۸ پاسخ

منتظر بقیه هستیم

🥲خب

بقیشو بزارید🥺

بقیش.

خب بقیش

....

بقیه ش هم بزار

🥹🥹🥹

سوال های مرتبط

مامان amir hosein🐣💙 مامان amir hosein🐣💙 ۲ ماهگی
پارت سوم زایمان طبیعی👇💙
خلاصه رفتیم طبقه دوم بلوک زایمان و نامه ارجاع و نامه اورژانسی دکتر و نشونشون دادم و ماماهه گف شورت و شلوارتو دربیار بروبخواب باید خودمم معاینت کنم.منم گفتم پایین دکتر الان معاینه کرد گف ۴سانت و خورده ایم...
گفتن نه باید خودمونم معاینه کنیم تابستریت کنم..
دیگه مجبورشدم دراز کشیدم ماماهه اومد معاینه کرد دید واقعا ۴سانت و خورده ایم گف شلوارتو بپوش بیا پروندتو بده وارد دفترکنم بعدش بده شوهرت ببره پایین تشکیل پرونده بده برابستری...
منم هم خوشحال بودم هم یکم استرس داشتم برازایمان..
پروندمو دادم و یه ده دقیقه ای طول کشید تا وارد دفتر و سیستم کرد و داد بهم بردم پشت در زایشگاه دادم شوهرم گفتم ببر پایین تشکیل پرونده بده بستری شم.
تا رفت پایین و تشکیل داد و اومد بالا نیم ساعتی طول کشید..
شد ساعت ۱ونیم ظهر که دیگه کارای تشکیل پرونده تموم شد و منو بردن یه اتاق دیگه توهمون بلوک زایمان که اتاق زایمان بود
لباس دادن و عوض کردم و اومدن آنژیوکت زدن و نوارقلب و وصل کردن و یه سُرُم هم زدن که فشارم یهو نیوفته..
بعد ک اینکارارو کرد.ماماهه رفت و گف یک ساعت دیگه میام معاینت کنم
مامان ماهی کوچولو مامان ماهی کوچولو ۲ ماهگی
بعدیک چهارم قرص زیر زبونی بهم داد یهو انقباضام شروع شد یعنی یهو بقدری درد منو گرفت از هر۵دقیقه ۳دقیقه انقباض داشتم .دردم یهو اینقد زیاد شد فراتر از طاقت یعنی از ساعت ۱۰ ونیم یهو شروع شد با فاصله کم که من درخواست ماما همراهم داشتم که از شانس بد من بالاسر یه زائو دیگه بود که من دیگه بی طاقت بودم گفتم یکی دیگه رو واسم بفرستن .درخواست اپیدورالم داشتم که اومدن واسم گذاشتن که ای کاش نمیذاشتم چون فقط درد اونم به دردام اضافه شد ومنو
گیج خواب کرد ولی از دردام هیچی کم نکرد و رو من اثر نکرد و باعث شد ماماهمراهم نتونه کمرمو ماساژ بده هین
دردام چون میگفت تو کمرت آنژوکته نمیشه ماساژ بدم خلاصه اینقدر درد کشیدم که شدم ۸سانت و رفتم واسه زایمان ولی درحین زایمان دستگاه فشار بهم وصل بود وقتی نگاه کردم دیدم فشارم۱۸هست یهو ترس وجودمو گرفت فکر کردم دارم میمیرم و از حال رفتم که سریع دکترم سرم داد کشید واینقدر ماماهای اطراف همکاری کردن و بغلم کردن و کمکم کردن که ساعت ۳دخترم بدنیا اومد و گذاشتن تو بغلم