خلاصه یکم اوضاع بهتر شد خودمو جمع و جور کردم برگشتم خونه...
یه شب رفتم بیرون در حد یه ساعت انفولانزا گرفتم برگشتم ده روز باز افتادم گوشه خونه مامانم اینا.... 😂شوهرم دیگ خسته شده بود از رفت و امد میگف دیگ نمیریم بمونیم جایی😂🤦🏻‍♀️گفتم تا سه نشه بازی نشه😂
بار سوم واسه ختنه نویان شد ک سه چهار روز موندم اونجا....
خدا واکسنشو بخیر کنه

۲ پاسخ

من دوماهه خونه مامانم بودم اومدم خونم مریض شدم دوباره برگشتم بعد اومدم ویهان فکش افتاد بعد بخاطر ختنه بعد بخاطر واکسن تویی دو ماه فقط یک هفتهوتو خونم موندم

بچه نگرفت مریضی رو

مقالات مرتبط

بیرون بردن نوزاد تا چهل روز
بیرون بردن نوزاد تا چهل روز اول تولد و مراقبت‌های لازم
نکات خواب کودک از تولد تا سه ماهگی
نکات خواب کودک از تولد تا سه ماهگی
مراقبت های بعد از ختنه نوزاد
درمان خانگی عفونت بعد از ختنه | پماد و شستشوی محل ختنه
مدفوع نکردن نوزاد
مدفوع نکردن نوزاد تا چند روز طبیعی است؟+علت و درمان خانگی

سوال های مرتبط

مامان شازده خانوم👑 مامان شازده خانوم👑 ۹ ماهگی
پارت اول _زایمان طبیعی

خب قضیه ازونجایی شروع شد ک شب قبل از ب دنیا اومدن دخترم با زندایی همسرم رفتیم بیرون پیاده روی بعدشم ک برگشتم خونه ی کمر دردای خفیفی داشتم ک فک میکردم بخاطر همون پیاده رویه خلاصه گذشت و دردا هی میومد و میرفت خلاصه اون شب گذشت و شب اخری ک دخترم تو دلم بود رفتیم خونه مادرشوهرم برا شام ک کمر دردام کمی بیشتر شده بودن ک توقع نداشتم درد زایمانی باشن شامو ک خوردیم برگشتیم خونه ساعتای ۱۱ اینا بود ک تصمیم گرفتم بخابم تا شاید دردام تموم بشه در صورتی ک زهی خیال باطل 😂😐 از همون تایم ک تصمیم گرفتم بخابم مدام دسشوییم میگرفت و تو راه سرویس بودم دیگ تقریبا ساعتای ۱۲ و نیم شب بود ک از سرویس برگشتم و رفتم دراز کشیدم دراز کشیدنم همانا و خیس شدن کل هیکلم همانا ...کیسه ابم پاره شد دیگ از جام پا شدم همسرمو بیدار کردم بهش گفتم تا زمانی ک من میرم دوش میگیرم زنگ بزنه ماماهمراهم هماهنگ کنه وسیله هارو اماده کنه زنگ بزنه مامانش بیاد بریم بیمارستان دیگ تا رفتم حموم و وسیله هارو جمع کردیم شد ساعتای ۱ شب مادرشوهرمم اومدن راه افتادیم ساعت ۱:۴۵ رسیدیم بیمارستان تا کارای پذیرشو کردیم شد ساعت ۲ و دیگ خدافظی کردم و رفتم داخل زایشگاه اونجا یکی از ماماهای تریاژ معاینه کرد گف ۲ سانتی برو تو از دردش بخام بگم برا بار اول خب دردناک بود ولی ن طوری ک میگن دستشونو تا کمر میکنن تو و این چیزا یکم اغراقه ‌.

بهم لیاس دادن پوشیدم و رفتم داخل زایشگاه خلوت بود بجز من تقریبا چهار پنج نفر دیگ در حال درد کشیدن بودن ک در بدو ورود من یکیشون زایمانی شد و فوری بردنش تو اتاق زایمان دیگ من رفتم رو تخت دراز کشیدم و دوباره یکی از ماماهای خود زایشگاه اومد معاینه کرد و گف ۱ سانت😐
مشاهده ۴ پاسخ
مامان آراد🩵🫀 مامان آراد🩵🫀 ۶ ماهگی
ی راهنمایی
من بچم خیلی اذیت میکنه دیگه از پا افتادم تصمیم گرفتم تا چهار ماهگیش ک ریفلاکسش بهتر بشه برم خونه بابام تو هفتش سه چهار روزی خونه بابامشون تو روستاس گاو دارن مامانم تو هفته 1 روز میتونه بیاد شوهرمم میره خونه مادرش چون نزدیکه خونمونه بنظرتون برم؟؟
مشاهده ۹ پاسخ
مامان مهدیار مامان مهدیار ۳ ماهگی
دوستانی ک پسراشون ختنه کردن ایا پسراشون خوابشون سبک شد و بیخوابی امد سراݝشون پسرم ۵روز ختنه کردم دو روز اول خوب بود سه روز بی خوابی میکشه کلا ده دقیقه میخوابه بعد بیدار میشه
مشاهده ۴ پاسخ
مامان رادین مامان رادین ۱ ماهگی
بیلی روبین نوزادم در روز سوم،۱۵ بود ،بعد سه روز بستری،۶ شد،سه روز دیگه زرد شدو۱۷ بود بعد یه روز بستری ودوروز آوردن دستگاه به خونه ۱۳ شد...الان ۲۹ روزه وخیلی روبینا ۱۲ هست،الان من باید چیکار کنم
با تشکر فراوان
مشاهده ۲ پاسخ
مامان آراد💙 مامان آراد💙 ۱۰ ماهگی
من از خونه مادرم اومدم خونه خودم
بعد واسه واکسن پسرم اومدم خونه مادرشوهر موندم
یک روز رفتم خونه
باز دست از پا درازتر برگشتم خونه مادرشوهر
وقتایی که شوهرم خونه نیست و خونه تنهام اینقدر درگیر بچه م وقت نمیکنم چیزی بخورم گفتم شیرم کم میشه بچه گناه داره
پسرم هم خیلی بد قلق هست و توی طول روز کم می‌خوابه
خلاصه که مادرشوهر خوب گلی ست از گل های بهشت😅
مشاهده ۹ پاسخ
مامان جوجه 🐣 مامان جوجه 🐣 ۱۱ ماهگی
سلام دوستایی گلم
تجربه زایمانم 🥴😍بعد تقریبا 3اومد بگم البته یه بار گفتم ولی نمیدونم چرا پاک شد😕
من یه بار قبل زایمان رفتم بیمارستان بخاطر کاهش حریکت فندق خانم
من قبل زایمان دقیق سه یا چهار روز رفتم بازار روز اول ک رفتم بازار یکم راه رفتم یه درد های عجیب غریب توی واژنم بود در حدی ک میستادم 🤧🫠
ب همسر گفت بری خونه مامانم اینا بقیه خریدمو با مامانم میام اوکی داد و رفتیم از بازار من یکم توی ماشین نشستم اوکی شدم و بهتر شدم 😁
مشاهده ۴ پاسخ
مامان زینب گلی مامان زینب گلی ۳ ماهگی
خانوما من ده روز دیگ میشه سه ماه ک سزارین زایمان کردم. دوشب هست لکه بینی دارم. تا چهل روز بعد زایمان هم تموم شد خونریزیم ولی دوشب هست ک لکه میبینم هم شیر خودمو میدم هم کمکی بنظرتون از چیه
مشاهده ۰ پاسخ
مامان جانان🩷 مامان جانان🩷 ۱ ماهگی
پارت دو زایمان:

اومدم خونه بهم ریخته بود جمع و جور کردم جارو کشیدم بعد رفتم حموم زیر آب گرم اسکات زدم زیاد تقریبا ساعت ۵ یا ۶ بود شوهرم اومد گفتم بیاد زیر آب گرم کمرمو بماله اومد آب داغ گرفته بود کمرم داشتم میسوختم😑
اومدم بیرون تو خونه قدم میزدم اصلا ننشستم تا ساعت ۷ ۸
بعد شام خوردم دوباره رفتم حموم و همون کارا اومدم بیرون رابطه بدون جلوگیری هم داشتم بعد اون دوباره رفتم حموم و همون کارا😑
چون مامانم شهرستان بود میگف بیام گفتم ن نیا هنوز بدنیا نیومده ک خاک توسرم نزاشتم بیاد😂
بریم ادامه بعدی
دخترم نمیزاره ک یکم مینویسم یکم اونو شیر میدم🤦‍♀️
مشاهده ۴ پاسخ
مامان هانا🩷🐣 مامان هانا🩷🐣 ۷ ماهگی
از صبح همینجور گریه کرد هرکاری بگین کردم نمیدونم از این قطره اینفاکول ک گرفتم شد.. بیخواب بیخوابه... و گریه...
انقدر عصبانی شدم شب یدفعه محکم تکونش دادم و بهش چیز گفتم 😭 شوهرم بیدار شد اومد دید ک چرا با بچم همیچین رفتاری کردی و عصبانی شد . دیگ انقدر بی تاب شد بچه برداشتم آوردمش خونه مامانم خوابید ...
دارم روانی میشم با این بچه‌😭😭😭😭😭 ۲ ماهه پدرم در اومد روز ب روز بدترررررر از دیروز .
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان هانا مامان هانا ۴ ماهگی
دارم میمیرم از کمردرد و خستگی نمیدونم دخترم چرا خوابش اینطوری شده از صبح که بیدار میشه دوساعت طول میکشه بخوابونمش بعد یه ربع بیدار میشه تا اخر شب که بخوابه ولی وقنی میرم خونه مامانم اینا قشنگ سه ساعت میخوابه دوساعت بیداره دوباره دو سه ساعت میخوابه🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️
مشاهده ۷ پاسخ
مامان تایلان مامان تایلان ۴ ماهگی
خانوما پسرم از موقعی ک به دنیا اومد تا یه ماهگی شیر خشک در عرض سه روز تمام میکرد ولی از موقعی ک وارد دوماهگی شده شیر خشک در عرض پنج روز شش روز تموم می‌کنه کم اشتها شده زیاد نمیخوره مثلا شبا چهار ساعت میخابع بیدار شد ۳۰سی سی میخوره نیم ساعت یه ساعت بعدش باز ۳۰سی سی هیچ وقت ۶۰سی سی یه جا نمیخوره
مشاهده ۲ پاسخ
مامان نورا مامان نورا ۷ ماهگی
بچه من سه چهار روز دیگ میشه دوماهش
توی یک ذوز چند سیس شیر بخوره خوبه ی مادر میگف ک در روز ۷۰۰ سیس باید بخوره
من ب بچم هر ۳ ساعت ۶۰تا میدم
مشاهده ۳ پاسخ
مامان آریا مامان آریا ۲ ماهگی
بچه هاتون در روز چقد می‌خوابن آریا ۴۶ روزشه امروز کلا خواب بود دیروز هم خواب بود نهایت یک ساعت و نیم بیدار بود چهار پنج ساعت خواب ... دیشب آخر شب تا ساعت سه خیلی گریه کرد میترسم امشبم گریه کنه ... چیکار کنم روز کمتر بخوابه شب راحت بخوابه!؟؟؟؟ قبلا شب رااااحت میخوابید ، الان دوباره نه بیدار شد ده و نیم خوابید هرچی باهاش بازی کردم فایده نداشت که نداشت خوابید
مشاهده ۷ پاسخ
مامان پناه👧🏻🍭🍼 مامان پناه👧🏻🍭🍼 ۴ ماهگی
سلام خانوما 😢 من بعد ۳۴ روز ک ۱۲ روزش مامانم اینجا پیشم بود و بقیش و من رفتم شهرستان خونه مامانم امروز برگشتم خونه خودم 😢 خیلی دلم گرفتهههههه😭و اینکه نمی‌دونم چطوری باید از پس بچه داری بربیام تنهایی میترسم😭
مشاهده ۹ پاسخ
مامان برسام مامان برسام ۲ ماهگی
پارت دوم خلاصه خواهرم کنارم بود تا فهمید زنگ زد ب مادرم مادرم سریع اومد بهداشت دنبالم ک برم من اول مخالفت کردم گفتم دردام قابل تحمله مادرجان نمیرم ولی مادر اصرار کردن ک باید بری رفتم خونه مامانم حموم کردم و یه چیزی خوردم ولی بچه همچنان تکوناش کم شده بود منم چند بار تو گوگل سرچ کردم و می‌گفت بخاطر اینک بچه رشد کرد تون ها کم میشه منم بخیال خودم راحت بودم خلاصه ساعت ۱ونیم راه افتادم بیمارستان با مادرم پیاده رفتم ساعت ۲ونیم رسیدیم رفتم بخش زایشگاه ماما گفت چند هفته ایی و برای چی اومدی گفتم هیچی حرکاتش از صب خیلی کم شده و سفت زیاده میشه شکمم گفت برو رو تخت ک ان اس تی بگیرم اومد دستگاه رو وصل کرد و گفت نیم ساعت در همین حالت باش تون نخور و ...دردام داشت زیاد تر میشد .بعد نیم ساعت پرستار اومد‌گفت انقباضاتت خیلی خوبه برو محوطه بیمارستان پیاده روی کن دوساعت دیگ بیا .رفتم بیرون مامان سریع اومد پیشم گفت چی گفتن منم گفتم هیچی گفته برو محوطه بیمارستان پیاده روی کن تا دوساعت دیگ مامانم گفتم بگو نمیشه بریم خونه باز دوساعت دیگ بیایم تا خونمون پیاده روی کنم منم رفتم گفتم میگ بیا برگ امضا کن ک اگ بچه تو راه دنیا اومد و کاری شد باهات مقصر خودتی منم ترسیدم ب مادرم گفتم شمابرین خونه من باابجی تو بیمارستان پیاده روی میکنم دیگ مادرمو قانع کردم ک برن منو خواهرم رفتیم بیرون هنوز جهل دیقی از پیاده روی نگذشته بود ک دردام بحدی زیاد شد بود ک نمیتونستم بایستم آبجیم تا دید اینطوریم رفت ویلچر آورد من تا بخش زایشگاه برو
مشاهده ۰ پاسخ