۹ پاسخ

لوس شده دیگه

پسر منم همینطوره چرا واقعا 😂

روضه رو خوب اومدی دقیقا مثل همتا من میگم روضه شروع شد 😭😭😭

والا پسر من اگه دعواش کنم‌ میاد اخم می‌کنه وباهام دعوا میکنه ولی گریه نه

دختر منم یاد گرفته اشک میریزه و میگه متاسفم مامان دیگه من و نمیخاد😐دیگه منو دوست ندارن🙄و ازین قبیل حرفا

پسرمنم همینه یه ذره با صدای بلند باهاش حرف بزنم یه جوری گریه وشیون میکنه انگار زدمش

به نظر مناین نشونه هوش زیاد و درک عمیقش از احساسات هست ،نمیدونم واقعا خوبه یا نه پسر منم تا یه چیزی میگم میگه ناراحت شدی ببخشید ،هی میگه ناراحتی؟ولی واقعا نمی‌دونم منم سکوت میکنم

پسرمنم همینه
یکساعت میرت رومخم ،اینقد. کشش میددددددده که بگم غلط کردم

پسرمنم ناراحت میشه ولی هیچوقت حرف رو حرفم نمیزنه
ولی بگم دعوا انچنانی باهاش نمیکنم

سوال های مرتبط

مامان بهراد و برسا مامان بهراد و برسا ۲ ماهگی
وقتی بچه دومم رو باردار بود همش به خودم قول میدادم پسر بزرگم رو دعوا نکنم کلا توی این ۴ سال خیلی کم پیش اومده بود دعواش کنم.
الان پسر کوچیکترم یک ماهشه و من خسته ترین مادر دنیام.
شب خوابی کافی ندارم و روز ها مجبورم تمام توانم رو بزارم برای بچه ها و کارهای خونه نمیدونم خسته باعث میشه از کوره در برم یا واقعا حق دارم .
امروز چند بار زدم توی سر خودم برای که عصبانیتم رو سر بچم خالی نکنم.
نمیدونم پماد کالاندولای برادرشو کجای خونه خالی کرده فقط دیدم دیگه چیزی توش نیست.😵‍💫
یه بار دیدم قوطی کبریت رو برداشته و جیوه دوتا کبریت رو خورده🥴
کلی آب ریخته پشت یخچال😅
و.....
نمیدونم حق داشتم عصبی بشم یا نه.
درکل پسرم خیلی عاقل هست و با برادر کوچکترش خیلی خوب کنار اومد .
منو خیلی در میکنه بخاطر اینکه مثل قبل نمیتونم براش وقت بزارم.
ولی خب شیطنت هم داره.
خیلی خوشحالم که اختلاف سنی بچه هام کمه.
ولی خودم گاهی کم میارم.
همش میگم یه روز دلم برای ریخت و پاش و شیطنت های بچه هام تنگ میشه.
ولی گاهی با خودم میگم دیگه هیچوقت ۳۰ ساله نمیشم که بتونم برای خودم وقت بزارم.
انگار خودمو فراموش کردم