مامان نیاز مامان نیاز هفته سی‌وپنجم بارداری
خانوما الان ک ماه زیبایی هستم ماه هشتم چی بخورم بچه سفیده بشه
مامان فرشته ها مامان فرشته ها ۶ ماهگی
امروز شوهرم رفت واسه پسرم سوم بخره
به اونا گفته بود برای بچه میخوام تو ظرف کوچیک
اونا هم دلشون سوخته چی سوپ و دادن تو یه ظرف شیک ومتوسط و پول هم نگرفتن خدا خیرتون بده شوهرم میگه هر چی گفتم چقدر میشه یارو نگفته😂😂😂
واقعا شکر هنوز آدمای خوب هستن😍😍😍
مامان marya مامان marya ۱ سالگی
عزیزان چیکارکنم باسنم جوش زده خجالت میکشم راهنماییم کنید
مامان شاهانم 🍼👑🧿 مامان شاهانم 🍼👑🧿 ۴ ماهگی
سلام خانم ها الان چند روز هست پسرم داره لثه سفت می‌کنه کسی تجربه داره برای کمک کردن و کم کردن درد لثه ها ش مرتب استامینفون میدم با ژل لثه میزنم اما تاثیری نداره
مامان کیاشا مامان کیاشا هفته سی‌ام بارداری
خوب سلام شیفت شب تا صبح wc 😎
شاید باورتون نشه ولی من جام و انداختم دقیقا نزدیک wc
Zraa🤍 Zraa🤍 قصد بارداری
برای پاکسازی رحم چی خوبه
مامان فندق مامان فندق ۴ سالگی
سلام.یه مشورت می‌خوام باهاتون بکنم.من دوتا خواهر شوهر دارم.و یه جاری.پارسال با هم خانوادگی رفتیم مسافرت اصلا بهم خوش نگذشت چون بهم محل نمی زاشتن،اما با جاریم خوب بودن و هر کاری و چیزی می گفت انجام می دادند.از اولش هم خواهرشوهرام با من خوب نبودن.امسال هم تصمیم گرفت ن عید باز همگی بریم مسافرت.اما من مخالفم چون ب من محل نمیزارن. و اینکه با اونا بودن حال منو بد می‌کنه چون شخصیت ندارن .میگن با هواپیما بریم مشهد من دوست دارم برم مشهد اما نه با اونا.بنظرتون چکار کنم؟
مامان بهارخانم مامان بهارخانم ۶ سالگی
ماه اخر حاملگی ی لایت کم تو موهام بکنم طوری میشه؟
بعد زایمانم با بچه نوزاد نمیشه برم ارایشگاه تا چند ماه اخه
مامان فراز و آراز مامان فراز و آراز ۳ ماهگی
مامانا ممکنه بچها به پپتی جونیور هم واکنش بدن؟دوروزه دارم ب بچها میدم دوباره دونه زدن و بیقرارن و دسشویی نکردم
مامان ܩحܩܥ‌‌ـ🧚🏻 مامان ܩحܩܥ‌‌ـ🧚🏻 ۳ سالگی
پارت۲۲۱تا۲۴۰


#پارت221



وقتی نزدیک تختم شد به سختی محکم بغلش کردم...

هردو گریه میکردیم..

بوی تنشو نفس میکشیدم..
دلم تنگ شده بود..

وقتی یکم اروم شدیم یاد بابا و نیما افتادم...

از مامان پرسیدم:

_ بابا و نیما کجان مامان؟ چیشده اصلا؟

ساکت شد... زل زد تو چشام...

تو چشاش انگار دوتا تیکه یخ بود..
از نگاهش ترسیدم..

دلم لرزید..

اروم لب زدم:

_ ما..ما..ن...

یهو به خودش اومد.. قطره های درشت اشک

از رو صورتش سر خورد اومد پایین...
بیشتر ترسیدم..

_ مامان چیشده...

گریه کرد...جیغ زدم