ادامه
شب قبل از عقد اشکان اینقدر خوشحال بود که حد نداشت میگفت من امشب از ذوق خواب ندارم بهش گفتم بخوابه چون فردا خیلی کار داریم و اول صبح ما رفتیم برای آزمایش و این کارا وقتی ساعت ۱۱شد خانواده
ها اومدن و رفتیم محضر عقد کردیم
من میخواستم ۱۴تا سکه مهرم باشه اما اشکان قبول نکرد و نصف خونش و همراه ۲۱۴تا سکه مهرم کرد باشوخی بهش گفتم نمیترسی فردا مهریه رو ازت بگیرم گفت دختر ترس چی همین الان توصاحاب اون خونه ای بعداز اینکه بله رو گفتم رفتیم ب ی رستوران شیک وهمگی ناهار خوردیم کادوی عقد هم اشکان ی سرویس کامل برام خریده بود و پدر مادرش یه النگو و مامان بابای خودم النگو هدیه دادن و برادرای اشکان و ندا و نرگس داداشم همه پول دادو تبریک گفتن
بقیشم زود بزار لطفا ممنون که اینقدر خوب مینویسی
بقیع اش کی میزارئ
وای بقیشو بذار دق کردم 😁
سلام میشه حذف نکنی من همشو بخونم دخترم نمیزاره زیاد تو گوشی باشم
تموم شد گلم
عزیزم داستانش تموم شد
قسمت مریم به اشکان بوده😍
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.