تجربه از پستونک گرفتن
پسر من خیلییی خیلی وابسته ب پستونک بوددد
همیشهههههه میخوردش باید ت دهنش می‌بود بخاطرش گریه میکرد بدون پستونک نمیخابید اصلا
تا اینکه تصمیم گرفتم از پستونک بگیرمش
مثل تصویر پستونک و بریدم کامل ،،، شبش باهاش حرف زدم بهش نشون دادم ک می می (به پستونکش میگفت می می ) خراب شده و دیگ تو نمیتونی بخوریش
ناباورانههههههههه اونم باهاش کنار اومد و پستونک و پرت کرد اونور و خایید😁😐😐 اصلا مونده بودمممم
البته در روز خلی سراغشو میگرفت سعی داشتم حواسش و پرت کنم
ولی واسه خوابش اصلا بهانه نیاورد
و اینو بگم فقط سه چهار روز و شب اول سخته ید کم کم کلا یادشون میره😍😍

از شیشه و شیر خشک چطوری بگیریم پستونک ک خیلی راحته

منم همین جوری چند روز ندادم خودش با دست یا پا پرت میکرد می‌گفت إ شده 😬🥺
بعدش از این ویروس لعنتی گرفت از سرم بالا می‌رفت بهانه گریه تب
مجبور شدم بدم بهش 🥲نمیدونم کی بگیرم ازش

منم دقیقا با همین روش جدا کردم

امتحان میکنم ولی فکر نکنم موفق بشم😐

وای پسر من ۲ تا پستونک میگبره دستش از صبح تا شب انفد استرس دارم واسه کنار گذاشتنش

دقیقا منم به همین روش دخترمو از پستونک گرفتم دقیقا مثل پسر شما واکنش نشون داد فکر نمیکردم انقدر راحت ازش جدا بشه😅