از وقتي زایمان کردم میشه ده روز اومدم خونه مامانم، مامانم بنده خدا کلی زحمتمو میکشه ولی عمیقا دلم برا خونه زندگیم تنگ شده که همچيز سرجاش هست دلم میخواد برم خونمون ولی مامان بابام میگن تا یه ماه دگه بمون از طرفی یکی از داداشام هم اصلا تمیزی رعایت نمیکنه از دستشويي میاد بیرون دستشو نمیشوره بارها تذکرم دادم من بچه کوچیک دارم تو دست میزنی بهش کثیفه بشور انگار ن انگار
مامان باباممم میگن ن نرو هرجا دیدی کثیفه الکل بزن

این اشتباه رو نکن عزیزم حداقل ده روز دیگه بمون
اینقد ب خودت تلقین نکن ک دلم تنگ شده و فلان
الان بدنت ب شدت ضعف داره و بااید استراحت کنی
برگردی خونت باید همه کاراتو خودت انجام بدی و نمیتونی بدنتو خوب و اونجور ک باید تقویت کنی
من از همون روز اول تنهای تنها بودم
مجبور بودم خودم رو زودتر جمو جور کنم و زودتر سرپابشم و الان همش کمردرد دارم
شمام اصلا هیچی رو به دل نگیرو به دلت بدنیار.
بمون تا حالت کاملا خوب بشه بعد برو خونت

این حس ها بخاطر هورمانته عزیزم
بمونی بهتره
من خودم اشتباه کردم برگشتم
تنها بمونی حس های مزخرف میاد سراغت
بار مسئولیت خونه و زندگی و شوهر علاوه بر نوزاد میفته گردنت.

بنظرم بمون
خودت استراحت کن هرچی این روزا استراحت کنی به نفعته عزیزم
زود سرپا نشو بار مسئولیت گردنت ننداز
بدنت ضعیف شده
آدم مجبور باشه پامیشه کارمیکنه ولی شما که مجبور نیستی وقتی پدرمادرت میگن یک ماه بمون بنظرم بمون و بزار بدنت جون بگیره بعد برو

اگ بگم من از روز اول زایمانم تا همین الان تنها بودم باور میکنی مخصوصن پنج روز اول تنهای تنها بودم فقط شوهرم کم دستم بود و یک پنج شیش روز خانواده شوهرم اومدن پیشم اک ده روز تز زایمان چت میگذره بنظرم برو خونه خودت و چون تازه استرس داری بگو مامانت بیاد ی چند روز پیشت بعد تنها میتونی بربیایی از پس بچه نمیدونم طبیعی یا سزارین ولی من سزارینی ام و ب شدت اذیت مخصوصن روزای اول

برو خونتون کنار میای با بچه داری من از دوهفتگی اش تنها بودم خودم تا الان

اگه میتونی برو خونتون مامانتم بیاد ده روز بمونه پیشت