چرا خدا منو سر همچین دو راهی گذاشت میدونه که من آدم ضعیفی هستم هم روحی هم جسمی وقتی بنده شو میشناسه چرا باید با همچین چیزی امتحانش کنه من با یه بچه ی ۲۳ماهه هنوز به هیچ کارم نمیرسم از خود واقعیم دور شدم تازه داشتم کمی نفس میکشیدم چرا باید با چیزی که ازش میترسیدم همیشه منو امتحان کنه من دیگه کشش ندارم
امشب پسرم اشکمو درآورد به آسمون نگاه کردم از خدا ناراحتم که چرا منو سر این دوراهی گذاشت همه میگن ننداز اونو گناه داره چطور دلت میاد .....حالم از این حرفا بهم میخوره و اینکه کسی بهم بگه چرا جلوگیری نکردی چرا کردم اصلا من تنبلی تخمدان و کیست داشتم سر پسرمم کلی دارو خوردم یکسال تو دکترا بودم خستم خسته هیچکسی درکم نمیکنه همیشه خدا آدمو با چیزی که ازش می‌ترسه امتحان میکنه از هیچی نترسید کاش یکیو داشتم سرمو میزاشتم رو شونه هاش با صدای بلند هق هق میکردم فقط به حرفام گوش میکرد نمی‌گفت برو خداروشکر کن نمی‌گفت تو گناه کاری نمی‌گفت چقدر ناشکری.....

۱۸ پاسخ

حتما خدا یه چیزی درونت دیده که اتفاق افتاده
نمیتونم حالتو درک کنم جات نیستم از طرفی حق هم داری واقعا سخته ولی خب فکر اینو بکن که خیلیا همین شرایطو دارن و اینکه توکلت بخدا باشه همه چیو بسپار به خودش الهی همه چیز برات به راحت ترین شکل ممکن برات اتفاق بیفته

اتفاقی که برای شما افتاده من یکی خیلی تو همین گهواره شنیدم.
اینکه چون تنبلی تخمدان داشتن دیگه خوب جلوگیری نکردن.
امتحان الهی کجا بود؟ خودت و همسرت با بی احتیاطی او بچه رو ساختین.
چرا گردن خدا میندازی؟

جلوگیریت چجوری بوده مگه؟

سلام عزیزم مبارک باشه این خواسته خدا بوده انشالله خوش قدم است واقعا من پارسال ل خاطر حرف مردم بچه رو انداختم کجا
تا زه یک ماه بود فکر کنم با کمتر از موقع یک سال هر دو ماه پریود شدید دارم اگر امسالم بود واقعا هرچه سخته این کارو نمیکردم توکل بر خدا اگ اعتقاد قوی باشه خدا کمک میکند چند نفر فامیل ما هستند بچه نمیشن چند میلیون تومان هزینه کردند تا بچه دار. بشن

کدوم دوراهی گلم..الان دوره ای نیست ک ب حرف بقیه گوش کنی ک میگن باهم بزرگ میشن روزیشو میاره چبدونم ازین حرفا..اگر قرار باشع بچه بباری خودتو افسرده کنی نیار همین یکیش کافیه‌.باید به روحیات خودت نگاه کنی که چندسال دگ پشیمون نمیشی عذاب جدان نمیگیری اگر بندازیش‌.یا باز ببینی اگر ب دنیا بیاریش چندسال دگ نمیگی کاش دنیا نمیاوردمش..منکه 5سال پیش سقط کردم و هنوزم میگم کارم درست بودش

واقعا نمی‌دونم چی بگم
بهت میگم به شرایط زندگیت فقط نگا کن و اوضاع مملکت که داره روز به روز بدتر و بد،دیگه داریم تو نون خوردن خودمون هم می‌مونیم.
من نمی‌گم سقط کن یا نکن فقط میگم به اوضاع زندگیت نکا کن و به حرف هیچکس هم گوش نده فقط زندگیت نکا کن و بسنج که میخای یا نمیخای
من خودم دوتا سقط کردم با قرص هم سقط کردم.۴تا گرفتم هم زیر زبونی هم داخل رحم.نه دردی کشیدم نه چیزی انگار درد پریودی فقط دل دردی گرفتم و تموم

عزیزم منم به هیچ عنوان بچه دوم نمیخاستم متاسفانه ناخواسته باردار شدم و سقط کردم خوشبختانه نه درد داشتم نه اذیت شدم هیچ عذاب وجدانی ام ندارم چون واقعا نمیتونستم مادرخوبی باشم

الان جامله نیستمااا
ولی اگ بشم
عین عین جملات تو رو میگم

ما سال هاست ک طبیعی جلوگیری میکنم
از ترس دیشب رفتم کاندوم‌گرفتم

امیدوارم خدا هر چی ب صلاحت هست برات انجام بده

در نهایت تو هر تصمیمی ک بگیری درست ترین تصمیم در اون شرایط

شراییطی ک هیچ کس جز تو نمیتونه درک کنه

اگ کمک حال داری بچه رو به دنیا بیا
اگ تنهایی بچه رو بنداز چون ی مادر افسرده میشی هیچی از زندگی نمیفهمی

خوب خواهرم چرا رفتی به همه گفتی
فقط باید با شوهرت در میون میزاشتی
خیلی سخته که بخوای ی بچه ی دیگ ب دنیا بیاری
چون بچه های الان اصلا هیچ حالیشون نمیشه خیلی شلوغن فک کن یکی دیگه هم بیاری
از نگاه مثبتش اگ بخوای فک کنی خوبیش اینه یکی دیگه میاری پشت سر هم بزرگ میشن

منم همیشه خیلی میترسیدم از اینکه بچه م سالم نباشه هر کی میگفت دختر میخوای یا پسر میگفتم فقط سالم باشه فقط سالم باشه خدا دقیقا یه بچه به من داد با مشکل قلبی !!!!! که قراره چند ماه دیگه عمل قلب باز بشه .....واقعا اینو راس گفتی خدا استاد شکنجه کردن آدما با ترساشونه

نمیخام نصیحت کنم ولی سقط خیلی سخته و دردناک خیلی برا روحو جسم خودت بده من دو هفته پیش سقط داشتم هشت هقته بود چون قلبش دیگه نزد مجبور شدم سقط کتم
قبلش انقد پوستم خوب بود انقد گونه داشتم صورتم پر بود
بعد سقط ب حدی ضعیف شدم ینی هرکی میبینه میگ چرااا اینجورب شدی ی لحظه جا میخوره امشب ابجیم دید گف چرا زیر چشمات انقد سیاه شده ولی ب این فک کن ی مدت سختی میکشی ولی بعدش دوتا بچه داری 😍

کدوم شهر هستین؟

وای چقد منی ....منم ببا کلی دارو پسرمو باردار شدم ..و الان دوبارع باردارم ..حالت تهوع شدید ..وزن سنگین ...اصلاا حالم داره از خودم و زندگیم بهم میخوره

آخی عزیزززم.درکت میکنم.چندماهه بارداری؟من خودم نمیتونم تصور کنم با بچه کوچیک باز باردار شم.خیلی خیلی سخته ولی حتما حکمتی بوده ک بدون دارو باردار شدی.کسی نداری عصرا بچه بذاری پیشش یکم استراحت بدی ب خودت؟یا بری خرید حالت خوب شه بری آرایشگاه...

عزیز دلم من با تمام وجودم درکت میکنم ایشالا هرکاری ک ب صلاحت هست برات انجام بشه🤲🏻

انشالله هر چی صلاحته همون پیش رو باشه ولی واقعا شرایط سختیه من ماه پیش ده روز پریودم عقب افتاد داشتم جلوی خانوادم زلر زار گریه میکردم

عزیزم.... واقعا شرایط سختی رو داری میگذرونی

سوال های مرتبط

مامان امیر حسین مامان امیر حسین ۲ سالگی
از فامیل توقع درک و فهم ندارم از اینکه ناراحتم میکنن هم تعجب نمیکنم چون همیشه همین بوده و منتظر فرصت بودن برای شکستن دلم و کلا که بچه دارم بهترین موقعیت برای زخم زبان و خالی کردن عقده هاشونه هر دفعه که ایرادی از بچه م میگیرن بچه منم که ماشاالله مورد خوبی برای سو استفاده ست اینقدر کوچولو و ریزه ست و قد کوتاست هر بار یه نصیحت و دلسوزی دروغی باید بشنوم و هیچی نگم اما وقتی از شوهرم حرف می‌شنوم دیگه نمیتونم تحمل کنم خب بی انصاف تو که میبینی این بچه بچه چقدر بد قلق بود از اول و الآنم بدتر شده تو که همه تلاش های منو دیدی هر کاری کردم نخورد که نخورد گریه های منو دیدی باز وقتی یه بچه دیگه میبینه میاد میگه دیدی بچه فلانی رو چقدر درشت بود اما امیر حسین همونجور کوچولو مونده ریز مونده رشد نمیکنه و..... همه فکر میکنن من بهش نمی‌رسم خب دیگه چیکار کنم همه کار کردم این بچه از اول شیر نمی‌خورد رشدش کند بود وقتی اینجوری میگه انگار خنجر تو قلبم کردن بدنم تیر می‌کشه خودم میتونم خیلی ریزه هر جا مهمونی میرم همه میگن اما تو دیگه نگو تو حداقل استرس نده😭
واقعا خسته شدم این وضعیت ماه با بچه ای که خداروشکر سالمه فقط ریز مونده دیگه خدا به داد اون مادری برسه که بچه مریض داره