مادرشوهرم از اوننن افریته هاس یعنی اگه شوهرم اجازه دخالت میداد تا الان هزاربار زندگیمونو پاچیده بود بعد هفته پیش شوهرم گفت میگه ببرمش شمال چهار پنج ساله نرفته بره پیش خواهرش سر خاک پدر مادرش من گفتم ن دلم میسوزه ولی یاد کاراش میوفتم نمیتونم گفت باشه بعر قراره فردا با خواهرشوهرم بره تو این هوای بد و گردنه برفی زور کردن شوهرم رفت شهرستان دنبالش بیارتش خونه خواهرشوهرم که فردا بره اینو دختراش چین دیگه بخدا بیارتش بعد شب منو شوهرم بریم شهرستان پیش پدرشوهرم تنها نباشه به اونو دختراش باشه پدرشوهرمو ول کنه ماهی بیس روز اینورا بگرده من برم جاش بنظرتون ی دعوا درست کنم با ن دلم خیلیی پره
دیروز تو گوشی شوهرم دیدم خواهرشوهرم پیام داده چرا نمیری دنبال مامان ناراحته بعد قرنی می‌خواد بره شمال فلان گفتم مگه این اختیارتان زندگی ماس فضولی میکنه چیکار اس هی پیام میده گفت ول کن اینا همشون گ و ه خورن تو عاقل دل خودت باش خوب منو خر میکنه

۱ پاسخ

برات مهم نباشه بزار هرکار میخاد بکنه تو نرو مجبور نیستی بری ولی شوهرت اگر دلش میخاد بزار بره

سوال های مرتبط

مامان 👼🏻آیهان👼🏻 مامان 👼🏻آیهان👼🏻 ۲ سالگی
سلام مامانا خوبین
میخواستم یه چیزی بگم که حواستون جایی طبیعتی میرین جمع باشه
ما هفته پیش رفتیم تفریح با خانواده دره اشنویه که اونجا هم یه چوپون گوسفنداشو اورده بود چرا
پسر منم گیر داد به شوهرم که بره رو باید بغل بگیره چند بارم به شوهرم گفتم ول کن مریضی میگیره بچه گوش نکرد به حرفم داد بغلش
الان بعد یک هفته دیروز دیدم بدن پسرم اول سه تا جوش زد بعد چند ساعت تبدیل به حاله گرد و رنگ قرمز شود اول فکر کردم چیزی نیش زده ولی با رفتن ساعت بیشتر میشود این دایره ها تو بدنش
امروز صبح سری بردم دکتر که دکتر تشخیص داد که بیماری پوستی گال یا همون به زبون ما ترکا {قوتور} گرفته و من بد بختم شودم اینطوری درسته پماد و شربت داد که گفت خوب میشه الان بعد استفاده خیلی بهتر شوده نصبت به صبح ولی باید به مدت یک ماه این پماد ا استفاده بشه
ما خودمونم هم دام داریم ولی گاو که مریضی ندارن ولی از شانس ما از اون بره که پسرم گرفت بغلش مریضی سرایت کرد بهش
تو رو خدا رفتنی بیرون مراقب بچه هاتون باشین نزارین هر چیزی رو لمس کنن که خدایی نکرده اینجوری بشن