سلام به مامان اولی ها اینا مطالب خوبی برا زایمان طبیعی بود گفتم براتون بزارم راجع به تنفس های اون روز حتما تمرین کنید یادتون نره


در زایشگاه یا با درد وارد می‌شوید یا بدون درد
و
معاینه میشوید
✅ از شروع دردها تا زمان ۴ سانت ‌شدن‌ دهانه رحم
👈تنفس شکمی عمییییییق داشته باشید؛
در انقباض ها و‌درد ها که رحم منقبض میشه، به بند ناف فشار میاد و اکسیژن کمتری به بچه میرسه
اگر نفس حبس کنید
اکسیژن کمتری به مادر و بچه میرسه
و
بچه با حال کبود به دنیا میاد و زیر اکسیژن باید بره و تماس پوست به پوست از بین میره...
پس ارزش این تنفس خیلی زیاده

دلیل دیگر برای لزوم این تنفس اینکه اگر انجام نشه ، مادر شروع میکنه به ناله کردن و کنترل شرایط از دست میره ! استرس می‌گیرد و بدن حالت تدافعی می‌گیرد و هورمون هایی ترشح میشه که گیرنده های درد فعال تر میشن !!
اما
در صورت انجام تنفس درست، اتفاقا بدن آرامش می یابد و ‌هورمون های آرامش ترشح میشه


👈فرض کنید می خواهید کل هوای اتاق رو در ریه هاتون بکشید
انقدررررر عمیییییق تنفس شکمی کنید


( در کل دردها مرتب آب بخورید و بدن را هیدراته کنید و مثانه را حتما خالی کنید تا بچه بیاد پایین)

✅ از ۴ سانت تا ۸ سانت شدن دهانه رحم:
فقط موقع دردها
👈برای دم دفعات متعدد گل بو کردن داریم ؛
منتهی با این حالت ؛
یک دم یک بازدم
دو دم یک بازدم
سه دم یک بازدم
چهار دم یک بازدم
پنج دم یک بازدم
شش دم یک بازدم
هفت دم یک بازدم
هشت دم یک بازدم


بازدم ها عمییییییق

۶ پاسخ

✅موقع فول شدن ( ۱۰ سانت دهانه رحم)
که تا مرحله خروج سر جنین مدت زمان کوتاهی هست حداکثر نیم ساعت تا یک ساعت ( هر قدر تعداد‌ زایمان کمتر این فاصله کوتاه تر )

یا روی تخت میخوابونند پاها رو تو شکم میبرید و سر توی سینه بیاد
یا چمباتمبه و میله ی تخت رو بگیرید
و‌ حالت دفع مدفوع داشتید و زور بدید

❌❌به هیچ عنوان تا ۱۰ سانت نباید زور بدید

بین دردها حتما آرامش داشته باشید و به چیزهای مثبت فکر کنید و کنترل اوضاع را داشته باشید

👈نحوه زور زدن :
به محض شروع انقباض و‌ درد
نفس عمیق بکشید و سه ثانیه نگه دارید و محکم زور بدهید ؛

یا همزمان با خروج بازدم باشه
یا بازدم بیرون ندید و فقط زور بدید

❌تولید صدا موقع زور زدن نشونه این هست که نصف زور ‌وارد گلو‌ شده و‌هم خودتون هم بچه اذیت میشید..
خوب‌ زور ‌بدید؛ تمام توان رو جمع کنید
وگرنه با ساعد دست شکم‌تون رو فشار میدن تا بچه بیرون بیاد!
حتما برای هر زور دم عمیق را داشته باشید تا نفس داشته باشید و زور محکم بزنید

✅بعد از خروج سر بچه
وقتی هنوز بدن خارج نشده
👈دیگه نباید زور بدید فقط باید فوت کنید؛ تند تند فوت کنید !
اگر زور بدید، #پارگی ایجاد میشه !!

❌به هیچ عنوان ( چه حین دردها چه معاینه) باسن رو از روی تخت بلندنکنید موقع معاینه نفس عمیق بکشید
و همکاری کنید
بدن و کمر را در یک راستا بگذارید تا پارگی ندید
و بعداً پا ها و کمر تون نگیره

✅ از ۸ تا ۱۰ سانت شدن دهانه رحم؛
فقط موقع دردها
👈برای بازدم دفعات متعدد فوت کردن شمع داریم
( برعکس مدل تنفس ۴ تا ۸ سانت)
یک دم عمیق یک بازدم
یک دم عمیق دو بازدم
یک دم عمیق سه بازدم
یک دم عمیق چهار بازدم
یک دم عمیق پنج بازدم
یک دم عمیق شش بازدم
یک دم عمیق هفت بازدم
یک دم عمیق هشت بازدم

بازدم هاتون رو حین درد تقسیم کنید ؛ به هشت تا نرسید هم اشکال نداره

لایک کنید بالا بمونه 😍

خیلی عالی بود عزیزم ممنون

مرسی عزیز
ولی این تنفسا خیلی سخته تمرکز کردن روشون

سلام بسسسسسیلر سپاسگزارم عالی بود

برام دعاکنید

سوال های مرتبط

مامان طاهاوداداش مامان طاهاوداداش ۲ ماهگی
وقتی بستری شدم یه دونه کمپوت آناناس خوردم چون ماما میگفت دهانه رحم نرم میکنه.زمانی که دردم شروع میشد بااینکه خیلی کم بود تنفس شکمی انجام میدادم همینم باعث میشد دردام تایمشون منظم بشه همزمان نوک سینه هام ماساژ میدادم تا قبل از اینکه ۵ یا۶ سانت بشم دردام خیلی ملایم بود و قابل تحمل ماما بهم گفت از ۴ سانت تکنیک تنفسیه یه دم عمیق یه بازدم بعد یه دم دو بازدم و همین طور اضافه میشه تا یه دم ۷ بازدم مثل فوت کردن شمع انجام بده از ۸ سانت به بعد برعکس یعنی ۲ دم یک بازدم وتا ۷دم و یک بازدم موقع دردا ادامه بده هربار که برای معاینه دکتر یا ماما میومد خیلی میگفتن پیشرفتت خوب و عالیه زمانی که ۵ سانت بودم توپ بهم دادن که حرکت دایره روی توپ بزنم یک ربع بعد معاینه کرد گفت ۶ سانتی طول سرویکست بالاست حالادیگه برو روی تخت توی حالت سجده لگنت به راست و چپ تکون بده این حرکت که انجام میدادم دردام بی نهایت شدید شد و تقریبادرعرض نیم ساعت یا کمتر تا فول شدم و بچه اومد دیگه حتی فرصت نشد برم روی تخت زایمان همون جا بدون برش به صورت فیزیولوژیک بچه چرخیدوخارج شدو بعدش باهمون زورایی که بچه خارج شد جفتمم خارج شد زایمان اولم خیلی زور زدم که جفتم بیاد ولی اینبار خداروشکر راحت اومد بعداز اینکه بچه به دنیا اومد تمام دردا از بین رفت جوریکه اصلا باورم نمیشد نیم ساعت پیش از زور درد به خودم میپیچیدم کل پروسه زایمانم از زمانی که سرم فشار بهم زدن تا تولد بچه ۲ ساعت ونیم طول کشید درکل خداروشکر زایمان خوبی داشتم ان شاءالله روزی همه چشم انتظارا بشه
مامان هانا مامان هانا ۲ ماهگی
❌تجربه زایمان طبیعی در بیمارستان پیامبران ❌پارت دوم
تا ساعت ۸ شب صبر کردم و با تنفس رد میکردم با دکتر چک کردم گفتن برو بیمارستان معاینه شی ساعت ۹ رسیدیم زایشگاه ،انقباضات و قلب رو چک کردن و با معاینه گفتن ۴ سانت هستی و ساعت ۱۰ بستری کردن .
تو اتاق راه میرفتم و تنفس داشتم بازم قابل تحمل بود تا جایی که با معاینه کیسه ابم پاره شد دردم بیشتر شد رو تخت سختم بود ازشون خواستم بیام پایین ورزش کنم ولی سرم وصل کردن و همونجوری نفس میکشیدم از همسرم خواستم دستمو بگیره و باهام دم و بازدم بشماره حواسم پرت شه.
شمارش به این صورت بود یه دم یه بازدم یه دم دو تا بازدم و تا هفت شماره ادامه همین کارو برعکسش هم انجام میدادم واقعا بهم کمک کرد.
تو طول بارداری کلاس غیر حضوری سحر امینی نژاد و یوگا بارداری صالی رو داشتم و ماما همراه رو تو خود بیمارستان گرفتم که از ساعت ۱ شب باهام ورزش و وان رو شروع کرد با هر درد نفس عمیق میکشیدم و بعضی وقتا ناله طولانی میکردم…
مامان مهوا مامان مهوا ۲ ماهگی
پارت دوم زایمان طبیعی
ساعت ۸:۳۰ رسیدیم بیمارستان در انقباضم کم بود و چون کیسه آبدشتی پیدا کرده بود آمپول فشار گرفتم، اینو بگم که هم مامان همراه داشتم هم از قبل درخواست بی‌دردی کرده بودم که توی این بیمارستان فقط بی‌حسی از طریق وریدی تزریق می‌شد و هم خواهرم کنارم بود که توی دردها نقاط فشاری رو برام ماساژ می‌داد که خیلی تاثیرگذار بود ماساژ لغات فشاری و تنفس، ماما همراه خیلی کار خاصی نکرد فقط تنفس‌ها رو یادآوری می‌کرد و ورزش‌ها رو ادآوری می‌کرد در واقع اصل کار خواهرم انجام داد که برام ماساژ می‌داد تا ساعت ۱۱:۳۰ که رسیدم به ۵ سانت اولین بار که معاینه شدم دو و نیم سانت بودم از هشت و نیم تا ۱۱ و نیم طول کشید که برسم به ۵ سانت از ۵ سانت سرم بی‌دردی رو برام شروع کردم خیلی بی درد هم نبود درد و انقباض بود اما قابل کنترل با تنفس بود و رفته رفته بیشترش می‌کردم که تقریباً توی ۸ سال یا ۹ سانت کلاً درآوردم بی‌حسی رو چون حالت خواب آلودگی می‌داد و دیگه مانع از انجام ورزش می‌شد، از ساعت ۸:۳۰ تا یک و نیم که از تقریباً به ۸ سانت برسم قابل تحمل بود نمره از ۱۰ تا ۵ میدم البته با این شرایطی که گفتم
مامان زینب نازم 🌸 مامان زینب نازم 🌸 ۲ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت دوم؛

وقتی فاصله دردهام به ۷-۸ دقیقه یک بار رسید حموم رفتم و زیر دوش آب گرم شکمم و کمرم رو ماساژ دادم، حدود ساعت ۲ و تیم هم لکه بینیم شروع شد و ترشحات صورتی رنگ کشدار روی لباس زیرم می دیدم، و از طرفی تکرر ادرار و بیرون روی هم گرفته بودم که باعث شده بود شکمم خالی باشه و حین زایمان که ماما و پرستار ازم میخواستن برای تسریع زایمان گلاب به روتون دفع مدفوع داشته باشم دیگه نمیتونستم،
سعی میکردم موقع دردها با نفس عمیق دردها رو رد کنم ولی یه جاهایی هم تحملش از دستم در میرفت و داد میزدم
حدود ساعت ۵ صبح به سمت بیمارستان راه افتادم و به ماماهمراهم هم خبر دادم .
تا برسم بیمارستان و پذیرش و بستری بشم ساعت ۶ بود، بلافاصله مامای شیفت که معاینه م کرد ۳-۴ سانت بودم و همونجا تو بیمارستان قبل از اولین معاینه خون ریزیم هم شروع شد
ماماهمراهم اومد و تا حدود ساعت ۷ روی تخت دردها رو تحمل میکردم و فاصله درد ها به ۵ دقیقه یک بار رسیده بود
ماماهمراهم بهم یه سری حرکت و ورزش با توپ داد و بین اینها منو می‌برد حموم داخل سالن زایمان و با آب گرم شکم و کمرم رو ماساژ میداد
موقع دردها و انقباض ها هم یک سری تکنیک تنفس یادم داده بود و چند نقطه از بدنم رو مثل کمرم و بین انگشت های دستم و نزدیک مچ پام رو ماساژ میداد که خیلی کمک کننده بود
مامان مهوا مامان مهوا ۲ ماهگی