۱۱ پاسخ

منم همینم
اصلا دوست ندارم بچه را بع کسی بذم
جمعه ها خونه مادرشوهرم کلا دست عمه هاشه انگار دارن قلبما تو سینم فشار میدن نمیذارن درست بخوابه عصبی میشم
فقط پیش مامانم که باشه یکم‌ارومم
کلانباشه نابودم اشکم درمیاد گاهی که مجبورم نبرمش با خودم
البته مامانم میگه شما تصادف هم که کردین خودت و بچت و شوهرت از مرگ برگشتین واسه همین اینقدر اینجوری شدی

بچه دوممه و برا اینم اینجوری ام خیییییییلی فقط میخوام نگاش کنم ولییییی برا اولی مث خودت دیوانه ش شده بودم😅

من روی بچه ی اولم همین جوری بودم. ایشالا دامادش کنی عزیزم

منم منم😂تا همین چندروز پیش باوجود خستگیام باز دلم میخواست بشینم نگاش کنم و نخوابم
ولی الان انقد کمرم درد میکنه دیگه دلم میخواد بخوابم 😂😂😂

منم اینجوریم 😐

طبیعیه مامان جان‌هورمون ها بهم ریختن و ۶ماه تا ۱ سال طول میکشه تا تنظیم بشن ماهم همین جوری هستیم

تمام حس های تورو برعکس دارم🤣🤣🤣

آره چون چند ساله منتظر بودی اونطوریه منم مثل تو

طبیعیه 🤣🤣🤣

ای جانم خدا برات حفظش کنه عزیزم

نه من خیلی وقتاانقدر کار دارم و درگیرم بچه رو‌نسدم مامانم اصلا یادم میره بچه دارم😅

سوال های مرتبط