تونستین تعادل بین بچه داری و کارای خونه برقرار کنین؟ نی نی همش بغل میخواد، وقتی خوابه باید پیشش باشم، تا پامیشم برم کار‌کنم بیدار میشه
اعصابم خورد میشه چطور این مامی بلاگرا خونشون تر و تمیز و مرتب و نی نی روتین داره و همه چی سر جاشه

اونا یا کمک دارن یا پرستار
کمر درد گرفتم من از بغل

احساس میکنم اونا از اول ی پرستار یا کمکی واسه بچشون میگیرن ک شیر دادن و ی سری کارا با اونا باشه بچشون خیلی وابسته نمیشه بهشون . بچه های چون مدام جلو چشمشون هستیم وابسته هستن بهمون

فقط موقعی که خوابه تندتندکارامومیکنم

تازه هنو پوشک هم خیلی کم میکنم چون نوزاد بود گرمی داشت الانم عادت نداره ب پوشک فک کن شلوار اینام با دست میشورم

کمکی دارن مثلا ی غزاله هست کمکی داره شوهرش هم خیلی هواش رو داره. منم شوهرم کمکم هست پسرمم بغلی ولی عادت کردم دیگه اگه نامرتب باشه حرص نمیخورم مث قبل اما همسرم واقعا بدش میاد از بهم ریختگی و سعی میکنه ریخت و پاش ها رو جمع کنه بعد من مرتب کنم اما در کل هرچی ام لازم بشه بلافاصله جمع میکنم ناهار شام اینا تو آشپزخونه خورده میشه

بلاگرا هم مثل ماها درگیرن فقط نشون نمیدن عزیزم بچه داری کلا سختی خودشو داره برای هر کی هم یه مدله

اونا پشت صحنه چندین نفر کمکی دارن.

من اصلا کمکی ندارم ولی خونمم همیشه مرتبو تمیزه وسواس دارم خونه کثیف باشه عصبی میشم ۲ سالو نیمه خونه خودمم حتی خودمم خونمو کثیف ندیدم جز وقتی ک حامله بودم روزای اول خیلی ویار شدید داشتم مثل جنازه میفتادم میگرن شدید ویارم ک تموم شد دوباره طبق روال همیشه همه چی سر جاشه نمیدونم خودمم چجوری با این بچه شرو شور همه کارامو میکنم همیشه مرتبه همه جا🥲همسرم میگه واقن چجوری با الین خونه انقد برق میزنه
همش تو بغلم کارامو میکنم یدستی ظرف میشورم
ولی خب اینم بگم ک خیلییی خسته میشم چون دخترم خیلی شرو شوره از روز اول اینجوری شر بود

والا من تا میام همه چی هماهنگ میکنم باز ی بدبختی گیر میاد ی اتفاقی میوفته که مجبور میشم بیام خونه خانوادم همه چی بهم میریزه

منم نتونسم تعادل برقرار کنم خیلی تلاش میکنم ولی نمیشه حتی به خودمم کمتراز قبل میرسم

مامی بلاگرا هم پرستار بچه دارن هم نظافتچی هم آشپز
خودشون میخورن و میخوابن عزیزم

اصلا نمیشه من که وقت دستشویی رفتن هم پیدا نمیکنم چه برسه به کارای خونه

شک نکن کمکی دارن

مامی بلاگرا کمکی دارن عزیزم 🥲🥲🥲🥲