وای تروخدا زودتر تموم کن ببینمآخرش چی بوده
اخی عزیزززم 🥺
خیلی خوب مینویس عینه رمانا .من بودم همشو خلاصه میکردم😂
ادامه تاپیک : بعدش بردنم سونوگرافی باکپسول متصل بهم پام بانداژبود نمیتونستم تکونش بدم خدماتی ها از این برانکارد مینداختنم رو اون یکی مثل یه تیکه گوشت
تو راهرو شوهرم و آبجیم و پدرشوهرم و داداشم و دیدم همه کریه میکردن حالشون خراب بود چشاشون پف کرده بود پدرشوهرم با من خیلی خوب نبود از اول هم خیلی دوست نداشت منو چون همسرم خودش منو انتخاب کرد ولی من دایم بهش احترام میذاشتم حتی یکبار هم جواب تیکه هاش رو نداده بودم (مادرشوهرم فوت شده) البته با داداشم دوست بود و سنتی ازدواج کردیم اما سر یه سری مشکلات پدرشوهرم و خانواده ام میخواستن بهم بزنن نامزدی رو ولی من و همسرم پای هم موندیم خلاصه خیلی خوشش نمیومد ازم دیدم ولی اون بنده خدا هم خیلی نگرانم از چهره هاشون کاملا معلوم بود
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.