خدایا این ۲تا ۴سالگی چقد وحشتناکه.... من دیگه رد دادم. الکی گریه الکی نق ...دیروز کلا بغض داشتم . چجوری مامانا دو تا بچه کوچیک باهم دارین ؟ چجوری هندل میکنین ۲تارو باهم؟ من از پس یدونه بر نمیام .
مجبورم گاهی گوشی بدم فیلم هاش رو ببینه من یکم مغزم آروم بشه

همه کامنتا و خوندم
و منی که میخام برای دومی اقدام کنم🫠😐😐😐😐😐😐😐

وای حرف دلمو زدی. واقعا سخته بچه داری. الان که نزدیک ۵ سالشه بیشتر به ادم میچسبه

ای خواهر داغونم اماخداروشکر توان بده فقط

الانم‌مریضه بدجور

منم همینطور من یجورایی افسردگی گرفتم رنگ ب رخسار نمونده همه فهمیدن

من پسرم دوسال و پنج ماهشه پسر دیگه شش ماهش کامل شده واکسن داره نمیدونی چی میکشم اصلا نمی‌دونم روز و شبم چطور داره میگذره خودم رو گم کردم حسرت یک بیرون رفتن به دلم مونده از سال ۴۰۱ که باردار شدم اصلا تنهایی با دوستام بیرون نرفتم همش درگیر بچه شیر به شیر هم از همه چی وحشتناک تره اعصاب و روان نمونده پسر بزرگم همش کوچیکه رو میزنم هول میده دیوونم کرده خیلی اعصابم ضعیف شده

میگذره گلم من خودم دوتا دارم یکی دوسال و نیم یکیم یکسال فقط باید صبور باشی من انقد خودمو کنترل میکنم حد نداره بعضی وقتا از شدت عصبانیت دلم میخواد جفتشونو کتک بزنم ولی باز هم خودمو کنترل میکنم هرجوری ک شده

سخته منم گاهی گریه میکنم عصبی میشم، میگذره دیگه

واقعا سخته ....‌من خودم ب مرز دیوانگی میرسم یوقتا ...دوست دارم فقط بمیرم

خواستم بگم با سختی دارم میگذرونم با دوتا بچه یکی چهارساله یکی دو ساله نیم

خسته نباشی و اینکه میگذره واقعا بچه ها الان نمیشه اذیت کردناش توصیف کرد
آریا همش بهم میچسبه نمی‌ذاره هیچ کاری پیش ببریم
امیرعلی مثلا رفته پیش یک کم از بارم کمک کنه ولی دیگه علاوه بر سرویس مدرسه اش معلمش شدم