سلام مامانااا صبح بخیر
خوبین چه خبرا چیکار میکنین
من که دیگه دارم روز شماری میکنم برای تولد دخملی🥰یه تولد خودمونی میگیرم براش انشالله بزرگ بشه یدونه مفصلشو میگیرم
حس و حال عجیبیه پارساا این موقع ها روزشماری میکردم برای زایمان و امسال روزشماری برای تولدش...
عمر خیلی زود میگذره
تو این یه سال خیلی اذیت شدم الان که فکر میکنم زیاد از نوزادی دخترم لذت نبردم از همون اول ها تا همین الان شیرنخوردنش یه مشکل بزرگه برام
خیلی جاها نرفتم، خیلی حرفا شنیدم ولی همشون فدای یه تارموی دخترم
گاهی وقتا مامان خوبی نبودم عصبی شدم سرش داد زدم ولی خب گاهی ادم کم میاره مخصوصا منی که جای غریبم و دست تنها
و دراخر خطاب به دخترم
ائل آرا جونم تو قرار نیس این روزا یادت بمونه ولی من قراره یه عمر با خاطرات این روزا زندگی کنم خیلی دوست دارم قلبم🥲❤
بمونه به یادگار از 14 آذر 10 روز مونده به تولدت🎀🎀

تصویر
۶ پاسخ

تولد ائل آرا بالا مبارک🥰❤

تولدش مبارک عزیزم منم دخترم شیر نمیخوره غذا بد میخوره بخاطر همین الان پدرشوهرم گف بد غذا میدی خودش بخواد میخوره شوهرم دهنشو سه متر باز کرد

تولدشو چجوری میخوای بگیری تنهایی یا با خانواده ها؟

تو خونه هم ائل ارا صداش میکنی یا همون اِلارا میگین؟

دخترمن امروز تولدشه🥲

هییی منم دهنم سرویس شد

ای جانم ،تولدش مبارک باشه
واقعا خیلی زود میگذره پسرمن 1 آذر شد یکسالش ،خیلی زود کذشت

مقالات مرتبط

کتاب خواندن برای کودک از بارداری
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
بازی با نوزاد
اهمیت بازی با نوزاد + ایده‌هایی برای بازی با نوزاد

سوال های مرتبط

مامان فندق مامان فندق ۱ سالگی
بچه ها چندروز پیش تولد یک‌سالگی پسرم بود داشتم به این فکر میکردم که پارسال روز زایمانم حتی یک درصدم احتمال نمی دادم که زنده بمونم ولی الان یه سال گذشته و دارم خیلی عادی زندگی میکنم😅 گاهی وقتا به این فکر میکنم که واقعا سخت جون ترین موجودات دنیا ما زنا هستیم . یه روز مرگو با چشامون می بینیم و روز بعد خیلی عادی پامیشیم و به همه چی می رسیم که انگار نه انگار اون آدمِ دیروز ما بودیم . درسته گاهی وقتا واقعا از زن بودن و مادربودن به خاطر این همه مسئولیتاش خسته میشم ولی تهش به خودمون افتخار میکنیم که می تونیم یه تنه به اینهمه کار رسیدگی کنیم 😀
مشاهده ۴ پاسخ
مامان نویان مامان نویان ۱۶ ماهگی
فردا صبح قراره بریم برای عکاسی و کلیپ تولد یکسالگی نویان جونم
خیلی ذوق دارم
بعدظهر میرم جلو موهام فیس فریم دربیارم
کیک شو شب تحویل میگیرم یه کیک ساده و مینیمال هس
سبک عکاسی مونم مینیماله الان یه نمونه میزارم براتون ببینین

تصمیم گرفتیم جشن بزرگ نگیریم امسال برای یادگار بریم عکاسی و فیلمبرداری و شب تولدش هم با خانوادمون یه جشن بگیریم
که انشالله سال های بعد که بزرگ تر شد جشن تولد بگیریم

پارسال این روزا تودلم بود انتظار ۵ ام رو میکشیدیم که بریم برای زایمانم

امسالم تو خونمون داره برا خودش میچرخه و حسابی شیطون شده
کوچولو کوچولو راه هم میره

خیلی حس و حال قشنگیه الهی که خدا به همه چشم انتظارا بچه سالم و صالح بده و بچه های هممونو حفظ کنه 🌱🤍
مشاهده ۳ پاسخ
مامان ملورین مامان ملورین ۱۵ ماهگی
بعضی روزا احساس میکنم خودمو کلا یادم رفته دیگه فقط یه مادرم وقتی برای خودم نمونده که کمی به خودم برسم گاهی اوقات حتی وقت نمیکنم تو آینه خودمو ببینم همش در حال بچه داری و تمیزکاری و پخت و پز یه چرخه تکراری ولی شیرین... فقط گاهی نیاز دارم یه چند ساعتی برای خودم باشم یه کم با آرامش دراز بکشم باخیال راحت. خداروشکر میکنم بابت دختر نازم این روزا خیلی زود میگذرن روزای سخت ولی شیرینی هستن خدایا شکرت
مشاهده ۷ پاسخ
مامان ماهلین🧚👶🫀 مامان ماهلین🧚👶🫀 ۱۷ ماهگی
این روزا بغضی ترینم هرچقدر ب روز تولد دخترم نزدیک تر میشم بیشتر بغضم میگیره اصلا باورم نمیشه یه ساله دارمش یه ساله با اومدنش دنیام عوض شده پارسال این روزای اخر چقدر چشم انتظارش بودم چقدر حاملگی سختی داشتم چقدر اذیت شدم ولی همش میگفتم فدای یه تارموش فقط بیاد زودتر ببینمش🥲فقط چند روز مونده ب تولدش و من اصلا باورم نمیشه یه ساله من مامان یه فرشته کوچولو شدم واقعا مادر بودن شیرین ترین چیز توی این دنیاست از خدا میخام هرکس که از این نعمت بی نصیبه و چشم انتظار دامنش سبز بشه 🥲همشو با اشک نوشتم😭
مشاهده ۶ پاسخ
مامان مهدا🌼 مامان مهدا🌼 ۱۵ ماهگی
امروز دخترم یکساله شد بخوام صادقانه بگم اصلا این یکسال راحت نگذشت ولی خب با تولد هر نوزاد یه مادر هم دوباره متولد میشه... یه ورژن جدید و کاملا قوی و پوست کلفت تر از خود قبلیش... من اوایل نمیتونستم با این ورژن کنار بیام ولی الان، الان که به گذشته ام فکر میکنم به روزایی که "مهدا" نبود.. اون روزا بنظرم خیلی دلگیر میان.. درسته میتونستم هرکاری بخوام انجام بدم و هرجایی بخوام برم اما الان که یکسال از اومدن مهدا میگذره نمیدونم اون روزای دلگیر رو چجوری بدون اون سر میکردم🙂 شاید الان انداره ی یکسال بی‌خوابی دارم😄ولی خوشحالم که مامان شدم به هرحال نزار قبانی یه تعریف قشنگ داره از آدم هایی که معجزه وار وارد زندگیمون شدن که میگه "تولد من تویی و پیش از تو به یاد نمی‌آورم که وجود داشته‌ام "
مشاهده ۷ پاسخ
مامان لیام🤎🧸 پسته پسر🥜 مامان لیام🤎🧸 پسته پسر🥜 ۱۴ ماهگی
با اینکه هممون سرماخورده بودیم و اصلاً حال و حوصله نداشتیم، اما دلم نمیومد تولد پسرکم بی‌برنامه بمونه

خیلی چیزا اون‌طور که تو ذهنم بود نشد، خستگی از صبح تا حالا هم روی تنم سنگینی می‌کنه… 🥲

ولی بالاخره دارم برای اولین تولدِ یک‌سالگی پسرکم همه تلاشم رو می‌کنم 💕


فردا روز عکاسیشه و دو روز دیگه روز اصلی تولد… همین لحظه‌ها برای من قشنگ‌ترین خاطره‌ها رو می‌سازن ✨
مشاهده ۱۱ پاسخ
مامان 💗نیارا💗 مامان 💗نیارا💗 ۱۵ ماهگی
فکر کنم یه نوع افسردگی هم داریم ربط به نزدیک شدن به تولد یکسالگی بچه هامون داره
امروز داشتم آلبوم خاطرات نیارا رو پر میکردم مجبور شدم یه سری عکس ها و مدارم بیمارستان رو بیارم نگاه کنم یهو دلم تنگ شد
نمیتونم بگم چ حسی بود ترکیبی از عذاب وجدان از اینکه احساس کردم خیلی از بارداری و نوزادی دخترم لذت نبردم و دلتنگی برای اونروزا و شادی از اینکه الان کنارمه دروغ نگم یکمی هم ترس
از ته دل از خدا خواستم همراه همسرم سایمون بالای سر دخترم باشه و بزرگ شدنش زو ببینیم برای همه ی مادر و پدرا همین آرزو رو دارم
پارسال این موقع ها استراحت مطلق بودم تمام وجودم پر از استرس بود یه وقتایی از همه گله داشتم
واقعا خداروشکر میکنم که الان اینجام با تمام سختی ها چون نیارا خیلی نوزادی سختی داشت کولیک و رفلاکس شدید و .....
فقط نمیدونم چرا گهواره تاپیک های قدیمی رو پاک میکنه چون خواستم بخونمشون نبودن 🥺
شما هم مثل من انقدر احساساتی هستین یا من مشکل دارم😁
مشاهده ۸ پاسخ
مامان هیراد مامان هیراد ۱ سالگی
امروز یه اتفاقایی افتاد که فهمیدم تو این یک سال با تنها بچه بزرگ کردنم خیلی پوست کلفت شدم😔🥲صبور شدم 🙁پارسال همین موقع شب با استرس خوابیدم که صبحش هیراد بغلمه امسال نذر میکردم بچم چیزی نشه😭اولین تولدش هم با مریضی میگذره





بچه کودک
مشاهده ۲ پاسخ
مامان پینار مامان پینار ۱۵ ماهگی
دیزاین اتاقش🥹🧸


تولد یکسالگی‌پینار خیلی کوچیک و خودمونی بود تا انشالله بزرگ بشه اذیت نشه خودش درخواست تولد داشته باشه یکی مفصلشو میگیریم
مشاهده ۹ پاسخ
مامان مهرسام جانم مامان مهرسام جانم ۱۷ ماهگی
پارسال این موقع مهرسامم ۱۰ روزه بود ریزه میزه و کوچولو هنوز نمیدونستم چه روزا و شبای سختی قراره تو راهه ولی خدارو شکر همش گذشت الان خیلی بهتر شده اون اوایل فوبیای اینو داشتم که اگه بخوابم بچم یه طوریش میشه و شب روز بیدار بودم و زل میزدم به صورتش ، کم کم بدنم انقدر خسته شده بود با کوچیک ترین ناراحتی عصبی میشدم و داد میزدم و قیامت به پا میکردم الان که یاد اونروزا میوفتم میگم کاش یکم راحتتر میگرفتم نتونستم از نوزادی مهرسام لذت ببرم
مشاهده ۱ پاسخ
مامان زینب جون😍👶🏻 مامان زینب جون😍👶🏻 ۱ سالگی
قلب مامان ❤اصلا باورم نمیشه داره یکسالت میشه
ینی من یکساله که مامان شدم 🥲 این روزایی که ماما صدام میکنی و بیشتر از همههه وابسته منی و بغل هیچکس نمیری قشنگ ترین لحظه های منه
درسته یه وقتایی از شدت گریه هات وسط مهمونی منم گریه کردم یه وقتا تو خونه دست تنها بودم و انقددد اذیت شدم که منم زدم زیر گریه ولی تو همونی
ولی برای تک تک لحظه هاش دلم تنگ میشه
باورم نمیشه از نوزادیات فقط چندتا عکس دارم و دیگ خودت داری کم کم بزرگ میشی و ی روزی دیگ انقد راحت نمیتونم بغلت کنم انقد راحت تو بغلم جا نمیشی ب این روزا فک میکنم قلبم درد میگیره اخه همه میدونن من دوستت ندارم دیوانه واااااااار عاشقتم میمیرم برات یه جور عجیبی


لباسای دخترم برا تولدشه فقط اون تور روی جوراباااش😫🤌🏻😍
عروسی و عاقبت بخیریتو ببینم عزیزدل مادر ❤

برانه من برا تولد دخترم اینه که چون تو جشن دندونی حسابی اذیت شد و تو این عید و مهمونیا فهمیدم فعلا جمع های شلوغ دوست نداره تولد نمیگیرم
بجاش میبریمش پارک و عکاسی میکنیم و کارایی که دوست داره رو انجام میدیم یکیش اینه ک کتف کبابی رو بدی دستش بخوره و همه جارو کثیف کنه 😂❤ یکیش ماشین بازیش یکیش تاب بازیشه
میخوام اون روز متعلق ب خودش باشه و حالش باهاش خوب باشه
انشالله تولد بمونه برای وقتی کم یکم دیگ بزرگ تر بشه و از تولد لذت ببره ❤😍
مشاهده ۱۳ پاسخ
مامان معجزه مامان معجزه ۱۶ ماهگی
خدای من عمر ادم چقدر سریع و عجیب میگذره .سال پیش عاشورا این موقع ها یه مامان قلقلی بودم که داشتم میترکیدم و کلیییی تلاش و تمرین میکردم دردام شروع بشه و زایمان کنم.امسال پسرم بغلمه و باهم میریم عزاداری .یادش بخیر پارسال و چه قدر خوبه امسال🥲❤
مشاهده ۱ پاسخ
مامان پسمل (فرفری🍒) مامان پسمل (فرفری🍒) ۱۳ ماهگی
پارسال همین موقع راهی بیمارستان شدم تا یه پسر کوچولوی جذاب فرفری رو به دنیا بیارم
تا دنیا برام جای قشنگ تری بشه،تا با هر ما ما گفتنش یه جون به جونام اضافه بشه
یکسال پر از سختی و چالش گذشت
خسته شدم،عصبی شدم،مریض شدم اما کم نیاوردم، حضور پسر کوچولوی مامان قوی ترم کرد💪
پسر فرفری مامان تولدت مبارک 🐣
بمونه به یادگار ۱۴۰۴/۸/۲۴
مشاهده ۷ پاسخ
مامان کیــــ💙ــاشا مامان کیــــ💙ــاشا ۱۶ ماهگی
چرا من دلم نمیاد به کیاشا غذای سفره بدم فکرش اذیتم میکنه
دوست دارم از همون غذای خودمون ولی جدا براش درست کنم
چرا من اینجوری شدممم🥺🥺
داره یه سالش میشه ولی من از الان دلم برای این سنش و نوزادیش تنگههه بخداا🥺❤
مامان کاش شبام نمیخوابیدم و بغلت میکردم اندازه ی عمر بو میکردمتتتتت 🥺🥲
مشاهده ۱۱ پاسخ
مامان 👶💙علیرضا 💙👶 مامان 👶💙علیرضا 💙👶 ۱۵ ماهگی
پسرم یک سالگی ا‌ت مبارک !!!
خیلی خوشحالم از این که خدای مهربون یه فرشته مهربون دیگه ای مث تو بهم هدیه داد
خیلی خوشحالم از این که بزرگ تر شدی و به پله یک سالگیت رسیدی
خیلی خوشحالم از این که تو رو ، تو آغوش گرم خودم دارمت
خیلی خوشحالم از این که از بودنت خیلی لذت میبرم
خیلی خوشحالم از این که دارمت بهترینم

تولد یکسالگیت مبارک 😍🍰🌟💫✨🎂🎊🎉🎁🎂

#به_وقت_یک_سالگی
مشاهده ۴ پاسخ