دیدم دخترم که بیدار شده بابام داره باهاش حرف میزنه☺️

بابا منم تا بچم گریه میکنه میرم خونشون میاد برش میداره میگه تو بلد نیستی بغل من میخوابه

چق حساس ان بچهات با خرپف نمیخابه اخخخعع فنچ تو چ میدونی صداچیه بخاب😂😂

خدا حفظشون کنه قدر تک تک لحظه هاتو با پدرت بدون چقدر دوست داشتم پدر منم کنارم بود تو این لحظه ها ولی حیف ...😔😢

ای جانم😂
مگه چقدر صدای خروپفش بلنده آخه
پیش شما خوابیده بابات؟
یاد بابام افتادم منم چهار صبح که بیدار میشدم برا نی نی می اومد تو اتاق پیشم چقد زود دلم تنگ شد برا اون روزا 🥺
چه بغضی کردم

🤣🤣

😂😂😂