بچه ها ما اول ازدواجون یه خونه که داشتیم نسبتا کوچیک‌بود
که من خدا خواست و مجدد که باردار شدم تصمیم گرفتیم خونمون رو عوض کنیم و بزرگتر کنیم پسرم راحت باشه و بتونه موتور و ماشینش رو راحت برونه خلاصه.....
دیگ داشتیم خونه رو جمع میکردیم اکثرا هم مامانم خونه ما میشد
منو و شوهرم ک اتاق خواب مبخابیذیم
هی ب این مورد کلید میکرد( 🔞🍑) ی روز شرط بندی کردیم شوهرم گف اگ ببری هرچی بخای میخرم منم ببرم هر چی بگم باید انجام بدی
منم چون خیلی از خودم اطمینان داشتم قبول کرد
زد اون برنده شد
این مورد رو خاست
دیک منم گفتم این خونه نمیشه بریم خونه جدید اونجا روحیم ساز بشه بعد
وای هر شب بخدا میگف🤣( یعنی الان تعریف میکنم مردم از خنده) حتی روزا هم پیام مبداد ک نتیجه بردم یادت نرفته
زیرش نزدی
فکر زدن ب زیرش رو نداری
دیک تا تو خونه جدید جابجا بشیم و خودمونو پیدا کنیم بارداری من ماهش زیاد شد
گفتم انصافا دیگه نمیشه ی چیزی برام میشه میمونم
وای تا زایمان هی میگف ک یعنی نمیشه
( منم موقع بارداری دخترم هم خیلی چاق شدم
کلا هم میگن بارداری دختر باسن بیشتر بزرگ میشه) بعد زایمان کردم
دو ماه هم صبر کرد بعد دوماه گف چی شد
دیگ با دبدبه و کبکبه و رو‌ چشم گذاشتنش
شد
خوووش بی حالیت بیلاخره
#اما الان ک بخاطر پیشگیری سفت و سخت از کاندوم استفاده میکنیم انصافا خیلی سخت میشه
هی شوهرم میگ اون مورد خیلی خوب میشه بدون کاندوم
گاها وسوسه میشم 🤐

۱۱ پاسخ

قبول نکن زودبه زود باشه بواسیر و بی اختیاری مدفوع میگیری کلا خیلی عوارض داره این مدل رابطه

منم شوهرم می‌خواد ولی باردارم میترسم

چقدر خوبه ک اینجوری از هم میخواین بعد این هم سال 🥹🥹👌👌

هواست باشه بدون کاندوم باشه از عقب منی نیاد بیرون بره جلو که حامله میشی

شوهر منم خیلی گفته ولی میترسم از دردش

من شوهرم خیلی بدش میاد از این کارا وسوسه هم نشده تاحالا

اگه خوشت اومده ب نظرم گاهی موردی نداره
اما برای همونم کاندوم بزارید بهتره

منی ک شوهرم خیلی میگه نمیذارم

عوارضش رو سرچ کن گوگل یا از چت جی بی تی بپرس

درد نداشت؟؟؟

خخخخخخ بیچاره رو چقد تو خماری گذاشتی دلم سوخت😂

سوال های مرتبط

مامان فسقل دلمه👶🏻🦭 مامان فسقل دلمه👶🏻🦭 ۲ سالگی
درود 🌹
اومدم تجربه ام رو به نسبت ترک شیشه شیر بگم :
من از قبل دو سالگی هرکاری ک فکرش رو بکنید کرده بودم و موفق نشدم تا هفته پیش یکی از مادرا با همین روش گرفت گفتم بزار منم امتحان کنم... روز جمعه اون هفته مغز آرش رو کامل آماده کردم ک شیشه رو بدیم ب هاپو ببره بده ب نینی اش روز شنبه صبح اولین شیر رو خورد و شیشه رو گذاشتیم و تحویل مامانم دادمش با مامانم هم هماهنگ کرده بودم ک شیشه رو نشونش نده و تا آخر هفته اوکی میشه ...
از خود آرش هم میپرسیدی شیشه کو میگف نینی هاپو 🤭
خلاصه عصرش تحویل گرفتمش و تا شب همش غذا و خوراکی های مورد علاقه اش رو میخورد میخاست بخابه دنبال شیشه می‌گشت من با صبوری بهش میگفتم یادت رفت دادیمش ب نینی هاپو ... خلاصه دو روز اول سختش بود ک قبول کنه شیشه نیست و بتونه توی لیوان بخوره ... الان بعد گذشت ۱ هفته شیر زیاد نمیخوره و هم سراغ شیشه رو نمی گیره ...
ب رسم عادت ک نصف شبا بیدار میشد دیگ اونم نمیشه یا اگ هم بشه ی تابش ک بدم لالا میکنه ...



عکس پایین هم مربوط ب نان پختن آقا آرش تو خونه مامانمه 😍👶🏻
مامان 👑 ساتیار 👑 مامان 👑 ساتیار 👑 ۲ سالگی
خانوما بیکارید بیاید ی سرگرمی خوشایند ک من خیلی از مرورش لذت میبرم بیاید هممون ی بار دیگ خاطره زایمانمون رو تعریف کنیم الان بعد این همه وقت خیلی حس حال خوبیه ...😁😉

من سر ساتیار ۳۹هفته دقیق بودم هر کاری میکردم زایمان نمیکردم پیاده روی و چیزایرسنگین هر کاری ک فکرشو کنید حتی بزور ب شوهرم میگفتم بیا رابطه اونم بدبخت می‌ترسید 🤣🤣میگفت زری میزنم چش بچه رو در میارم بشین گفتم ن باید زایمان کنم خلاصه فردا همو روز من از سب قبل آب نداشتیم خونه بهم ریخته دیگ پاشدم کلی کار کردم جارو دستمال کشی لباس شستن یعنی ی طوری ک نهار خوردنم دراز کشیدم بچه هام لقمه میرفتن دستم میدادن دیک بعدظهر رفتم پیاد روی و اومدم حونه حال نداشتم شام درست کنم ی املت زم براشون خودمم اشتها نداشتم اصن ایقد خسته بودم ساعت ۹خابیدم ساعت ۵صبح تو خاب دیدم پاهام گرم شد فکرکردم شاشیدم بخودم پاشدم دیدم ن کیسه آبمه پاشدم رفتم حموم لباس عوض کردم اومدم بیرون ی کم تو خونه چرخیدم دیدم ن درد ندارم دیگ رفتم شوهرمو بیدار کردم ک آره سعید جریان اینه گفت خو په پاشو بچه ها رو بیدار کن آماده شو بریم دیگ آماد شدم با شوهر و بچه ها با ماشین سنگین رفتیم بیمارستان من ب شوهر گفتم نبینم کسی بیاد ها وقتی زایمان کردم ب همه میگیم دیگ شوهرم یواشکی ترسید بود زنگ زد مامانم .منم سری رفتم داخل زایشگاه از استرس نگم براتون ک داشتم
بقیش پایین میزارم
مامان omide zendegim مامان omide zendegim ۲ سالگی
تجربه ی من در از پوشک نگرفتن!
دختر من تیر ماه که دو سالش تموم شد چون تابستون بود خواستم از پوشک بگیرمش
با توجه به اینکه از یک سالگی روش گار کرده بودم. فرق جیش و پی پی رو میدونس. از پی پی نمیترسید.
تو حموم که پوشک نداشت تو وان جیش نمیکرد میگف جیش دارم میومد بیرون جیش میکرد. تو خونم هر از گاهی قبل پی پی میگف

تنها مشکلم این بود که رو قصری نمینشست. یعنی کلا بدون پوشک سر پا دسشویی میکرد، هر دو رو.
خلاصه من هپه چی رو اماده کردم و چهارشنبه بود که میخواستم جمعه فرشارو با همسرم جمع کنیم و شنبه دیگه بسم... بگمو شروع کنم .
چهارشنبه شب با دخترم حرف میزدیم گفتپ دیگه پوش پوش هاگون دارن تموم میشنو دیگه تو هم بزرگ شدی و مثل فلانی تو قصه دیگه پوشک نمیبندی و پستچی قرار برات مثل جی جی( شخصیت کارتونی مورد علاقش) سوپرایز بیاره و کلی داستان دیگه که امادش کنم. بعد یهو این برگشت گف نه ماما من هنوز کوچولوم، بگو بابا پوش پوش بخره! بعد من شوک شدم حالا شبش با شوهرم حرف زدمو دیگه کلا منصرف شدم. تا الان، ولی واقعا الان خیلی فرق کرده ،راحت میشینه رو قصری و هر دو مورد رو میتونه نشسته انجام بده،
الان یه مشکلی که داریم نمیره دسشویی، یعنی میگه پی پی دارم میگم مامان بریم دسشویی سریع میگه نه مامان نقاشیمو میکشم، از محیط دسشویی اینام نپیترسه بازیگوشی نمیزاره ،الان دارم رو این قضیه کار میکنم که بفهمه دسشویی داشت باید بره، خیلیا میگن گه تا در نیاری متوجه نمیشه ولی واقعا من حس میکنم اینکه اداب دسشویی رفتن رو قبل از پوشک گرفتن یاد بگیرن خیلی برا هردومون بهتره.
خوش حالم که عجله نکردم. و تا ۳ سالگی به نظرم هنوز وقت هست میتونم فرصت بدم تا آماده تر بشه‌.
مامان 👼🏻آیهان👼🏻 مامان 👼🏻آیهان👼🏻 ۲ سالگی
سلام مامانا خوبین
میخواستم یه چیزی بگم که حواستون جایی طبیعتی میرین جمع باشه
ما هفته پیش رفتیم تفریح با خانواده دره اشنویه که اونجا هم یه چوپون گوسفنداشو اورده بود چرا
پسر منم گیر داد به شوهرم که بره رو باید بغل بگیره چند بارم به شوهرم گفتم ول کن مریضی میگیره بچه گوش نکرد به حرفم داد بغلش
الان بعد یک هفته دیروز دیدم بدن پسرم اول سه تا جوش زد بعد چند ساعت تبدیل به حاله گرد و رنگ قرمز شود اول فکر کردم چیزی نیش زده ولی با رفتن ساعت بیشتر میشود این دایره ها تو بدنش
امروز صبح سری بردم دکتر که دکتر تشخیص داد که بیماری پوستی گال یا همون به زبون ما ترکا {قوتور} گرفته و من بد بختم شودم اینطوری درسته پماد و شربت داد که گفت خوب میشه الان بعد استفاده خیلی بهتر شوده نصبت به صبح ولی باید به مدت یک ماه این پماد ا استفاده بشه
ما خودمونم هم دام داریم ولی گاو که مریضی ندارن ولی از شانس ما از اون بره که پسرم گرفت بغلش مریضی سرایت کرد بهش
تو رو خدا رفتنی بیرون مراقب بچه هاتون باشین نزارین هر چیزی رو لمس کنن که خدایی نکرده اینجوری بشن