مامانا به نظرتون ماپرشوهر من نیاز به روانپزشک نداره ؟؟تمش توهم داره که میان از خونه من دزدی میکنن وسایلامو میلرن بعد دپروز بعد پیدا میکنه خودش قایم میکنه الان از صب زنگ زده میگه بیا خونه ما قفل درمونو عوض کن میگم من بلد نیستم پسرت میاد میفرستم میگه نه بیا من جونم در خطره دزد میاد گفتم بابا درگیره بچمم مدرسه میره غذا کاراش بعدم من که بلد نیستم گیر داده نه بیاا مدرسه مهم نیس من مهمم منم گفتم نمیتونم خداحافظ انقد ادم توهمی بخدا خستم کرده ۴ تا عروس داره فقط به من زنگ میزنه بیا نون بخر برام من نمبتونم برم بیرون دزد خونمو میزنه گفتم بخدا من بیکار نیستم

مادرشوهرت داره آلزایمر میگیره

اینگار نشونه های الزایمر یا پارکینسون هستن اینگار
دستاش نمیلرزه؟

خاله شوهر من اومدم خونه ام با مادرشوهرم بعد ی چتد روز موندن
خونه روبرویی ما داشتن بنایی میکردن بعد میومدن جلو خونه ما زیر درخت تو سایه مینشستن ناهار میخوردن میخابیدن
وقتی رفتن رفته بود گفته بود اینا با عروس خواهرم دوست بودن میومدن تو حیاطش
مادرشوهرم رفت پاره اش کنه ک جرا تهمت عروسم زدی ی هفته خونه اش بودی چقد بهمون رسبد و اینه جا تشکرت
بعدها مشخص شد پارکینسون داشته و علایمش توهم زدن و دروغگویی هستد

خو میگفتی بیا خونه ما تا پسرت بیاد قفل عوض کنه شاید واقعا بیچاره توهم میزنه بیماریه

وای چه مادر شوهر مریضی حالا بعد رفتن تو به خونش نگه چیزیم گم شده تو برداشتی😂😂😂😂چه انتظاری داره زنگ بزنه دختراش خب اگر داره🧐

پیرا همه همینن
پدر شوهر من بدتره
شبا تنها باشه خوابش نمیبره از ترس اینکه دزد بره خونش تا زنش بره خونه