🧚‍♀️با کمک خدا و انتخاب قطعی باباجونش شب زایمان، اسم گل دختر ما با یمن مبارکی لنا خانم شد❤️
گل دخترم خوشنام و خوش آتیه باشی زیر سایه ی خدا و امام رضا که نور زندگیمون رو بهمون بخشید
جمعه از۷ صبح با دهانه رحم بسته، سرم و آمپول اوکسیتوسین یا همون فشار رو زدن
ساعت ۹/۳۵ کیسه آبم پاره شد و ۱۴ ساعت درد کشیدم
ساعت۲۱/۲۱ زایمان کردم...۹ آبان ۱۴۰۴
طبیعی/ طبیعی/ طبیعی/
اگر ۱۵ دقیقه دیگه زایمان نمیکردم میبردن سزارین و اتاق عمل
همسرم ۱۴ ساعت کنارم بود تو اتاق زایمان ♥️ساز زدن ایشون و باهم آهنگ سنتی خوندیم و فیلمبردار و عکاس اتاق زایمان همه رو ثبت کردن و اولین دلیلم برای انتخاب صارم این بود📍
جکوزی وتمرین در آب و تمرین با توپ و اپیدورالی که دکترم باالتماس اجازه داد و بعد از۲ ساعت نذاشت شارژش کنن چون بی حس شدم و بیشترین درد عالم رو کشیدم و حق داشت
دکترم تذکر داد که اصلا بازنشدی و ممکنه نشی و بری سزارین بعد از۱۲ ساعت
اما من گفتم بخاطر سلامت بچم و تمام فوایدش طبیعی میخوام
دکترم گفت باید قهرمان باشی که بتونی کار خیلی سختیه و ما گفتیم بسم الله🥹
نباید با زیر ۴ سانت برای طبیعی رفت نباید
دکترم و ماماها عالی بودن خیلی با جون و دل زحمت کشیدن
دیزاین و فیلمبرداری و عکاسی هم اتاق زایمان و هم اتاق vipهم گرفتیم که بنظرم ارزش داره
♥️همسرمم بندناف گل دخترمون لناجانمم رو برید و
♥️ ذخیره خون بندناف هم انجام دادیم از طریق رویان
چندساعت قبل بستری شدن بلوک زایمان ، آتلیه بودم 🤗🥰
قلب و روحم 🧿LENA♥️
الهی شکر بزرگیت
امروز ۲۲آبان ۱۴ روز پس از زایمان

تصویر
۱۶ پاسخ

مبااااااارک جونم هزار ماشاالله بهتون چقدر خوشحال شدم 🥹😍

عزیزم چشمت روشن نامدار باشه دخترت😘

قدمش مبارک باشههه♥️♥️♥️

قدمش مبارک باشه عزیزم😍😍😍😘😘😘

مبارکا باشه عزیزم
الهی شکر برای ماهم دعا یادت نره😘❤

عزیزم مبارک باشه
هزینه بیمارستان چقدر شد؟ دکترت کی بود؟منم قراره صارم زایمان کنم

بسلامتی گلم خداحفظش کنه

اخی عزیزم مبارک باشه .نگرانت بودم.
هزینتون چقد شد ؟ تازگی خیلی دیدم از صارم بد میگن خیلی میترسم

قدمش خیر باشه عزیزم
نامدار باشه ♥️

ای جانم قدمش مبارک باشه پر از خیر و برکت و سلامتی باشه💕💕
نامدار باشه زیر سایه پدر و مادر و امام زمان باشه ان شاالله🌺🌺🌺

قدمش پر از خیر و برکت باشه خدارو شکر آخرش همه چی همونطور. که دوست داشتی پیش رفت .
چندتا بخیه خوردی؟

قدمش مبارک باشه براتون عزیزم ❤️🧿

عزیزم قدمش مبارک باشه🙏♥️

نامدار باشه عزیز دلم 🥺😍

چقدر شد هزینه کامل بیمارستان و همه چی ببخشید البتع

ای جانم خدا حفظش کنه براتون اسم دار باشه لنا خانم زیر سایه خودتون بزرگ‌بشع

سوال های مرتبط

مامان Artist🧚‍♂️ lena jan✨ مامان Artist🧚‍♂️ lena jan✨ ۱ ماهگی
تجربه زایمان صارم🧚‍♂️
سلام بالاخره وقت کردم بیام اینجا
روز ۸ آبان رفتیم با همسرم آتلیه برای عکسهای بارداری و چندساعت بعدش بستری شدم برای زایمان به لطف خدا💚
۱۰روز زودتر ازموعد و غافلگیرانه و اسم هم همون شب همسرم 🧿لنا خانم🧿 رو پیشنهاد داد بین سه اسم نهایی و تلفنی از اتاق زایشگاه باهم حرف زدیم و گفتم اوکیه به معنای نور و درخشش و اسم بین المللی
همون که میخواستیم و عاشق اسم گل دخترم شدم❤️خوشنام باشی و خوشبخت ترین دختر دنیا قربونت برم ممنونم خداجون که منو لایق یه دختر همه چیزتموم کردی✨🙏🏻❤️
تندتند اومدیم خونه ساک جمع کردیم و رفتم بلوک زایمان
روز جمعه از ساعت ۷ صبح دکترم اومد بالاسرم و مامای همراه آوردن باخودشون
دکترم خانم دکتر میرفندرسکی بیمارستان صارم و ماما خانم عزیزمعمار
اصرار به زایمان طبیعی داشتم که دکترم گفت اصلا دهانه رحمت بازنشده ممکنه نشه و بری سزارین، گفتم امتحان میکنم و ۱۲ ساعت تایم قانونی تلاش بود و دوساعت قبلش سرم و آمپول فشار
ساعت۹ صبح کیسه آبم رو دخترم پاره کرد و ۹:۹ شب تاریخ ۹ آبان و ۹ جمادی الاول به دنیا اومد
خیلی درد کشیدم چون اصلا ۱ میل هم باز نشده بودم و تا۱۰ سانت عذابی بود
اما انتخاب کرده بودم و بااومدن گل دخترم دردام تمام شد خداروشکر❤️
کلی جزییات هست که کامنتهای بعدی میگم
جمعه ۹:۹ شب ۹ آبان ۹ جمادی الاول ساعت ۲۱:۲۱🧿❤️💚لحظه ی تولد نورم
تاریخ عکسمون۸/۸ پنجشنبه ظهر
مامان 💫LENA Jan💫 مامان 💫LENA Jan💫 ۱ ماهگی
خانومهایی که زایمان طبیعی داشتن اینجا از تجربیاتشون بگن
چند روز درد
چقدر طول کشید بخیه ها خوب بشه
اذیتهاتون چی بود
و دوباره حاضرید طبیعی بیارید؟
چند هفته با چند یانت دهانه رحم زایمان کردین؟
♻️♻️ خودم ۳۸ هفته و ۵ روز زایمان
دهانه رحم کاملا بسته و ۱۴ ساعت طول کشید و از ساعت اول کیسه آبم رو جوجم پاره کرد
درد زیادی متحمل شدم ، اپیدورالم رو دکترم بعد از ۱ ساعت اجازه شارژ نداد که بی حس نشم
با دهانه رحم بسته واقعا شکنجه شدم و به محض دنیااومدن نورم دردم تمام شد،
به اصرار خودم طبیعی زایمان کردن و دکترم هشدار داده بود دردش زیاده و ۱۲ ساعت تایم قانونی مهلت برای زایمانه که دقایق آخر ساعت۲۱:۲۱ جمعه زایمان کردم تاریخ ۹ آبان ساعت ۹:۹ شب و ۹ جمادی الاول و حروف ابجد اسم دخترم عددش ۹ و ساعت ۹ صبح کیسه آبم پاره شد باباجونشم ۹ صبح جمعه دنیا اومده💜🧿♥️
♻️بعد از ۲۱ روز خونریزیم کامل تموم شده
زخم وبخیه هام ۱۰ روز اول چون روشون مینشستم و شیر میدادم اذیتم میکرد بعد ۱۰ روز خوب شدم و بعد از ۲۱ روز طوری جوش خورده و جذبی بودن که انگار نه انگار زایمان کردم کلا ۳ یا۴ تابخیه خوردم
پزشکم خانم دکتر میرفندرسکی در صارم، بخیه زیبایی زد و از روز اول بهتر شدم کلا جمع و جور خیلی ممنونم ازشون
براشون یه هدبه ی باارزش بردیم برای تشکر
از روز ۱۶ رانندگی میکنم، سرکار میرم اما کم
درد ندارم خداروشکر و بنظرم بعد از خدا دکترم برام معجزه کرده خیلی فوبیای خراب شدن ناحیه ی زایمان رو داشتم و واقعا باید یه هزینه زیبایی ام میگرفت
پزشک زیبایی زنان هم هست و انجام میده البته
خلاصه اینکه اوایل زایمان ناراحت بودم چرا طبیعی زایمان کردم و درد کشیدم اما واقعا دردش توی بدترین شرایط ۱۰ روزه
خداروشکر
مامان آریا مامان آریا روزهای ابتدایی تولد
سلام خوبید خانوما می خوام از زایمان طبیعی با آمپول فشاری که تبدیل به سزارین براتون تفریف کنم منم بالاخره زایمان کردم ولی طبیعی نشد آخرش سزارین شدم بخاطر دفع مدفوع من ۴۰ هفته کامل شدم ولی دردام شروع نمیشد و چون سر زایمان اولم که طبیعی بود دقیق ۴۰ هفته دردام شروع شد و آخرش موقع پاره کردن کیسه آب فهمیدم کیسه آب سبزه و بچه دفع مکنیوم داشته میترسیدم بیشتر بمونم پس رفتم بستری شدم و برام آمپول فشار رو شروع کردن با سرم اول دردی به اون صورت نداشتم همش هم نوار قلب میگرفتن از بچه همش هم میگفتن نوار قلبش خوب نیست و یه چیزی بخور با سرم فشار دوم کم کم دردام شروع شد بعد رفتم اتاق زایمان برام سوند رحمی گذاشتن و اومدم بیرون دیگه داشتم درد میکشیدم و معاینه هم چند بار شدم تا رسیدم به ۳ سانت یهو دیدم زیرم‌خیس شد گفتم فکر کنم کیسه آبم پاره شد گفت نه کیسه آب نبوده سوند رحمی بود بعد سوند رو در آورد و با دست شروع کرد به تحریک کردن آنقدر فشار داد تا کیسه آب پاره شد و رفت بیرون دیدم میگه سزارین دیگه دونستم دفع مکنیوم داشته و بعد از گذاشتن سوند بردنم اتاق عمل و بی حس شدم و پسرم به دنیا اومد بعدش هم رفتم ریکاوری و وقتی رفتم بخش حالم خیلی بد شد نگو به پنی سیلین حساسیت داشتم همش میلرزیدم تا اومدن برام یه آمپول زدن و کم کم بهتر شدم له عنوان کسی که هر رد زایمان رو کشیده هنوز هم طبیعی رو ترجیح میدم این بود خاطره زایمان من
مامان دیانا مامان دیانا ۵ ماهگی
خب بریم سراغ تجربه زایمان سزارین در بیمارستان نیکان غرب با خانم دکتر ملیحه پورزمانی
من تو ۳۹ هفته تمام وقت سزارین داشتم و صبح زود رفتیم بیمارستان، قبلش نیاز نیست برید برای تشکیل پرونده
مدارک و سونوها و آزمایشات و دوتا کپی از صفحه اول و دوم شناسنامه پدر و مادر و همون اول هم ۱۵ میلیون دریافت کردن
بیمه مون تکمیلی بود و چون سزارین دوم بودم و دکترم هم نامه داده بود که با تکمیلی ما کار میکنه از بیمه مون استفاده شد
کل هزینه زایمان حدود ۶۰ تومن شد بعلاوه ۴۵۰۰ هزینه فیلمبرداری اتاق عمل
من اتاق خصوصی هم میخواستم که گفتن بعد عملت به بخش زایمان بگو ولی بعد عمل رفتیم داخل بخش و بردنم تو اتاق دو تخته و گفتن خصوصی نداریم فعلا پره ولی از شانس خوب من اون یکی خانومه چندساعت بعد مرخص شد و من کلا تو اتاق خصوصی بودم😅
خب برگردیم سر زایمان
بعد از تشکیل پرونده ساعت حدودای ۸ونیم من رفتم بلوک زایمان و اونجا قرار بود عملم ساعت ۹ باشه.. اومدن سوند و آنژیوکت وصل کردن و گفتم لطفا سوند رو بعد بی حسی وصل کنین اما گفتن دکترت خواسته اینجا وصل کنیم سوند رو چون تو اتاق عمل آقا زیاده. دیگه پذیرفتم و حس بدش رو تحمل کردم، یه حس سوزش داشت که تا وقتی بی حسی رو بزنن همینجور باهام بود. ولی آنژیوکت رو خیلی عالی زدن و درد نداشت و جای خوبی هم زد کنار انگشت شصتم
بقیه پست بعد
مامان نفس🐣🩷 مامان نفس🐣🩷 ۳ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی (پارت۴)
❌❌❌❌❌
با کمک ماما بلند شدم رفت سمت اتاق زایمان تا بحال اتاق زایمان رو از نزدیک ندیده بود و وقتی رفتم داخلش خیلی ترسناک بود برام ،من تا الان دوبار اتاق عمل رفتم اینقدر برام ترسناک نبود که اتاق زایمان رفتم
سریع روی تخت دراز کشیدم و دستگاه اکسیژن و فشار خون و ان اس تی وصل کردن برام ،خیلی درد داشتم و اصلا نمی‌تونستم تحمل کنم که دوباره یه دوز دیگه برام تزریق کردن،دکترم میگفت زور بزن و نمیدونم توان زور زدن رو نداشتم یا زور میزدم بچه بدنیا نمیومد،همون لحظه ضربان قلب بچه کم شد و میخاست ببرن منو سزارین کنن ولی دکترم سریع اومد بتادین ریخت روم و لحظه برش زدن واژن رو هم حس کردم و دونفر کنارم رفتن روی پایه محکم شکممو فشار دادن ،اون لحظه از درد و ترس کلی جیغ زدم و تا مرز سکته کردن رفتم ولی وقتی دخترم بدنیا اومدن اصلا نفهمیدم چی شد فقط اون لحظه بچه رو گذاشتم بغلم همه چیز فراموش شد و باورم نمیشد،دکترم گفت حالا زور بزن که جفتت بیاد بیرون که از درد و ترس رو به بهوش شدن بودم که دکترم گفت برات بیهوشی میزنم راحت بخوابی که جفتت رو بکشم بیرون هم برات بخیه بزنم
مامان شاهان👑❤ مامان شاهان👑❤ ۵ ماهگی
تجربه زایمان سزارین پارت دو✨😌
دهانه رحمم به سه سانت ک رسید کیسه ابمو پاره کردن آمپول اسپاینال زدن بهم دردامو خیلی کمتر حس میکردم ساعت دوازده شب بود دکترم اومد بالا سرم من نفس تنگی گرفته بودم ضربان قلبمم خیلی رفته بود بالا به ماما گفتم من نمیتونم طبیعی زایمان کنم تروخدا سزارین کنید منو گفت باید طبیعی زاینان کنی همه میگن نمیتونم ولی زایمان میکنن بهم اکسژن وصل کرد چون ضربان قلبم بالا بود نفس تنگی هم داشتم ساعت یک دکتر اومد بالا سرم گفت این که ضربان قلب جفتشون داره نویز میندازه خطرناکه باید عمل بشه ولی ماما هی میگفت من احیاش میکنم چیزی نیس داره خوب میشه ضربان قلب جفتشون اخه ضربان قلب نی نی هم اومده بود پایین نمیدونم چرا مامای بالاسرم گیر داده بود من حتما طبیعی زایمان کنم دکتر از اتاق رفت بیرون با دوتا دکتر دیکه اومد اونا هم گفتن باید عمل بشه منو اماده کردن رفتم اتاق عمل چون من اسپاینال زده بودم اصلا آمپول بی حسی ک تو اتاق عمل زدن رو متوجه نشدم ساعت دو صبح نی نی منم بدنیا اومد