نمی‌دونم الان دقیقا چقدر حالم بده عذاب وجدان یقه مو گرفته دوست دارم بمیرم انگار دارم حس میکنم از این همه قوی بودن خسته شدم بار مسئولیت روشونه هام زیادی سنگینی میکنه
هکلم به شدت بهم ریخت کل بدم ترک خورده موهام ریخته دندونام همه خراب شده حتی شکسته زایمان اورژانسی و سخت بچه ای که ان ای سیو بعدش سینه نگرفت رفلاکس کولیک سرما خوردگی دندون همه همه آخرین باری که درست خوابیدم یادم نمیاد حتی گاهی یادم میره کی رفتم دستشویی خونه زندگی آشفته روانم از اون آشفته تر که حس میکنم مادر افتضاحی و پسری که شبا نمیخوابه مدام گریه میکنه غر میرنه و بقیه که میگن بچه به این خوبی زیادی ناشکری و درد دلی که حتی وقتی تو دل خودم میگم وجدانم میگه ای مادر بد دلت میاد از این بچه خسته بشی …

اما واقعا خستم نیاز دارم فقط۲۴ساعت واسه خودم باشم دوش بگیرم بخوابم یه غذا درست حسابی بخورم چند صفحه کتاب بخونم یه موزیک پلی کنم وبعدش دوباره برگردم به دنیای مادرانگی پیش عزیزتر از جانم همین.

۱۴۰۳/۱۲/۱۴

تصویر
۱۸ پاسخ

حق داری
بدون کمک واقعا بچه‌داری سخته

عزیزدلم حق داری خدا قوت بهت....احسنت به این مادر قوی و خوشبحال نی نی که همچین مادر محکم و با اراده ی....دوام بیار این روزام میگذره مثل سختی روز زایمان

منم همینطور به علاوه آلرژی پسرم که منو از پا درآورده...هرچی میخورم انگار زهر میخورم ...
بازم خداروشکر کن که بچت آلرژی نداره عزیزم

دقیقا منم همینم
اون چهار روزی که پسرم ان آی سیو بستری بود به قدری روم فشار بود که هنوزم خوابشو میبینم و تو خواب گریه میکنم
واقعا سخته و من برای هرکی درد دل کردم گفتن ناشکری نکن بچت خیلیم خوبه
اخه مگه من میگم بده من فقط از شما همدلی میخام
متاسفانه یکی از دلایل حال بد ما اطرافیانن😔

فقط صبوری کن و بدون ک این روزا میگذره بچه همیشه انقدر وابسته نمیمونه بزرگتربشه سرگرم میشه خواب شبش بیشترمیشه میتونی درست برنامه ریزی کنی ب همه کارات برسی

حرف دله من

درد منم همینه یکی نیست ۲۴ساعت بچه رو نگهداره من فقط بخوابم که انرژی بگیرم همیییین.

عزیززززم ..‌ هممون همینیم دلمون میخواد حداقل 5,6ساعت برا خودمون باشیم هممون در بی ریخت ترین حالت ممکنیم حتی نمیتونیم ی ارایشگاه بریم

اگ شیرخشکیه نمیتونی بزاریش یشب پیش مامانت اگ اعتماد داری
من بچم هییییچ نمیخوره فقط باید خودم کنارش باشم شبا🥴🥴حتی باباش نباشه نمیخابه شبا

عزیزم حق داری کاملا با تمام وجود درکت میکنم تحمل کن کم کم همه چی درست میشه

عزیزم همه ای ما این حس و داریم و کاملا درکت میکنیم ولی من وقتی نگاه ب دست و پای کوچیکش میکنم که هیچ توانی نداره کاملا به من احتیاج داره با عشق بهش رسیدگی میکنم بچمو بزرگ میکنم چون چند سال دیگ خوابمون میزون میشه خونمون مرتب میشه شکممون سیر میشه این روزا میشه خاطره حالا یا عذاب وجدان میشه یا ی خاطره ای خوووش

حق داری خیلی سخته منم وقتی میزارمش پیش مامانم و یا همسرم که برم خرید کنم خیلی دیر برمیگردم روحم میخواد ول بچرخه و به هیچی فکر نکنه 🥴
ولی میدونم دلم برای این روزا تنگ میشه 💔💔

مامان ارسلان حق داری واقعاسخته من وقتی زایمان کردم ۴روزبچه ام اصلن ندیدم مستقیم اعزام شدبیمارستان دیگه شوهرم بچه اوردببینم نتونستم بلندشم ببینم عکس گرفتن ازش نشونم دادن بعد۵روزبه شوهرم گفتم منوببرببینمش منوبرددیدم تو۵روزشوهرم میرفت عکس میگرفت نشونم میدادتادنبالم فرستادن رفتم پیشش موندم ۱۰روزبعدش مرخصش کردن کمک نداشتم خیلی سختی کشیدم مادرشوهرم بامازندگی میکنه ولی کمکم نکردبچه ام ازگرماگریه میکردکولرراضی نمیشدروشن کنم بزورروشن میکردم بچه ۱۰روزازاین اتاق واون اتاق میکردن انگارتوعمرشون بچه ندیده بودن بچه ای که ریه هاش داغون شده بودن ازعفونت اسپنددودمیکردن ومن هرچه بگم میگن هیچ نمیشه فقط میسوختم ونمیتونستم چیزی بگم خانواده ام شهرستانن ۲روزراه باقطاردوست داشتم برم حتابه شوهرم گفتم منوببرخونه بابام گفت مگه اینجابهت بدمیگذره گفتم اره ادم خسته لاغرازنظرجسمی روحی شکسته که نگی وامان ازدخالتا حتادارومیخواستم بدم میگن نده دکترنگفته یعنی پشیمون شده بودم بچه بیارم حتاروزای گذشت ازبچه خودم متنفرشده بودم تاالان ازدخالت ازاینکه زندگیم یه جوری شد پشیمونم ازاینکه بچه دارشدم ناشکری نمیکنم خدابه من فرشته دادنعمتش بهم دادامااطرافیان نمیزارن لذت ببرم ازاین نعمت بیماریهای بچه یه روزی تمام میشه میتونی راحت بخوابی امامن دخالتاتمام نمیشه تاتمام بشه خودمم تمام میشم

میدونی تو حتی یه ساعتم نمیتونی دوری بچتو تحمل کنی الان چه برسه به ۲۴ساعت اینو من میفهمم من یه هفته بچم رو ندیدم و زجر کشیدم اون یه هفته قرص میخوردم ک بخوابم و کمتر نبودنش اذیتم کنه اون یه هفته مثه روانیا عکسا و فیلماشو میدیدم و گریه ها کردم حاضرم هزاران خستگی رو تحمل کنم ولی دیگه هیچوقت یه ساعتم دور نباشم از بچم اون یه هفته من آبله داشتم و دردی از خودم یادم نمیاد ک آیا درد داشتم یا نه یادم نیس خارش داشتم یا نه یادم نیس تب کردم یا نه فقط یادمه زجر کشیدم از دوری بچم تحمل کردم فقط برای سلامتی بچم 🥲

میگذره وما دلتنگ این روزا میشیم 💋

عزیز دلم منم مثل شما با این فرق ک ی پسر ۹ ساله هم دارم ولی خب اینا میگذره بعدا لذت بزرگ شدن بچت زیر زبونته صبور باش

حق داری همه ما حق داریم استراحت کنیم تا خستگی مون در بره و بتونیم مادر خوبی باشیم اما کاش اطرافیان خصوصا شوهرامون توانایی درک این موضوع رو داشتن🥲من امشب از ساعت ۱۰ شروع کردم ب خوابوندن بچه ک تا ۲و نیم طول کشید تو این ۴و نیم ساعت هم یسرهههههه داشت گریه میکرد هزار روش و ترفند رفتم همه چی رو چک کردم اما دلیل گریه هاشو نمیفهمیدم ازون طرف شوهرم جاشو جدا کرده رفته هال می‌خوابه میگه در رو ببند🥲(من از تنهایی و تاریکی می‌ترسم از وقتی بچه ی دنیا اومده شوهرم پیشم نمیخوابه منم چراغ خواب روشن میکنم ک نترسم و در اتاق رو باز میزارم 🥲)چنان تحت فشار بودم این چند ساعت ک داد میزدم کمک من دیگه نمیدونم چیکار کنم ....ولی آقا نیومد کمک...خیلی خسته و عصبی بودم یه کم سر نینی خالی کردم و الان ک خوابیده عذاب وجدان دارم

اینها همه گذراس عزیزم یه روزی تموم میشه

سوال های مرتبط

مامان جوجه👶🏻🐣 مامان جوجه👶🏻🐣 ۶ ماهگی
سلام مامانا، یه ضرب المثلی ما داریم بهمون برنخوره ولی میگه (سگ بشی ولی مادر نشی) خودمو که میبینم پیامای مادرای گهواره رو که میبینم واقعاً میبینم چه ضرب المثل درستیه، تا بارداریم هزارتا استرس داریم میگیم بچه هامون بدنیا بیان راحت بشیم از این استرس ها اما همین که بدنیا بیان هزار استرس بیشتر میاد سراغمون💔 یکی بچه اش نمیخوابه یکی کولیک رفلاکس دندون درآووردن تب واکسن اعتصاب شیر وزن نگرفتن یبوست شب بیداری تنهایی کلافگی خستگی و... بخدا که الکی نیست میگن بهشت زیرپای مادرانه،این همه خسته میشیم ولی بازم همه کارا با عشق انجام میشه شاید یجاهایی کم بیاریم اذیت بشیم یه دادی هم بزنیم ولی بازم عاشق بچه هامونیم🥲 خدایا قربونت برم این جنس مادرازچیه،اصلا این عشق مادربه فرزندروچطورخلق کردی؟
چند روز پیش یه کلیپ دیدم دکترعزیزی گفت فقط همین ۹ ماهی که دو شکم مادر هستیم کافیه واسه اینکه روز قیامت بگن مادرانمون به گردن ما حق دارن حتی اگر بعد زایمان اصلا بچه رو تو خیابون رها کنه
نمیدونم حسمو چطور بگم ولی واقعاً از وقتی مادر شدم تعجب میکنم از این خلقت خدا، خدایا قربونت برم اصلا مادر بودن چقدر عجیبه، شبی یه سیخ از گوشت وجودمونم بکنن بازم دوسشون داریم عاشقونیم
همه این حرفا رو گفتم که چقدر مقام مادر بلنده جدا از این که کلمه ای از همه عوارض بارداری و زایمان نگفتم💔
خوشحالم خوشحالم که یه مادرم که به عنوان مقام مادری جلوی خدا رو دارم میتونم ازش عاقبت بخیری همه رو بخوام
مادرا خدا خیلی باحیائه موقعی که شیر میدیم از بچه هامون مراقبت کنیم یا هرچیز اینطور، بگیم خدایا به مقام مادر بودنم قسم که ......
و همدیگه رو در ادامش دعا کنیم❤️ آرزوی زندگی پراز آرامش براتون دارم