خاک بر سرشون منم کلی تحقیق کردم دکتر خوب انتخاب کردم درد نداشتم خانم خودش برام نامه نوشت گفت برو اتاق عمل من امروز خودم هستم منو فرستاد آمپول فشار بهم زدن هفت جد و آبادم اومد جلو چشمم آخر سرم ماما بچمو بدنیا آورد تازه خانم رسید منم حالم خوب نبود فوش و کشیدم بهش
دکتر من اصلا سر زایمانم نیومد
من تنگی نفس گرفتم سریع رفتم بیمارستان موبایلش ک در دسترس نبود خونه اش زنگ زدم گفتن نیست هفته دیگه میاد بهش میگیم
همسرم مونده بود چه کنه و دکتر انکال که دعاش میکنم گفت شرایط حاده بند ناف دور گردن بچه اس و ضربان قلبش کنده همسرم سریع امضا کرد سزارین شدم
درد هم کشیدم تو این فاصله
حالت رو درک میکنم بهترین لحظه زندگی با استرس ترس
عزیزم.
ناراحت شدم.
ولی بهش فکر نکن دیگه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.