مامان پسرام🧸🧸 مامان پسرام🧸🧸 ۱ ماهگی
تجربه بچه پشت سرهم آوردن👇
این متن مخصوص مامان اولیاست 🤦
من ۲۳سالمه بشدت منو همسرم عاشق هم بودیم و هستیم
پسراولمو بعد دوسال با دوا ودرمون باردار شدم تنبلی تخمدان داشتم
بعد به دنیا اومدنش تقریبا ۴/۵ماه زندگیمون رو روال نبود ازهم دورشده بودیم بی دلیل
بعد این مدت خوب شدیم بچم همش اذیت میکرد بخاطر این تو هربار رابطه به شوهرم میگفتم جلوگیری کنیم و فلان اونم میگفت اولی به زور شده ولی باز قانع میکردم جلوگیری میکردیم تااینکه پسرم ۱۵ماهش شد و یه شب درعالم بیخیالی با یه ذره ریختن منی و حمام سه سوته من مجدد باردار شدم
یاخدا خودت میدونی چقدر اوایل ناراحت بودمو غصه میخوردم که قراره دوتابچه رو چجوری بزرگ کنم
همه امید دادن خانواده ها گفتن کمک میکنیم و فلان بیخیال سقط شدیم
تا به دنیا اومدنش میگفتم نمیذارم بچه ها بینمون فاصله بندازن
امروز ۴۰روزه پسردومم به دنیا اومده
تو این ۴۰روز قشنگ دهنم سرویس شده روزی شده که کلا تو آیینه خودمو نگاه نکردم هی به پسر بزرگم میگم نکن . برو اونور . جیزه . داداشه
یعنی بقران از پا افتادم
تا حالا هیچ کس کمکم نکرده همیشه همسرم کمکم یود که اونم کارش سنگینه تا میاد به زور شام میخوره
منم با کارای خونه دوتا بچه پشت سرهم حموم کردن تنهایی لباس شستن تنهایی خودمم بشذت وسواسم همیشه باید خونه تمیز یاشه لباس های بچه ها تمیز باشه خلاصه همه چی رو نظم و روال باشه غیر از قیافه خودم😂
ولی جدی مواظب باشید سفت و سخت جلوگیری کنین اول وآخرش خودتونین حتی با حرفای همسرتون هم خام نشید حداقل یه زمانی به فکربچه بعدی باشین که وقتی بگین نکن نکنه یا بچه رو با اسباب بازی اشتباه نگیره منکه یه شبه به فنا رفتم
ولی بازم شکر بخاطر سلامتی خانوادم🌱
مامان نیلای مامان نیلای هفته بیست‌ویکم بارداری