مامانایی که بچه دومتون به دنیا اومده بافاصله دوسال بچه هارو کجا نگه میدارین؟ کن تاالان با پسرم توی اتاق بودم و دختر و همسرم و مادر یا مادر شوهرم توی حال اما دخترم خیلی میاد پشت در صدام می‌کنه دلم میسوزه براش 🥲 بنظرتون تخت پسرم ببرم گوشه حال بزارم که همزمان پیش هردوشون باشم ؟دخترم خیلی شلوغ می‌کنه بچه بد خواب نمیشه ؟

وا چه کاریه خوب اونم پیشت میخوابوندی

من تا20روز باباش بود همش تو بغل باباش الان ک نیس پیش خودم میخابه انگاری نی نی هم دیگه ب سر صدا عادت میکنه

اتاق سرده همه تو سالن میخابیم روز اول دختر بزرگه اشتباهی افتاد رو کوچیکه دیگه منم تخته کنار مادر رو آوردم گذاشتم تو سالن

یعنی چی .یعنی وقتی پسرت به دنیا اومده جاتو از دخترت جدا کردی ؟این کار صددرصد اشتباهه و برای اینکه ضربه روحی نخوره باید نود درصد حواست به اون باشه ده درصد بسه برا پسرت فعلا.پسرتو عادت بده از همین اول تو سروصدا بخوابه اگه عادت کنه هرچی ام دخترت شلوغ کنه اون خوابش میاد میخوابه

منم اگه خدا بخواد دوس دارم یکس دیگه بیارم به نظرت چه سنس بشه دخترم بیارم؟

واگلم نوزاد چیزی حالش نیس منوپسر۲سالم باهمسرم تواتاق می‌خوابیم مادرشوهرمم بانوزادتوپذیرایی
چجوری ازدلتون میاددرورودخترتون ببندیدچون واقعا۲ساله ام یجوری نوزادمیشه دیگ بیشتر به توجه نیاز داره
پسرمنم شلوغ میکنه ولی داداشش کوچیکه چیزی نمیدونه بزارین ب صداعادت کنه

اره عزیزم باید پیش هردوشون باشی
طفلکی دخترتون ضربه روحی روانی میبینه تو این سن کمش به شما احتیاج داره
چه میشه کرد منم تقریبا شرایطم مثل شماست..
زمانی که فقط دخترم داشتم صدا از در و دیوار میومد از کسی نمیومد ساعت 9شب خاموشی میزدیم که دخترم بخوابه اما الان برای پسرم چه میشه کرد بخوام نخوام سروصدای دخترمم هست روتین دوران نوزادی دخترم نداریم و کاری نمیشه کرد..

صد در صد پیش هر دو باش حتی یه وقتا کوچکتره رو بسپر به بقیه دختر رو بغل کن لوسش کن نازش کن که بدونه جایگاهش هیچ تغییری براتون نکرده...

اره عزیزم اینکارو بکن دلم سوخت برا نهال😭😭😭😭

عزیزم دخترتم بیار تو اتاق دخترا خیلی حساس تر هستن
منم پسرم کلا عادت داشت تو پذیرایی می خوابید اتاقم نه ولی الانم تو پذیرایی می خوابه یه شبایی من میرم کنارش می خوابم یا میاریمش رو تخت خودمون می خوابه اوایل با حرص میگفت برو پیش نی نی بخواب نمی خوام بیای پیش من مامانی هست ولی یکم که بخیه هام بهترشد میتونستم رو زمین بخوابم گفتم مامان من چون حال خودم خوب نبود نمیتونستم رو زمین بخوابم نمی اومدم نی نی رو ولش کن دلم برای تو تنگ شده و یکم با زبون راضی شد حسش قشنگ عوض شده خداروشکر

من از اول که اومدیم خونه هممون باهم تو پذیرایی میحوابیدیم و هانا هم تو پذیرایی همیشه بود

آره عزیزم پیش هردوشون باش

میدونستی دخترت الان بی نهایت ب محبتت نیاز داره
برو بغلش کن داداششو نشونش بده

نزار فاصله بین خودت و دخترت باشه تخت رو ببر تو حال گلم بیشتر به دخترت برس حسودی نکنه