۷ پاسخ

در زد درو باز نکن 😊😊

عزیزم اگه مادرشوهرت خسته کننده نیس ینی هی حرف بزنه توکارات دخالت کنه و اذیتت کنه ولش کن گناه داره شاید از تنهایی میاد پیشت بشینه
ولی توهم پیشش راحت باش خوابت گرف بخواب دوش خاستی بری برو کاراتو بکن معذب نباش که بخای همش پیشش بشینی

چندسالشه مادرشوهرت؟

تو گوگل بزن دعا برای فراری دادن مهمان از خانه ببین فایده داره

وقتت رو بیرون بگذرون تا نیاد..

ب شوهرت بگو ب مادرت بگو بزاره زندگی کنم اگه مادر خودت نزدیکه برو اونجا ب شوهرت بگو مادرت رفت میام خونه

براش دعا بگیر 😁😁😁

سوال های مرتبط

مامان امیر علی مامان امیر علی ۵ سالگی
سلام خوبین
لطفا خواهش میکنم هر کس پیام من رو میبینه جواب بده
من ۲۲ سالمه سه تا بچه دارم بچه هام ۵ و ۲سال و ۶ ماه و بچه کوچیکم ۹ ماهشه
یعنی ۹ ماهه زایمان کردم همیشه افسردگی رو حس میگردم ولی الان خیلی خیلی شدید شده یعنی روی تمام زندگیم اثر گذاشته رفت و آمد دیگه با کسی نمیکنم بچه هامو جایی نمیرم فقط از خونه خودم میرم خونه پدرم که اگر اهر روز نرم اونجا تو خونه دق میکنم اصلا خونه خودمون دوست ندارم اگر تنها باشم خونه با بچه ها دق میکنم دائما استرس و دلشوره خیلی خیلی زیاد دارم روی مریضی بچه ها خیلی حساس شدم و میترسم و خودمو اینطوری قانع میکنم که پیش کسی نرم و کسی پیش من نیاد حتی بچه هامو پارک نمیبرم که یه وقت مریض نشن آخه من داخل زندگی خیلی تنهام یه شوهر دارم که اصلا بهم اهمیت نمیده و کمکم نمیکنه اصلا و مدام بهم دروغ میگه در کل کلا درحال استرس و دلشوره و نگرانی ام همش احساس میکنم می‌خواد یه اتفاق میفته نمی‌دونم چیکار کنم واقعا دیگه زندگی کردن برام سخت شده دلم حتی مرگ می‌خواد تا ذهنم خاموش بشه و به آرامش برسم مدام بچه هامو داخل خواب و بیداری چک میکنم که یه وقت زبونم لال تب نداشته باشن یعنی به معنی واقعی مغزم به مشکل خورده نمی‌دونم چیکار کنم کمکم کنید لطفااااااااااا