نورا دوسالشه و الان اولین باره بی دلیل نورا کنارم نیست تو خونه
سرکار میرم میره پیش مامانم اما بعدش همیشه میرم دنبالش بعد میام خونه
ساعت کاریمم محدود ساعت زیادی نیست
اما امروز نورا پیش مامانم بود مادرم گفت برو خونه ما میاریمش
اومدم خونه نیم ساعت شده گریه میکنم ازینکه نیست پیشم
چقد حس غریبیه
با اینکه خیلی خستم و خوابم میاد
اما نمیتونم خونه رو بدون نورا تحمل کنم
از عمق جونم دعا میکنم خدا هیچ مادری و با فرزندش امتحان نکنه
هیچ فرزندی و از مادرش جدانکنه
هیچ فرزندی بیماری و مریضی نبینه
🙏🏼🥲
مثل دیوونه هام حس میکنم😔

خدا مادرت نگهداره دلت میخاد خونه باشه همیشه چون نمیدونی مادرهایی ک تو غریبی هستن و هیچکس نی بچشون نگهداره ک برن سرکار کلاس خرید دکتر هر چی چقددد اذیت میشن و بچه وابسته میشه بهشون من دوست دارم با شوهرم حداقل بره بیرون نمیره

من عرفان از تولدش تا حالا پیش کسی نزاشتم نمیتونم اینم عادت نکرد، ولی با شوهرم میره بیرون برا ی ساعت من دق میکنم

الهی آمین

دقیقا همینه
من پسرم ک‌۴سالشه بعضی شبا میرع خونه مامانم میمونه تا فردا صبح ک برگردع همش توفکرشم و شبا گریم میگیره
هرچقدم اذیت کنن و‌خستع بشیم طاقت یه لحظه دوریشون نداریم

الهی آمین من حتی نمی تونم یک ثانیه بدون علی بمونم

یاخداااا بابا بیخیال وقتی میدونین جاشون امنه بگیرین استراحت کنین و به خونه زندگیتون برسین چرا فیلم هندیش میکنین البته عذر خواهم ولی واقعا درک نمیکنم گریه چراااااا آخه

عزیزم
منم بچه هام رفتن خونه مادرشوهرم
دلم شور میزنه دلم میخواد منم برم پیششون
نکنه یه بار بچها هولش بدن پسرم و دوسالشه
اما خواهر شوهرم اونجاست دوست ندارم الان که اون اونجاست برم
نمی‌دونم چکار کنم