تجربه زایمان صارم🧚‍♂️
سلام بالاخره وقت کردم بیام اینجا
روز ۸ آبان رفتیم با همسرم آتلیه برای عکسهای بارداری و چندساعت بعدش بستری شدم برای زایمان به لطف خدا💚
۱۰روز زودتر ازموعد و غافلگیرانه و اسم هم همون شب همسرم 🧿لنا خانم🧿 رو پیشنهاد داد بین سه اسم نهایی و تلفنی از اتاق زایشگاه باهم حرف زدیم و گفتم اوکیه به معنای نور و درخشش و اسم بین المللی
همون که میخواستیم و عاشق اسم گل دخترم شدم❤️خوشنام باشی و خوشبخت ترین دختر دنیا قربونت برم ممنونم خداجون که منو لایق یه دختر همه چیزتموم کردی✨🙏🏻❤️
تندتند اومدیم خونه ساک جمع کردیم و رفتم بلوک زایمان
روز جمعه از ساعت ۷ صبح دکترم اومد بالاسرم و مامای همراه آوردن باخودشون
دکترم خانم دکتر میرفندرسکی بیمارستان صارم و ماما خانم عزیزمعمار
اصرار به زایمان طبیعی داشتم که دکترم گفت اصلا دهانه رحمت بازنشده ممکنه نشه و بری سزارین، گفتم امتحان میکنم و ۱۲ ساعت تایم قانونی تلاش بود و دوساعت قبلش سرم و آمپول فشار
ساعت۹ صبح کیسه آبم رو دخترم پاره کرد و ۹:۹ شب تاریخ ۹ آبان و ۹ جمادی الاول به دنیا اومد
خیلی درد کشیدم چون اصلا ۱ میل هم باز نشده بودم و تا۱۰ سانت عذابی بود
اما انتخاب کرده بودم و بااومدن گل دخترم دردام تمام شد خداروشکر❤️
کلی جزییات هست که کامنتهای بعدی میگم
جمعه ۹:۹ شب ۹ آبان ۹ جمادی الاول ساعت ۲۱:۲۱🧿❤️💚لحظه ی تولد نورم
تاریخ عکسمون۸/۸ پنجشنبه ظهر

تصویر
۱۰ پاسخ

مبارک باشه عزیزم🥰

بسلامتی مبارک باشه خیلی خوشحال شدم عزیزم إن شاللله قدمش پربرکت باشه براتون🤩♥️

عزیزم چقدر همه چی قشنگ رقم خورده عکس گل دخترت رو بزار ببینیم

امروز دوتا خبر خوش شنیدم اولیش مرخصی مامانم بود دومی هم زایمان شما😍😍😍 مبارک باشه عزیزم خدا هردوتونو حفظ کنه انشالله قدم گل دخترمون پر از خیر و برکت باشه ای جانم هم اسم لنای منه دختر شما هم⁦❤️⁩😍

مبارکه عزیزم ،قدمش پراز خیرو برکت باشه براتون

مبارک باشه عزیزم خوش نام باشه💕
فقط یه چیزی که برای من سوال و تعجب کردم این تایم زایمان طبیعی که گفتی
چطور گفتن۱۲ساعت؟؟چون من زایمان اولم که خودم طبیعی می خواستم بعد۸ساعت که درد کشیدم ضربان قلب پسرم اومد پایین ماما همراهم گفت باید به دکتر بگیم ولی دکتر شیفت میگفت نه نمی خواد تا فرداشبم جا داره درد بکشه حیفه لگنش خوبه بچه هم ریزه بزار طبیعی بزاد که خداروشکر دکترم خیلی باسوادتر بود و ریسک نکرد سریعا منو سزارین کرد بخاطر شرایطم ولی همه از اول به کن گفتن چون فاز زایمان نیستی و زودتر از وقتته شاید حتی دو روزم زکان ببره زایمانت

مبارک باشه عزیزم

مبارک باشه عزیزم اتفاقا دیروز به فکرت بودم چون همیشه پستهای با انرژی مثبت میزاشتی توذهنم بودی

آخرش چی شد عزیزم سزارین شدی یا طبیعی

مبارکه عزیزم انشالله خوش قدم باشه نور زندگیتون باشه.
برا منم دعا کن زایمانم راحت باشه

سوال های مرتبط

مامان 💫LENA Jan💫 مامان 💫LENA Jan💫 ۱ ماهگی
خانومهایی که زایمان طبیعی داشتن اینجا از تجربیاتشون بگن
چند روز درد
چقدر طول کشید بخیه ها خوب بشه
اذیتهاتون چی بود
و دوباره حاضرید طبیعی بیارید؟
چند هفته با چند یانت دهانه رحم زایمان کردین؟
♻️♻️ خودم ۳۸ هفته و ۵ روز زایمان
دهانه رحم کاملا بسته و ۱۴ ساعت طول کشید و از ساعت اول کیسه آبم رو جوجم پاره کرد
درد زیادی متحمل شدم ، اپیدورالم رو دکترم بعد از ۱ ساعت اجازه شارژ نداد که بی حس نشم
با دهانه رحم بسته واقعا شکنجه شدم و به محض دنیااومدن نورم دردم تمام شد،
به اصرار خودم طبیعی زایمان کردن و دکترم هشدار داده بود دردش زیاده و ۱۲ ساعت تایم قانونی مهلت برای زایمانه که دقایق آخر ساعت۲۱:۲۱ جمعه زایمان کردم تاریخ ۹ آبان ساعت ۹:۹ شب و ۹ جمادی الاول و حروف ابجد اسم دخترم عددش ۹ و ساعت ۹ صبح کیسه آبم پاره شد باباجونشم ۹ صبح جمعه دنیا اومده💜🧿♥️
♻️بعد از ۲۱ روز خونریزیم کامل تموم شده
زخم وبخیه هام ۱۰ روز اول چون روشون مینشستم و شیر میدادم اذیتم میکرد بعد ۱۰ روز خوب شدم و بعد از ۲۱ روز طوری جوش خورده و جذبی بودن که انگار نه انگار زایمان کردم کلا ۳ یا۴ تابخیه خوردم
پزشکم خانم دکتر میرفندرسکی در صارم، بخیه زیبایی زد و از روز اول بهتر شدم کلا جمع و جور خیلی ممنونم ازشون
براشون یه هدبه ی باارزش بردیم برای تشکر
از روز ۱۶ رانندگی میکنم، سرکار میرم اما کم
درد ندارم خداروشکر و بنظرم بعد از خدا دکترم برام معجزه کرده خیلی فوبیای خراب شدن ناحیه ی زایمان رو داشتم و واقعا باید یه هزینه زیبایی ام میگرفت
پزشک زیبایی زنان هم هست و انجام میده البته
خلاصه اینکه اوایل زایمان ناراحت بودم چرا طبیعی زایمان کردم و درد کشیدم اما واقعا دردش توی بدترین شرایط ۱۰ روزه
خداروشکر
مامان 💫LENA Jan💫 مامان 💫LENA Jan💫 ۱ ماهگی
🧚‍♀️با کمک خدا و انتخاب قطعی باباجونش شب زایمان، اسم گل دختر ما با یمن مبارکی لنا خانم شد❤️
گل دخترم خوشنام و خوش آتیه باشی زیر سایه ی خدا و امام رضا که نور زندگیمون رو بهمون بخشید
جمعه از۷ صبح با دهانه رحم بسته، سرم و آمپول اوکسیتوسین یا همون فشار رو زدن
ساعت ۹/۳۵ کیسه آبم پاره شد و ۱۴ ساعت درد کشیدم
ساعت۲۱/۲۱ زایمان کردم...۹ آبان ۱۴۰۴
طبیعی/ طبیعی/ طبیعی/
اگر ۱۵ دقیقه دیگه زایمان نمیکردم میبردن سزارین و اتاق عمل
همسرم ۱۴ ساعت کنارم بود تو اتاق زایمان ♥️ساز زدن ایشون و باهم آهنگ سنتی خوندیم و فیلمبردار و عکاس اتاق زایمان همه رو ثبت کردن و اولین دلیلم برای انتخاب صارم این بود📍
جکوزی وتمرین در آب و تمرین با توپ و اپیدورالی که دکترم باالتماس اجازه داد و بعد از۲ ساعت نذاشت شارژش کنن چون بی حس شدم و بیشترین درد عالم رو کشیدم و حق داشت
دکترم تذکر داد که اصلا بازنشدی و ممکنه نشی و بری سزارین بعد از۱۲ ساعت
اما من گفتم بخاطر سلامت بچم و تمام فوایدش طبیعی میخوام
دکترم گفت باید قهرمان باشی که بتونی کار خیلی سختیه و ما گفتیم بسم الله🥹
نباید با زیر ۴ سانت برای طبیعی رفت نباید
دکترم و ماماها عالی بودن خیلی با جون و دل زحمت کشیدن
دیزاین و فیلمبرداری و عکاسی هم اتاق زایمان و هم اتاق vipهم گرفتیم که بنظرم ارزش داره
♥️همسرمم بندناف گل دخترمون لناجانمم رو برید و
♥️ ذخیره خون بندناف هم انجام دادیم از طریق رویان
چندساعت قبل بستری شدن بلوک زایمان ، آتلیه بودم 🤗🥰
قلب و روحم 🧿LENA♥️
الهی شکر بزرگیت
امروز ۲۲آبان ۱۴ روز پس از زایمان
مامان ماهلین مامان ماهلین روزهای ابتدایی تولد
و منم هم زایمان کردم تحربه من از یه زایمان بد و پرخطر😐
جمعه ساعت ۱۲ بستری شدم با دوسانت نیم ساعت یک کیسه ابم پاره شد امپول فشارم بهم زدن دردای بدی داشتم تا ساعت شیش عصر خیلی درد داشتم فقط چهار ساعت باز شده بود امپول اپیدروال زدم بخاطر درد زیاد تا ۹ شب درد نفهمیدم خیلی میومدن معاینه میکردن تا کمک کنن دهانه رحمم باز بشه انواع ورزش روم انجام دادن اتاق پر خون بود ساعت ۹ شب ۶ سانت بودم دو تا همزمان سرم فشار بهم وصل کردن بی حسی امپول پریده بود دردام شروع شد بود داشتم میمردم همش معاینه میکردن تا ۱۱ شب ۸ سانت بودم ماماها به دکترم میگفتن پیشرفتی نداره بیشتر از ۸ سانت باز نمیشه دکترم میگفت ن خوبه ۱۲ شب شد باز نشد همش میگفتن مادر فرزند از دست میدیم دکترم قبول نمیکرد حالم خیلی افتضاح بود در حال مردن بودم اخر گفت تا دوشب صبر کنید باز نشد بیارید اتاق عمل دو شد من ۸ سانت بودم دیگ داشتم بیهوش میشدم اخر بردن سزارین بچه رو برداشتن من زایمان کردم
مامان پسته پسر👶🏼🩵 مامان پسته پسر👶🏼🩵 ۵ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
یک هفته قبل زایمانم رفتم معاینه ۱ سانت بودم ولی سر بچه بخاطره ورزشام پایین بود و جای خوبی بودی دیگه کلی ورزش کردم و اسکات زدم و … اما دردم نگرفت که نگرفت🫠چند روز قبل زایمانمم رفتم مجددا معاینه دیدم همون ۱ سانتم دیگه مامام گفت اب ولرم و خاکشیر و عسل و یکم زعفرون بخورم ، شب خوردم ، صبح زودم بیدار شدم خوردم و دردام همون ۱ ساعت بعد شروع شد ساعت ۸ صبح درد داشتم دیگه دوبار حموم داغ رفتم و اینا ساعت ۴ رفتم بیمارستان ۳ سانت بودم اما چون درد منظم داشتم بستری شدم تا بستری شدم ساعت ۵ اینا شد ، یکم رو توپ ورزش کردم شدم ۴ سانت زنگ زدم ماما همراهم امد و ورزشارو شروع کردیم که خوب خیلی موثره و اینکه شوهرمم کل پروسه زایمان پیشم بود که واقعا تاثیر مثبت داشت اگه ماما همراه و شوهرم نبود قطعا دیوونه میشدم ، خلاصه ساعت ۹ شب اینا معاینه شدم دیدم ۵ سانتم که کیسه ابمو پاره کردن و من چون دیگه نمیتونستم برم تو وان رفتم روی توالت فرنگی نشستم و کمرمو اینارو زیر اب گرم گرفتم و همچنانم ورزش کردم ساعت ۹:۳۰ دیگه داشتم از شدت درد جون میدادم چون از ۸ صبح بیدار بودم و درد داشتم خیلی خسته بودم هیچی نخورده بودم از ترس مدفوع و اینا فقط اب عسل میخوردم که قندم نیوفته خلاصه وقتی ۹:۳۰ کفت بیا رو تخت برای معاینه چشمام سیاهی میرفت پیش خودم میگفتم بقیشو چجوری ادامه بدم و .. همین که دراز کشیدم گفت فول شدییی😳چشمام ۴ تا شد اصلا انگار دوباره امدم بیمارستان یا انگاری از خواب بیدار شدم دیگه هیچ خستگی نداشتم وقتی اینو شنیدم ( برای همین بود که همه ماما ها میگفتن از ۵ سانت تا ۱۰ سانت خیلی زود میگذره )